حاشیه نشینی با رفتارهای قهری درمان نمیشود
امانالله قرایی مقدم
حاشیه نشینی همیشه یکی از معضلات کلانشهرها به شمار میرفته اما اینکه بخواهیم با رفتارهای قهری با این معضل مبارزه کنیم خود باعث بروز معضلات دیگری خواهد بود. در حال حاضر اعتیاد، فحشا و... از مهمترین بزههایی است که در حاشیه شهرها وجود دارد، اما اینکه با خراب کردن یکباره خانههای ساخته شده در این مناطق بخواهیم مردم ساکن در آنجا را که عمدتا تعداد زیادی کودک هم در بین آنها وجود دارد از آن منطقه برانیم، قطعا نتیجه عکس خواهد داد. برخورد با حاشیهنشینی، باید با ترمیم ساختارهای اقتصادی و اجتماعی در شهرهای کوچک همراه باشد، اگر میخواهیم مردم شهرهای کوچک و روستاها به حاشیه شهرهای بزرگ مهاجرت نکنند و محل سکونتشان تبدیل به مرکز بزه نشود، باید شرایط زندگی در زادگاه خودشان را برای آنها فراهم کنیم. افراد وقتی در شهر محل سکونت خود نه شغل دارند و نه امکان فراهم آوردن حداقلهای ممکن برای زندگی را لاجرم به حاشیه شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند...
به این امید که بتوانند در آنجا زندگی بهتری برای خود و خانواده شان رقم بزنند، از آنجایی هم که صدای دهل شنیدن از دور خوش است و وقتی به حاشیه شهرهای بزرگ میآیند و متوجه میشوند که اینجا هم نمیتوانند از شغل و درآمد مناسبی برخوردار شوند، لاجرم به کارهای خلاف روی میآورند. همین افراد که شاید در زادگاهشان سیگار هم به لب نگذاشتهاند، حالا با انواع و اقسام مواد مخدری مواجه میشوند که میتواند آنها را به عالمی دیگر بفرستد و غم و غصههایشان را به دست فراموشی بسپارد و اینگونه میشود که وقتی از بین افراد بیبضاعت حاضر در حاشیه شهرها آمار گرفته میشود متوجه میشویم که درصد قابل توجهی از آنها اعتیاد دارند. در این بین زنان و کودکان هم زندگی مناسبی ندارند، آنها هم از حداقلها محروم هستند، همین میشود که کودکان به خیابانهای شهر میآیند و دستفروشی میکنند، گدایی میکنند و زنان هم گاهی مجبور به تن فروشی میشوند. در واقع وقتی پدر خانواده دچار اعتیاد میشود دیگر تنها صورتکی از آن خانواده باقی خواهد ماند و دیگر افراد آن خانواده نیز با انواع سختیها و بزهها دست و پنجه نرم میکنند.
در بسیاری از مواقع کودکانی که در حاشیه شهر زندگی میکنند و پدر یا مادرشان یا هر دو معتاد هستند، مجبور میشوند برای تامین معاش خود و دیگر اعضای خانواده دست به مواد فروشی هم بزنند. کم نیستند کودکانی که در سنین 8 تا 12 سال در حاشیه شهرها مواد فروشی میکنند و از این راه هم خرج خود و خانواده شان را تامین میکنند و هم مواد مورد نیاز پدر و مادرشان را. به همین خاطر است که میگویند اعتیاد بنیان خانواده را از هم میپاشد. شما از کودکی که تمام بهترین سالهای عمرش را که باید به تحصیل و بازی میگذرانده، اسیر مشکلات زندگی بزرگترها بوده و باید بار یک خانواده را به دوش میکشیده، انتظار دارید وقتی به سن نوجوانی و جوانی میرسد، چه رهآوردی برای جامعه داشته باشد. متاسفانه این روزها حاشیه شهرها و شهرکهای اقماری به محلی امن برای افراد بزه کار تبدیل شده و در این میان کودکان بسیاری در کنار این افراد بزرگ میشوند و البته که اگر کسی به فکر آنها نباشد و راهنمایی شان نکند همان راهی میروند که مثلا پدر و برادر بزرگتر رفته و اسیر گرداب خلاف و اعتیاد و... میشوند.