حال عجیب این روزهای بورس
گروه بورس|
اقبال به سهمهای خرد و کوچک در بازار سهام افزایش یافته، این اقبال درصورتی است که معاملات این دسته از سهام تاثیر عمدهای روی شاخص ندارد و نمیتواند بهطور کلی وضعیت بازار را تغییر دهد. از این رو شاهد شکاف نسبتا عمیق بین دوشاخص کل و هم وزن در بازار هستیم. این موضوع موجب شده تا خروج نقدینگی از سهام شاخص ساز به سود گروههای کم وزن بازارسهام طی یک ماه اخیر باشد. به نظر میرسد تدابیر ناکارآمد اتخاذشده در حمایت از سهام، رای منفی سهامداران حقیقی به دخالتهای دولت را به دنبال داشته است. از روز شنبه تاکنون وضعیت بازارسرمایه کمی نوسانی بود اغلب در مسیر کاهشی قرار گرفت و در مواجهه با تعطیلی بازارهای جهانی و آرامش نسبی بازارهای موازی، روزی آرام را پشتسر گذاشتند. در حالی که پیش از این تصور میشد چشمانداز مثبت بازارهای جهانی بهخصوص در بخشهایی همانند؛ تولیدات پتروشیمی و فولادی اثری قابل توجه بر رونق بازار سرمایه در ماههای پایانی سال بگذارند ا ما؛ با شروع آذرماه سهامداران به سمت و سوی گروههای کوچکتر رفتند. جایگاهی که در برابر رشد ۵/۵ درصدی شاخص کل از اول تا روزهای نخست دی ماه، نماگر هموزن رشد ۸/ ۲۳ درصدی را ثبت کرده است. واقعیت این است که در کنار بیخبری از چند و چون نگاه مجلس به لایحه تورمی بودجه ۱۴۰۰ بیاعتمادی فعالان بازار سرمایه به قولهای حمایتی سبب شده تا خوشبینیها به آینده سهام کامودیتیمحور نقض شود و تمایل سهامداران خرد به سمت نمادهای کوچکتر افزایش پیدا کند.
رای پولی
میلتون فریدمن، نوبلیست اقتصاد و اقتصاددان معروف نئوکلاسیک سخنرانی معروفی دارد که در آن به مفهومی با عنوان رای دادن با پا (Foot voting) اشاره میکند. در این سخنرانی که بخشی از آن به نحوه ابراز رضایت مردم از وضعیت موجود در چین مائو و دلیل علاقه بسیار آنها برای مهاجرت به سایر کشورها از جمله هنگ کنگ اشاره دارد، فریدمن از مفهومی عمیق پرده بر میدارد که زیربنای تمامی رفتارهای انسانی از جمله انتخابهای اقتصادی است. این زیر بنا چیزی نیست جز مطلوبیت. مطلوبیت است که سبب میشود تا مردم اقدام به خرید و فروش کنند. تمامی مسائل از انتخاب نوع یک وعده غذا یا حتی کلماتی که ما برای ارتباط برقرار کردن با سایرین انتخاب میکنیم، همه و همه به میزان فایده و مطلوبیتی بستگی دارند که ذهن انسان از کارکرد آنها استنباط کرده است. بنا بر این طبیعی است که هم در حوزه فردی و هم در حوزه جمعی انسانها به طیف متنوعی از انتخابها و رفتارها از جمله رفتارهای اقتصادی تمایل داشته باشند. در واقع به همان شکل که مردم تمامی کشورهای بلوک شرق در طول سالهای زمامداری کمونیسم عدم مطلوبیت سیاستهای اجرا شده را به گذر از مرزها و پردههای آهنین نشان میدادند، مردم نیز فارغ از اینکه در کجای جهان زندگی میکنند در طول تاریخ از طریق تمامی انتخابهای خود به محرکها و تغییرات بیرونی واکنش نشان میدهند.با این حال اقتصاد تنها علمی است که توانسته در طول تمامی اعصار به واسطه یک مکانیسم و ظاهر ساده یعنی پول تمامی تمایلات فردی و جمعی را که بعدی کیفی و غیرملموس دارند به امری کمی بدل کند. مفهوم قیمت در اقتصاد سبب شده تا ما بتوانیم نهتنها ارزش کالاها و خدمات بلکه تمایل آحاد مردم را با یک موقعیت اقتصادی یا یک دارایی خاص بسنجیم. به عبارت سادهتر هر بار که فردی در یک جامعه کالا یا خدمتی را انتخاب میکند به کارایی یا عدم کارایی آن رای میدهد. این تفسیر از کارکرد پول اگرچه ممکن است چندان متداول نباشد، اما در حقیقت نشان میدهد که قبل از اختراع شدن صندوق رای یا حتی دموکراسیهای یونانی انسانها بدون اینکه بهدنبال آن باشند توانستند راهی برای انتخاب مسالمتآمیز گزینههای محدود و رویارویی با ملایمات و ناملایمات زندگی فراهم کنند. در طول این قرنها هرچه اقتصاد گسترش یافته و بر پیچیدگیها و زوایای پیدا و پنهان آن افزوده شده، این انتخاب گستردهتر شده و تفسیر آن نیز از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. یکی از این حوزهها بازارهای مالی هستند که به رغم تفسیرها و تحلیلهای گوناگونی که در ابتدای هر سال مالی یا فصل از عملکرد آنها ارایه میشود در نهایت ممکن است بر اساس پیش بینیها عمل نکنند و قیمتهای متفاوت را نسبت به چشمانداز ارایه شده از سوی تحلیلگران به داراییها تخصیص دهند. در حالی که ممکن است در وهله اول تصور شود که این قیمتها باید صرفا بر اساس ارزش ذاتی به داراییهایی نظیر سهام یا اوراق قرضه تخصیص داده شود اما حقیقت این است که مردم یعنی همان سرمایهگذاران هنگام خرید یا فروش یک دارایی تمامی ریسکهای پیدا و پنهان آن را مورد ارزیابی قرار میدهند و ممکن است براساس همین ریسک بهای یک دارایی خاص را تنزیل یا بهدلیل وجود آیندهای روشنتر از آنچه تصور میشد بر قیمت آن بیفزایند.
روند تغییرات شاخص
شاخص کل بورس طی روز یکشنبه نزول عمدهای را تجربه کرد و سبب شد تا این نماگر در آخرین لحظه معاملات به سطح یک میلیون و ۴۱۹ هزار واحد برسد. این افت ۳۲/ ۰ درصدی با اینکه تفاوت چندانی با کاهش ۲۸/ ۰ شاخصکل هموزن نداشت، اما مانع از آن نشد تا واگرایی رخ داده میان نمادهای کوچک و بزرگ بورس نادیده گرفته شود اما؛ باید به این نکته توجه کرد که بازار سهام طی روز دوشنبه وضعیت خوبی به خود گرفت و نسبتا روز گذشته خود را جبران کرد. طی روزهای هفته جاری در حالی که دماسنج اصلی بازار سهام به لطف نمادهایی مانند شستا، تاپیکو و نوری بخشی از افت ساعت اول خود را پس گرفت با این حال قرمزپوشی بیشتر نمادهای موثر بر شاخص مانع از آن شد تا سرمایهگذاران استنباطی مثبت از وضعیت کلی بازار سرمایه داشته باشند. نگاهی به فراز و فرود شاخصهای کل و هموزن طی یک ماه اخیر نشان میدهد که جنس رفتار سرمایهگذاران خرد در نمادهای کوچک و بزرگ از هم متفاوت است. در حالیکه شاخص بورس تهران طی روزهای منتهی به هفته جاری عملکردی حاکی از بدبینی سرمایهگذاران به وضعیت بازار را نشان داده و از اوج یک میلیون و ۵۳۵ هزار واحدی در روز شنبه بیست و دوم آذر به سطح یک میلیون و ۴۱۹ هزار و ۵۲ واحد در روز گذشته رسیده که شاخصکل هموزن طی همین مدت بهرغم افت ۳ روزه در هفته پایانی آذرماه که ناشی از هیجان فروش در کل بازار بوده است در روزهای گذشته با قدرت افزایش پیدا کرده است. چنین تغییری نشان از آن دارد اگرچه کاهش دماسنج اصلی بازار نشان از ضعف و تقاضا در کلیت این بخش از اقتصاد کشور دارد ولی وضعیت در نمادهای کوچک به مراتب بسیار بهتر است. در روزهای گذشته هرجا که شاخصکل در جا زده و نتوانسته افزایش یابد شاخصکل هموزن با قدرت به سمت بالا حرکت کرده است. همین امر نشان از آن دارد که همانند آنچه پیشتر گفته شد، دست خریداران در نمادهای کوچک بسیار قویتر از متقاضیان خرید سهام در نمادهای بزرگ است. در حالحاضر تغییرات قیمت نماگر هموزن نشان میدهد که پس از شروع کاهش قیمتها در بورس این شاخص از سقف تاریخی خود یعنی ۵۳۳ هزار واحد در روز ۱۹ مرداد سال جاری تا ۳۶۴ هزار واحد روز ۲۰ آبان را در فاصله زمانی سه ماهه پیموده است. این افت ۱۶۹ هزار واحدی در حالی به ثبت رسیده که پس از آن حدود ۶۴ درصد از این کاهش جبران شده و حال نماگر هموزن تا سقف تاریخی خود تنها ۵/ ۱۱ درصد فاصله دارد. این در حالی است که طی همین مدت عقبگرد شاخصکل بورس از محدوده ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی تا یک میلیون و ۲۱۱ هزار واحدی تنها به میزان تقریبی ۲۳ درصد جبران شده است و این نماگر همچنان فاصلهای ۳۲ درصدی از اوج دارد، بنابراین بیراه نیست اگر سرمایهگذاران فعال در بازار سهام فرض را بر این بگذارند که دوریکردن از نمادهای بزرگ لااقل در شرایط فعلی بهصرفهتر از سرمایهگذاری در نمادهایی است که بهزعم بسیاری از کارشناسان از شرایط لازم برای رشد قیمت بیشتر برخوردارند.
فراز و نشیبهای بازار اولیه
محمد گرجیآرا، کارشناس بازار سهام نیز با اشاره به نقش بورس در بخش مولد کشور اظهار میکند: بخش عمدهای از تولیدات صنعتی کشور را شرکتهایی تشکیل میدهند که در بورس، کالای خام تولید میکنند. این شرکتها که در دهههای ۴۰ و ۵۰ مالکیت دولتی داشتند به مرور زمان وارد بورس تهران شدند. درحال حاضر بخش زیادی از تولیدات سیمان، فلزات اساسی و محصولات پتروشیمی در بورس عرضه میشوند. از سوی دیگر بخش زیادی از کالاهایی که در بورس تولید میشود را کالاهای صادراتی نظیر محصولات پتروشیمی، تولیدات مربوط به قیر، فلزات اساسی و کانههای فلزی تشکیل میدهد، از این رو بخشی از تولیدات صادراتی و درآمد کشور از طریق بورس حاصل میشود. بر همین اساس شرکتهای صنعتی بورس، بیشترین سهم از کل GDP که تولید میشود را به خود اختصاص میدهند.وی با بیان اینکه حضور بازار ثانویه کمک شایانی به بازار اولیه به منظور افزایش داراییهای مالی شرکتها میکند، میگوید: در بورس تهران وضعیت به گونهای است که از این ظرفیت بهطور کامل استفاده نمیشود و با وجود اینکه شرکتها علاوه بر حضور در بازار ثانویه میتوانند در بازار اولیه نیز اوراق منتشر کنند، شاهد چنین اقدامی از سوی آنها نیستیم، این در حالی است که زمانی سیکل توسعه از طریق بورس و بازارهای مالی کامل خواهد شد که بازار اولیه از عمق مناسبی برخوردار باشد.این تحلیلگر بازار سهام در توضیح این مطلب میگوید: بازار اولیه با عرضه اولیه تفاوتهایی دارد. بازار ثانویه هر چه عمق بیشتری داشته باشد جذابتر خواهد بود اما در کنار آن باید تدابیری برای توسعه بازاراولیه نیز توسط سیاستگذار اندیشیده شود تا شرکتها بتوانند اوراق بهادار خود را در بورس عرضه کنند.