محرومیت حس ناخوشایند
امانالله قرایی
اکنون در وضعیتی زندگی میکنیم که فاصله و شکاف طبقاتی بین دهکهای درآمدی در جامعه بالا رفته و متأسفانه در سالهای اخیر این فاصله و شکاف شدیدتر نیزشده تا جاییکه بخشی از طبقه متوسط نیز از جایگاه طبقاتی خود خارج و دچار تحرک طبقاتی نزولی شدهاند. حال اگر این شاخص را در کنار شاخص خط فقر هم قرار دهید و به صورت ترکیبی، نابرابری و فقر را در هم ضرب کنید وضعیت بسیار وخیمتر هم میشود.بطور معمول دسترسی و توزیع نابرابر فرصتها در جامعه باعث بروز و وقوع نابرابری در جوامع به صورت عینی و ذهنی میشودیعنی هم نابرابری عینی داریم در جامعه و هم احساس نابرابری. نابرابری عینی بر مبنای شاخصها قابل بررسی است اما نابرابری ذهنی در واقع اشاره به این موضوع دارد که آدمها خود را در جریان یک مقایسه اجتماعی قرار میدهند. افراد و گروههای اجتماعی خود را با هم مقایسه کرده و اگر این فاصله بسیار زیاد باشد یک احساس محرومیت شدید به افراد دست میدهد.این احساس محرومیت احساس ناخوشایندی است و بدون شک میتواند افراد را به سمت مسائل و آسیبهای دیگری در جامعه سوق دهد و کیفیت زندگی را برای این قبیل افراد بسیار پایینتر بیاورد. بحث به دست آوردن ثروت به خودی خود ارزشمند است اما موضوع این است که این ثروت از چه راهی به دست بیاید. در جوامعی که مسیر تولید ثروت طبیعی و در جریان کار مولد و تولید موثر ایجاد و آرام و پیوسته طی میشود، بدون شک ثروت ارزشمندی است و صاحب ثروت نیز قدر آن را دانسته و در راه سرمایهگذاریهای مجدد در بحث تولید در جهت رشد جامعه استفاده میکند. ثروتی هم هست که توأم با رنج و زحمت نیست. ثروتی بادآورده که ناشی از فرصتهای نابرابری است که جامعه در اختیار عدهای قرار میدهد که نوع شدید آن انواع رانت و سودجوییهایی است که در اختیاریک عده خاص قرار میگیرد. کسی که از راه رانت ثروت خود را به دست آورده و کسی که با تولید و رنج و مشقت به ثروت رسیده مسیر متفاوتی طی کرده لذا ماهیت متفاوتی هم با یکدیگر دارند. خود ثروت و ثروت داشتن میتواند به عنوان یک ابزار کیفیت زندگی را تامین کند، میتواند آورده خوب و عامل مفیدی باشد اما اگر نگاه اجتماعی به سمتی برود که نمایش دارایی را ارزش قلمداد کند و به عنوان ارزش اجتماعی بداند، در واقع این وضعیت را مهیا میکند تا افرادی که از ثروت و دارایی بیشتر برخوردارند برای کسب آن منزلت ناشی از نمایش ثروت هم اقدام کنند. در برخی جوامع این موضوع کنترل شده است. در تاریخ خودمان هم اینطور نبوده است زیرا بر قناعت در زندگی، کسب روزی حلال و زندگی شرافتمندانه پیش از این در جامعه ما نیز زیاد تأکید میشد اما امروزه از نظر وضعیت ارزشی هم به سمتی رفتهایم که نمایش ثروت به عنوان یک ارزش از سمت اجتماع نگاه میشود. آدمها اگر داشته باشند سعی میکنند این کار را انجام دهند مگر اینکه جامعه اخلاقی بتواند این مساله را کنترل و از بعد نمایشی خارج کند.فراموش نکنیم که ما انسانها به لحاظ اجتماعی بودن دوست داریم از نظر گروههای دیگر تأیید و دیده شویم. روشهای مختلفی هست که توسل به سرمایه مادی و استفاده از فرصت جدید امروزی مثل تکنولوژیهای نوین به سرعت میتواند زندگی فردی را برای کل جامعه به نمایش بگذارد. لذا شدت و سرعت مساله با کمک رسانههای مجازی برد تبلیغاتیاش بالا رفته است. ضعف بنیادهای شخصیتی، اخلاقی، عوامل فرهنگی را نیز در این نمایش قدرت بیتأثیر نمیداند.شاید راهکار مشخصی برای رهایی از این وضعیت وجود نداشته باشد اما بخشی از این اتفاقات به سیاستهای اشتباه باز میگردد که بهتر است این سیاستها در جهت کاهش نابرابریها و فاصله طبقاتی میان غنی و فقیر اتخاذ شود.