کابوس و رویاهای تورمی
جواد هاشمی
در تلقی اقتصادی مردم ایران، حتی گرفتن وامهایی با سودی 18 درصد نیز یک حرکت معقول به شمار میرود زیرا با توجه به نرخ بالای تورم و افزایش دایمی قیمتها، خرید یک محصول با وامی با سود سنگین نه تنها غیرمنطقی نیست که حتی در نهایت سودی قابل توجه را نیز نصیب افراد میکند.
تحت تاثیر چنین شرایطی است که با وجود نرخ بالای وامهای بانکی در اقتصاد ایران، نه تنها تقاضا برای آنها وجود دارد که حتی در بسیاری از حوزهها منابع به اندازه نیازها نیست و کفاف تقاضا را نمیدهد. ریشه یکی از اصلیترین موضوعاتی که باعث رسیدن به این تلقی شده را باید در ناکامی دولتهای مختلف در کنترل نرخ تورم دنبال کرد.
در شرایطی که تحت تاثیر کرونا و البته جنگ روسیه و اوکراین، انتظارات تورمی افزایش یافته، نهادهای بینالمللی همچنان نرخ جهانی تورم را کمتر از 10 درصد پیشبینی میکنند. بسیاری از کشورهایی که در ماههای گذشته رکوردهای تورمی چند دههای خود را شکستهاند نیز همچنان تورمی تکرقمی دارند.
در میان کشورهای در حال توسعه نیز جز نمونههای خاصی مانند ونزوئلا یا آرژانتین و اتفاقات اخیری که در ترکیه رخ داده، تورم ایران بالاترین تورم است و حتی از کشورهایی مانند افغانستان و عراق که در سالهای اخیر شرایط خاصی را تجربه کردهاند نیز بالاتر است.
در بررسیهای داخلی اما تورم 40 درصدی سال 1400 کمسابقه نیست. از دهه 70 و پس تحولات دولت سازندگی گرفته تا تلاطمهایی که اقتصاد ایران در سالهایی از دولت احمدینژاد و روحانی تجربه کرد، همگی نشان از آن دارند که سیاستهای کوتاهمدت دولتی حتی اگر برای مدتی روند تورم را متوقف کرده باشند نیز سرانجام توان تاثیرگذاری کلان نداشتهاند.
آخرین شوکی که به اقتصاد ایران در این زمینه وارد شد، به تحریمهای دولت ترامپ در سال 97 باز میگردد. در بهار 97 با وجود برخی تکانهها، همچنان نرخ تورم ایران تکرقمی بود اما با شوکهای جدید وارد شده این نرخ سرانجام حتی از مرز 45 درصد نیز گذشت.
کنترل نقدینگی، کاهش تصدیگری دولت، پایین آوردن هزینههای جاری، افزایش نظارت بر شبکه بانکی، جلوگیری از انتشار پول بدون پشتوانه و استقرار سیاستهای انقباضی دقیق، تنها بخشی از راهکارهایی است که در سالهای گذشته بارها از سوی کارشناسان اقتصادی مطرح شده اما هیچ یک از دولتها توان اجرای آنها را پیدا نکردهاند. دولت رییسی نیز که توانسته پس از هفت ماه فقط سرعت رشد تورم را کاهش دهد در میانه یک دوراهی مهم قرار گرفته، دوراهی که از سویی میتواند روزهای خوش تورمی دولت روحانی را تکرار کند و از سوی دیگر برای مدتی طولانیتر، نرخ بالای تورم را مهمان اقتصاد ایران نگه خواهد داشت.