بلاتکلیف، سردرگم و منفعل مثل بورس
بازار سرمایه روزهای پرالتهابی را سپری میکند و بیش از دوهفتهای میشود که وارد فاز اصلاحشده است؛ سهام مختلف بازار که در یک سال گذشته با ریزشهای سنگینی مواجه بودند، پس از رشدی کوتاه بار دیگر شروع به ریزش کردهاند. شاخص کل بورس که از اواسط شهریورماه اصلاح خود را آغاز کرد، حالا حدود دوهفتهای میشود که بیش از 10 درصد اصلاح داشته، اما اکثر فعالان بازار سهام در سبد دارایی خود اصلاحی بیش از اینها را تجربه کردهاند. طبیعتاً سهام مختلف ازلحاظ درصدی، کمتر از شاخص رشد میکنند و بیشتر از شاخص، اصلاح. باوجوداینکه همه فعالان بازار، همواره اصلاح را برای رشدهای بیشتر ضروری میدانند، اما در این میان اتفاقاتی در بورس ایران رخ میدهد که جای تأمل دارند. پسازاینکه بازار سرمایه در مردادماه 99 بزرگترین ریزش تاریخ خود را رقم زد، از اواخر خردادماه سال جاری رشد جدیدی برای شاخص آغاز شد، اما در یکقدمی مقاومت یکمیلیون و 600 هزار واحد، اخبار منفی مختلفی بازار سرمایه را درگیر خود کرد. گویا دولت، مجلس، سازمان و البته فعالان بازار؛ هر یک به هر نحوی دستبه دست هم دادند تا مقاومت یکمیلیون و 600 هزار واحد، بورس را وارد فاز اصلاحی دیگر کند؛ تصمیماتی که در بدترین زمان ممکن گرفته شدند و تأثیر خود را در بازار سرمایه نمایان کردند. در این میان، برخی تصمیماتی بودند که به دلیل گرفته نشدن یا عدم انتشارشان، بازار سرمایه را تحتالشعاع قراردادند.
دولت؛ بلاتکلیف
سید ابراهیم رییسی که پیش از انتخابات تأکید ویژهای بر روی بازار سرمایه داشت و حتی به تالار معاملات هم سرکشی کرد، در مراسم تنفیذ خود به برشمردن موضوعات جدی پیش روی دولت جدید پرداخت و دومین موضوع مهم برای دولت را موضوع «بورس» مطرح کرد. در این شرایط، بازار سهام نیز واکنش مثبتی به حضور رییسجمهور جدید داشت و چند روزی را درشکسته شدن پیدرپی ارزش معاملات سپری کرد. در آستانه مقاومت جدید شاخص اما، سیاستهای دولت رنگ محافظهکارانهتری به خود گرفت و برخی از مسائل اقتصادی کشور که اتفاقاً با بورس هم ارتباط مستقیمی داشتند، در هالهای از ابهام قرار گرفتند. یکی از این مسائل، نامشخص بودن رییسکل جدید بانک مرکزی بود. در این میان، انتشار اسامی و گمانهزنیهای رسانهای پیرامون متصدی جدید بانک مرکزی ابهامات بازار را افزایش داد. موضوع دیگری که آینده بازار را در هالهای از ابهام قرارداده، بحث برنامه دولت برای جبران کسری بودجه است؛ موضوعی که در صورت روشن شدن تکلیف آن، میتواند به بازارها سیگنالهای مختلفی بدهد.
مجلس؛ اختلافات زیاد است
مجلس شورای اسلامی دیگر محلی است که با تصمیمات خود میتواند تأثیر زیادی در صنایع مختلف داشته باشد. در چند وقت اخیر، قیمتگذاری دستوری فولاد، سیمان و خودرو؛ جزو مسائل داغی بودند که بر سر زبانها افتادند. مجلس شورای اسلامی و وزارت صمت، در طول این چند وقت اخیر بارها تصمیمات مختلفی در مورد این موارد گرفتند که هرکدام از این تصمیمات معاملات این گروهها در بورس را تحتالشعاع قرارداد. در حال حاضر اگرچه بحث قیمتگذاری دستوری فولاد و سیمان تقریباً حل یا حداقل برای مدتی فروکش کرده است، اما موضوع آزادسازی قیمت خودرو در این میان بسیار داغ است و اظهارنظرهای مختلفی پیرامون آن شکل میگیرد. این اظهارنظرها در حالی مطرح میشوند که صنعت خودرو یکی از تأثیرگذارترین صنایع بر معاملات گروههای مختلف در بازار سرمایه است.
سازمان؛ اشتباه پشت اشتباه
وقتی صحبت از ریزش بورس در مرداد 99 میشود، فعالان بازار سرمایه سازمان بورس و اوراق بهادار را متهم ردیف اول از بین رفتن سرمایههایشان میدانند؛ سازمانی که وظیفه حراست از منافع سهامداران را داشت، اما به منفعلانهترین شکل ممکن رفتار کرد. با آغاز دوران رشد جدید بورس، سازمان بار دیگر نشان داد که هنوز از اشتباهات قبلی درس نگرفته و ظرفیت به حاشیه کشاندن بازار با تصمیمات خلقالساعه را دارد. دقیقاً یک سال پیش بود که با تغییر ساعت معاملات صنایع مختلف، ریزش بورس «کلید» خورد و حالا بار دیگر رگههایی از این تصمیمات عجیب در مورد توقف و بازگشایی بیمقدمه عرضههای اولیه در ساعاتی خارج از تایم بازار مشاهده میشود. به این مورد، عرضه اولیههای سنگین را نیز باید اضافه کرد که همزمان با رسیدن شاخص به مقاومت، فشار فروش در بازار را به اوج خود رساند. البته ماجرای رفتارهای عجیب سازمان بورس در مورد عرضههای اولیه به همینجا ختم نمیشود. عرضههای اولیه معمولاً سودهای جذابی برای خریداران خوددارند، اما اخیراً عرضههای اولیه نیز نصیب «ازمابهتران» میشوند. نمونه آن، عرضه اولیههای اخیری است که به کدهای حقیقی تعلق نگرفته و تنها صندوقهای سرمایهگذاری قادر به خرید آن هستند. در این میان، برخی سهامداران نیز گاهاً با رفتارهای احساسی و هیجانی خود، آتش این هیزم را شعلهورتر میکنند و سرمایه خود را از بین میبرند.