نرخ ارزشناور یا مدیریت شناور
آلبرت بغازیان
علیرغم اظهارنظرهایی که توسط مسوولان بانک مرکزی در خصوص توفیقات این نهاد در مهار تورم مطرح میشود، باید به این نکته اشاره کرد که یکی از دلایل خارجی بروز تورم مرتبط با بحث نرخ ارز و کاهش درآمدهای ارزی و رهاسازی نرخ ارز توسط خود بانک مرکزی بوده است. یعنی بانک مرکزی که در سالهای ابتدای فعالیتهای دولت تدبیر و امید در مهار تورم کارنامه قابل قبولی را به ثبت رسانده بود در دوره جدید مدیریت بانک مرکزی، مجموعهای از تصمیمات را اتخاذ کرد که در نهایت باعث تکانههای تورمی کشور شد.باید دید به چه دلایل موجه و غیرموجهی قیمت دلار از 3هزار تومان ناگهان رسید به 26هزار تومان و بعد دوباره به 23 هزار تومان بازگردانده شد. من هیچوقت قانع نشدم که اصل موضوع در این خصوص نکاتی باشد که توسط متولیان امر مطرح میشود. به هر حال اگر بروز این مشکلات ناشی از کاهش درآمدهای ارزی بوده چرا برای مهار آن راهکارهای موثر تدارک دیده نشد...
در حالی که مسوولان بانک مرکزی میدانستند این موضوع (یعنی کاهش درآمدهای ارزی) در نهایت تورمهای بالایی میآفریند.واقع آن است که دلیل اصلی افزایش تورم در کشور، مشکلات مدیریتی داخلی است. هرچند گفته میشودافزایش قیمتها بهدلیل افزایش قیمت تمام شده محصولات و مواد اولیه است؛ یعنی مواد معدنی گران شده، بنزین گران شده، مواد اولیه گران شده و...بنابراین تولیدکننده هم ناچار به افزایش قیمت میشود، اما در واقعیت این مشکلات داخلی ناشی از سوءمدیریتها بروز کرده است. در این میان وزارت صمت هم مدام مجوز افزایش قیمتها در بخشهای مختلف را صادر کرد تا نوعی آشفتگی در افزایش قیمتها ایجاد شود. برخی مشکلات تورمی دیگر هم به خاطر ناهماهنگی میان وزارت صمت؛ وزارت اقتصاد و بانک مرکزی به وجود آمد. این روزها که قیمتها بهصورت لحظهای بالا میرود؛ نشان میدهد تیم اقتصادی دولت بازار را رها کرده چرا که حتی زمانی که قیمت ارز هیچ تغییری هم ندارد باز هم قیمتها در دالان افزایشی قرار میگیرد. در این میان فروشندهها معتقدند که وضعیت نامشخص است و فردا دوباره ممکن است قیمتها بالا برود؛ بنابراین از همین امروز قیمتها را بالا میبرند. مردم باید بدانند این موضوعات ربطی به مشکلات خارجی ندارد. این مشکلات برآمده از نظام تصمیمسازیهای اشتباه و عدم هماهنگی لازم در ساختار اجرایی و اقتصادی است. من معتقدم که آقای همتی اولا باید پای نرخ ارز شناور مدیریت شده که در روزهای ابتدایی حضور در بانک مرکزی وعده آن را داده بود، میایستاد. اولین بار بود که از زبان رییس بانک مرکزی یک چنین واژههای حرفهای در حوزه مباحث اقتصادی را میشنیدیم. در حال حاضر هم در وزارت اقتصاد هم در بانک مرکزی و هم در سازمان برنامه و وبدجه افراد حرفهای حضور دارند؛ اما اینکه چرا این تیم حرفهای تصمیمات غیرحرفهای اتخاذ میکنند موضوعی است که باید بررسی شود. حتی من فکر میکنم بانک مرکزی با وزارت اقتصاد هماهنگ نیست. آقای همتی اوایل میگفتند نرخ ارز شناور مدیریت شده را در دستور کار دارند، متاسفانه الان شاهد هستیم که فقط مدیریت اقتصادی را شناور کردهاند. موضوع دوم این است که ایشان مدیریت عملیات بازار باز را برای جمعآوری نقدینگی از طریق فروش اوراق را مطرح کردند؛ اما عملا هم میزان اوراق کم بود و هم جذابیتهای لازم را نداشت. چون تورم از سود پیشنهادی پیش افتاد و اوراق 18درصد در بازار جذاب نبود. موضوع سوم که توسط متولی بانک مرکزی مطرح شد، هدفگذاری نرخ تورم بود که همتی دورنمای تورمی بین 22 تا 25درصدی را ترسیم کرد. در حالی که باید ابتدا برنامهای ارایه میشد تا این چشمانداز محقق شود بعد اعلام عمومی شود. اما دوستان ابتدا اعلام میکنند. بعد سراغ تهیه برنامه میروند و در نهایت هم دستاوردی به دست نمیآید. با آرزو که نمیشود، هیچوقت اشاره نشد که چطور میخواهند این دورنمای 22درصدی را محقق کنند. البته بانک مرکزی ابزارهای این تصمیم را دارد اما مدیریت لازم را ندارد. این ابزار این است که بانک مرکزی به عنوان متولی باید بر سیستم بانکی سوار باشد و بانکها از او تبعیت کنند. اما ظاهرا بانک مرکزی از بانکها تبعیت میکند و بانکها لج میکنند و از متولی رسمی بازار پولی حرف شنوی ندارند.به خاطر این است که بانک مرکزی وقتی به بانکها اعلام میکند که نرخ سود تسهیلات یا سپردهها را بر اساس این راهبرد تنظیم کنید؛ کسی به حرفش گوش نمیدهند. تولید شاهکلید بهبود شاخصهای اقتصادی و معیشتی است، تولیدکننده باید بداند که ماه آینده یا سال آینده چقدر است تا بر اساس آن برنامهریزی و قیمتگذاری کند و...اما الان لحظهای است بلافاصله پس از افزایش دلار قیمتها بالا میرود؛ اما وقتی قیمت دلار کاهش مییابد قیمتها پایین نمیآید و چسبنده باقی میمانند تا نوسان بعدی دلار، چون مطمئن هستند دوباره رشد قیمتها ادامه دارد.این بازی بارها اتفاق افتاده است. چند بار آقای همتی اعلام کردهاند که اگر بخواهند میتوانند قیمت دلار را کاهش دهد. چرا کاهش نمیدهند؟ آیا فشاری روی ایشان هست؟یعنی باید باور کنیم که نهادی قویتر از بانک مرکزی در خیابان فردوسی یا جمهوری وجود دارد که در مقابل اصلاحات ضروری میایستد؟ من که اینطور فکر نمیکنم. ظاهرا این سناریویی است که توسط خو.د دوستان تهیه و تنظیم شده است. سناریوی مدیریت شناور به جای نرخ ارز شناور.