افزایش قیمت سهام اجتناب ناپذیر است
فردین آقابزرگی
اینکه شاخص واقعی هست یا خیر بر اساس محاسبات و آنچه در سیستم ثبت است، شاخص کل ما در ۶ ماه گذشته همسو با شاخص هم وزن، ح دود ۱۶/۱ و ۱۶/۷ درصد رشد کرده است؛ اما در سه ماه گذشته از این تاریخ به بعد شاخص هم وزن ۳۵ و شاخص کل کمتر از ۲۵ درصد رشد کرده است. این به اثبات میرساند که به یک شکلی آن شاخصی که در قالب اکثریت و قالب سهام مورد معامله مردم انتظار دارند، در قالب شاخص کل نمیبینند، البته طبیعی است. از ابعاد مختلف میتوان وضعیت بورس را اندازهگیری کرد. اما در حال حاضر مثل سال ۹۹ که بازار سرمایه و بورس به قول یکی از روسای اسبق سازمان بورس قربانی بازار پول شد و بازار پول را نجات داد، امسال هم گویی افزایش قیمت محصولات، افزایش ابلاغ عمومی و مصوبههایی که ابلاغ شده را با کاهش قیمت سهام شرکتها را به نوعی رقم میزنند.
من این را با مقایسه حرکت شاخص کل و هم وزن عرض میکنم و به شکلی این ضربِ حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی یا احتمالا حذف بخشی از یارانههایی که تا پیشتر پرداخت میشد را از طریق نشان دادن جو منفی در بازار سرمایه و کاهش قیمت آن دسته از سهامی که با این محصولاتی که برای افزایش قیمت ابلاغ شده است، رقم میخورد.
لذا من فکر میکنم که این به صورت کوتاهمدت و مقطعی اثر دارد، شاخص ما بیبرو برگرد و بدون در نظر گرفتن نکات جنبی و با در نظر گرفتن سیستمهای مدیریتی در بازار سرمایه ما که متاسفانه قدمت دارد، خواه و ناخواه سود و عملکرد شرکتهای ما ناشی از افزایش نرخ فروش محصولات، خود را نشان خواهد داد. یعنی افزایش سود عملیات شرکتها و صنایع که منبعث از افزایش نرخ فروش است، افزایش قیمت سهام را در پی خواهد داشت که شوک مقطعی به آن وارد شود، چه فضایی ایجاد شود مثل 27 اردیبهشت ماه برای بازگشایی چند نماد بزرگ که صرفا به منظور کنترل و مدیریت شاخص، صورت گرفت. بنابراین در حال حاضر من کماکان مطمئن هستم و اعتقاد دارم که حرکت شاخص ما چه به صورت واقعی میبایست به سوی بالا باشد، در مقطع کنونی بنا به دلایلی از جمله ذهنیت منفی که در مورد افزایش نرخ محصولات ارزاق عمومی صورت گرفته است، شاخص تا حدودی تحت کنترل قرار دارد، اما شاخص حرکت خود را خواهد داشت، قیمتها به سمت افزایش خواهد رفت و قاطعانه این را بگویم که در سال ۹۹ افزایش قیمت ارز، محرک بازار سرمایه در سال ۱۴۰۱ افزایش اقلام، ابزار عمومی بهای پایین دستی و ابلاغیههای اخیر، بزرگترین محرک افزایش قیمت سهام است، اما برای اینکه شکل ظاهر به نوعی در حقیقت معطوف به تصمیمگیران در خصوص ابلاغ چنین بخشنامههایی نباشد، از طریق منفی نشان دادن بازار بورس و سرمایه تا حدودی ضرب آن را میگیرند که ترجیحا از لحاظ انظار و افکار عمومی بازتاب منفی بیشتری نداشته باشد، بنابراین حرکت شاخص تا دو میلیون واحد اجتناب ناپذیر است.
من اعتقاد دارم نه تنها بلندمدت، حتی در مقطع فعلی کمتر از شش ماه آینده شاخص بالای دو میلیون واحد خواهد رفت. به دلیل اثرات افزایش نرخ فروش محصولات شرکتها که افزایش ترن اور شرکتها، درآمد حاصل از فروش شرکتها که ناشی از افزایش نرخ است، چه تولید و چه مقدار فروش کاهش پیدا کند، آنچنان اثر نرخ فروش فزاینده است که حتی اگر حاشیه سود شرکتها کاهش پیدا کند، قدر مطلق سود شرکتها افزایش خواهد داشت، بنابراین افزایش قیمت سهام اجتناب ناپذیر است.