هر دم از این باغ بری میرسد...
مریم شاهسمندی
بخشنامه عجیبی که چند روز پیش در مورد به کارگیری معلمان به جای سرایدار در مدرسه ابلاغ شده بود، ملغی شد. اما چه کسانی و چرا به خود اجازه میدهند تا چنین رفتاری را توجیه کرده و چنین بخشنامههایی را ابلاغ کنند. اصلا قرار نیست به مقام انسانی افراد زحمت کشی که در مدارس به شغل سرایداری مشغولند توهین شود، اما سوال اینجاست چرا باید به یکباره یک معلم را به این مساله تشویق کرد که چون کمبود نیروی سرایدار در مدرسه هست میتواند جایگزین سرایدار شده و از امکاناتی که مدرسه در اختیار سرایدار قرار میدهد استفاده کند.
حتما خیلی از شما میدانید که مدارس ژاپن سرایدار ندارند، این دانشآموزان هستند که موظفند فضای مدرسه را پاک و پاکیزه نگه دارند و البته به صورت دورهای گروهی از دانشآموزان مسوول تمیز کردن مدرسه میشوند، از سرویس بهداشتی گرفته تا فضای حیاط و...
حال فردی که به عنوان مدیر آموزش و پرورش منطقه 17 تهران این اجازه را به خود داده تا با یک فراخوان معلمان را به پذیرش شغل سرایداری در مدارس مجاب کند، به این مساله فکر کرده است که شأن معلم و جایگاه او در کلاس درس چه خواهد شد. آیا این استفاده از شرایط سخت معیشتی معلمان به حساب نمیآید. اینکه یک مدیر آموزش و پرورش به خودش اجازه بدهد از معلمان بخواهد اگر مشکل معیشتی دارند، اگر برای تهیه مسکن مشکل دارند، پس میتوانند در مدرسه به عنوان سرایدار هم کار کنند تا درآمد بیشتری داشته باشند؟ در واقع توهین و تحقیر افراد به دلیل مشکلات اقتصادی انگار به نوعی در بین مسوولان به باب تازهای از رفتارها تبدیل شده است. باز هم تاکید میکنم که این توهین به شغل شریف سرایداری نیست، افرادی که این شغل را دارند بسیار زحمتکش و قابل احترام هستند، اما پذیرش این شغل از سوی معلمی که تا دیروز در کلاس درس مشغول آموزش به دانشآموزان بوده نمیتواند باعث شود که شأن او در بین دانشآموزانش به یکباره از بین برود. اصلا اگر مدارس مشکل سرایدار دارند چرا سعی نمیکنند به بچهها آموزش بدهند تا محیط مدرسه را پاکیزه نگه دارند. چرا نباید این خواست را از بچههایی که هر روز در آن مدرسه تحصیل میکنند داشت. پاسخ این سوال هم روشن است چون آن وقت اولیا ممکن است اعتراض کنند و از اینکه فرزندشان مجبور است سطل آشغال کلاس را خالی کند، ناراحت شوند، اما اگر قرار باشد یک معلم سرویس بهداشتی مدرسه را بشوید هیچ اتفاق ناهنجاری رخ نداده است و اسمش را میگذاریم همکاری با بخش نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش! بیتوجهی به مقام معلم، بیتوجهی به معیشت معلمان، بیتوجهی به وضعیت درآمدی معلمان اینها همه و همه دستاورد دولتمردانی است که در این سالها فقط به وعده داده اکتفا کردهاند، از افزایش حقوق گرفته تا رتبهبندی و... اما نتیجه این بیتوجهیها میشود اعتراض معلمان و نتیجه اعتراضها هم حتما میشود این بخشنامهای که از سوی یک مدیر آموزش و پرورش ابلاغ میشود و شوکی تازه را به جامعه معلمان کشور وارد میکند.
اما سوال اصلی این است، وزارت آموزش و پرورش و شخص وزیر قرار است با این مدیر خود چه برخوردی داشته باشد. مدیری که در این حد بیتوجه به وضعیت و جایگاه معلمان آنها را به حرفه سرایداری دعوت میکند بدون اینکه بداند با چه قشری از افراد طرف است که اگر میدانست اجازه چنین کاری را به خودش نمیداد. این مدیر قرار است چطور پاسخگوی این خطایی باشد که مرتکب شده است. در واقع مشکل از جایی شروع میشود که افراد در جایگاه واقعی خود قرار نمیگیرند. چرا که این مدیر آموزش و پرورش اگر خودش معلم بود یا حداقل میدانست معلم بودن یعنی چه چنین بخشنامهای را صادر نمیکرد.