اثر افزایش قیمتها بر کاهش مصرف مواد مغذی
زینب واعظ مهدوی
وقتی قیمت کالاها افزایش مییابد و تورم موجب رشد قیمت کالاهای مختلف میشود، دهکهای کمدرآمد جامعه، مصرف برخی کالاهای مکمل مانند نان و تخممرغ را افزایش میدهند تا جایگزین گوشت و کالاهای دیگر شود تا از این طریق هزینه کمتری داشته باشند و به جای کالاهای گران، کالاهای ارزانتر را مصرف کنند. میزان مصرف مواد غذایی در چند گروه شاخص نشان میدهد که در سال 98 نسبت به سال 97 یک تغییر عادت غذایی در حال شکل گرفتن بوده که باعث شده مصرف برخی کالاها بیرویه بالا برود. برای مثال دهک اول 42 درصد افزایش مصرف تخممرغ داشته است تا پروتئین لازم بدنشان را از این طریق جبران کنند. اثرات شوکهای قیمتی بر سهم غذای خانوار و سوءتغذیه ناشی از آن نشان میدهد که همزمان با افزایش قیمتها، نسبت مصرف دهک اول کم درآمدها نسبت به دهک دوم بیشتر شده است و مصرف گوشت گوسفند در دهک دهم 27 برابر مصرف دهک اول بوده است. از سال 1395 تا 1399 دادهها نشان میدهد نرخ تورم مواد غذایی از تورم کل بیشتر بوده است. هر جا تورم در کشور ما خیز برداشته، با یک وقفه کوتاه باعث افزایش نابرابری در کشور شده و ترکیب مصرف مواد غذایی نیز تغییر کرده و به سمت مصرف نان و تخممرغ و سایر کالاهای ارزانتر هدایت شده است. مصرف سرانه نان به عنوان کالایی که مهمترین منبع غذایی جهان است، طی یک دهه اخیر از 170 کیلو در سال 1390 به 162 کیلو در سال 1396 رسیده بود اما در سال 99 این مقدار به 168 کیلوگرم افزایش پیدا کرده است. این نشان میدهد در سالهای اخیر افزایش بیرویه قیمت کالاها و مواد غذایی باعث شده که مصرف گندم توسط مردم افزایش پیدا کند. سرانه مصرف نان در کشور بیش از 156 کیلوگرم است. مطالعات مختلف نشان میدهد که مصرف نان در کشور ما 2 تا 3 برابر کشورهای مختلف است. این نشان میدهد افراد به سمت سیری شکمی حرکت میکنند و دریافت حداقل کالری را در برنامه دارند. از سویی این یک هشدار برای کشور و مسوولان است که هرگونه گران کردن قیمت نان میتواند با گرسنگی جایگزین شود. قیمت نان در حد امکان باید ثابت نگه داشته شود و به هیچ وجه در رویههای جاری کشور در مسیر افزایش قیمتها نباید قرار بگیرد. لبنیات به عنوان یک ماده با ارزش غذایی بالا، از آذر ماه سال 1389 که قطع یارانه شیر موجب افزایش هزینههای تمام شده تولید آن شد، با افت مصرف مواجه شده است. طی سالهای اخیر مصرف شیر و محصولات لبنی از 127 کیلوگرم در سال 90 به 100 کیلوگرم در سال 1397 رسیده است. این در حالی است که کمتر از یک سال پیش ما با افزایش قیمتهای بیشتری مواجه بودهایم. سرانه مصرف شیر برای هر فرد ایرانی 30 کیلوگرم است که در سال 1398 به 28 کیلوگرم رسیده است. این در حالی است که مصرف سرانه شیر در دنیا 117 کیلوگرم است. در حالی که سرانه مصرف گوشت قرمز در دنیا رو به افزایش است، اما این میزان در کشور ما در حال کاهش است. بررسیهای انجام شده نشان میدهد سرانه مصرف گوشت قرمز در کشور (مصرف خانوار و سایر مصارف) از ۹.۶ کیلوگرم در سال ۱۳۹۵ به ۸.۵ کیلوگرم در سال ۱۳۹۷ کاهش یافته و سرانه مصرف گوشت در خانوارهای کشور از ۶.۸ کیلوگرم در سال ۱۳۹۵ به ۵.۴ کیلوگرم در سال ۱۳۹۷ کاهش یافته است. رشد فزاینده قیمت انواع گوشت در سالهای اخیر بسیاری از خانوارها را در تأمین این کالای اساسی با مشکل مواجه کرده است. بر اساس نظرسنجی انجام شده توسط موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی در حوزه بیمه بیکاری مصرف گوشت قرمز حدود ۷۲ درصد از خانوادههای افراد بیکار شده ناشی از وقوع بیماری کرونا، کاهش جدی پیدا کرده است و حدود ۱۵ درصد از خانوادههای بیکارشدگان، حتی پیش از دوره بیکاری نیز توان خرید گوشت قرمز به صورت ماهانه را نداشتهاند. مطالعات انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی بر اساس دادههای حاصل از بیش از 22هزار خانوار شهری و روستایی درباره میزان مصرف گروههای غذایی و ریزمغذیها در سه ماهه اول سال 99 انجام شده است. نتایج مطالعه مذکور نشان داده است که مصرف منابع پروتئینی جانوری شامل گوشتهای قرمز و سفید، به دلیل هزینه بالا، بسیار محدود شده و حتی بسیاری خانوارها، این منابع پروتئینی را به طور کامل از سبد غذایی و هزینههای خود حذف کردهاند. هزینه ناخالص خوراکیها و آشامیدنیها از سال 1390 تا 1398 در بودجه بالاترین و پایینترین طبقات جامعه نشان میدهد که در تمامی سالهای مورد بررسی، دهک اول سهم بیشتری از بودجه خود را به خوراکیها و آشامیدنیها اختصاص داده است. این سهم در سال 1390، معادل 29 درصد بودجه دهک اول و 19 درصد دهک دوم بوده است. در مطالعه دیگری که در سال 1398 صورت گرفته همزمان با افزایش قیمتها، نسبت مصرف دهک اول نسبت به دهک دوم بیشتر است. مصرف گوشت گوسفند در دهک دهم 27 برابر مصرف دهک اول بوده است. تغییرات عادات غذایی میتواند بسترساز حذف گروههای غذایی ضروری باشد به خصوص در خانوادههایی که کودکان در حال رشد دارند. این هشدار به صدا درآمده که نسل آینده را در معرض سوءتغذیههای شدید ناشی از کاهش دسترسیها به مواد مغذی پیش رو قرار میدهد. حق دسترسی به غذا ازابتداییترین نیاز بشری بنیادیترین حقوق انسان است، در بند 12 اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی برطرف کردن هر نوع محرومیت در زمینه مسکن، بهداشت، کار و تغذیه را از وظایف اصلی دولت برشمرده است. اصل 43 قانون اساسی تامین نیازهای اساسی مسکن، بهداشت، خوراک، آموزش و پرورش و پوشاک را بر عهده دولت قرار داده است. مهمترین وظیفه دولتها در زمینه حفظ ثبات اقتصادی و در راس آن ثبات قیمتها است. در کشور ما ثبات قیمتها ارتباط تنگاتنگ با ثبات نرخ ارز دارد لذا همین موضوع اقتصاد کشور را وارد یک مارپیچ کرده که پایانی برای آن نمیتوانیم متصور باشیم. درکشور ما، تورم بالا عامل بالقوه در افزایش شکاف طبقاتی است و عامل رشد قیمت ارز، عامل رشد قیمت کالاها و دوباره رشد تورم و تغییر در میزان مصرف مواد غذایی است. کالاهایی که اثرپذیری بیشتری از تورم دارند، سهم بالاتری از بودجه افراد کمدرآمدتر دارند. افزایش سطح عمومی قیمتها به خصوص در سالهای اخیر موجب کاهش قدرت خرید خانوار شده است و با توجه به اینکه در سنوات گذشته اغلب تورم اقلام غذایی بالاتر از تورم بوده است، عدم تطابق درآمد خانوارها با هزینهها، میتواند موجب حذف کامل این گروه از کالاها شده و این مساله میتواند کیفیت تغذیه خانوارها را تحت تاثیر قرار بدهد و این خود تهدیدی برای امنیت غذایی خانوار به شمار میآید و سبب میشود به خصوص در دهکها و بیستکهای پایین درآمدی بیشتر سیری شکمی (تأمین کالری) مدنظر قرار خواهد گرفت تا سیری سلولی (مصرف مواد مغذی و با کیفیت). به عبارت دیگر، هر چه قیمتها بالاتر میرود، افراد تنها به سیر کردن شکم و مصرف نان و تخممرغ توجه دارند و مصرف مواد غذایی گرانتر و سایر مواد با کیفیت کاهش مییابد.