رواج خشونت در جامعه
امانالله قرایی
متاسفانه طی هفتههای اخیر اتفاقاتی رخ داده که رواج بیشتر خشونت در جامعه را دامن میزند. در شرایطی که وضعیت اقتصادی مردم به گونهای رقم خورده که بسیاری از افراد برای تامین معیشت خود با مشکلات بسیاری مواجهاند، دامن زدن به اتفاقاتی که میتواند خشونت را در جامعه رواج دهد کاملا اشتباه است. در واقع مسوولان باید به این موضوع واقف باشند که وقتی مردم در شرایط اقتصادی مناسبی قرار ندارند، نباید با رفتارهای اشتباه خشم آنها را افزایش داد، برخوردهای غیراصولی با افرادی که از نظر حجاب مشکل دارند، در این چند وقت خود به تقابل افراد جامعه انجامیده که اگر این روند افزایش پیدا کند میتواند باعث بروز مشکلاتی تازه در سطح جامعه شود، اما انتشار خبر کشتن سگها در دماوند نیز به این خشونت دامن زد. چنین رفتارهایی جز رواج خشونت در جامعه هیچ نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت. ما هم به عنوان مخلوقات خداوند بخشی از جاندارانی هستیم که در این کره خاکی زندگی میکنیم و حق نداریم جان را که خداوند به موجوداتش داده با دلایل واهی از او بازستانیم. اینکه حالا خبرها به سمت تکذیب تعداد سگهای کشته شده رفته خود اشتباه دیگری است که باعث میشود جامعه نسبت به آنچه مسوولان میگویند بیاعتماد شود. سگهای بیمار را هم به این روش نمیکشند و از بین نمیبرند. کار سختی نیست اگر از کشورهایی که در این زمینه موفق عمل کردهاند، الگوبرداری کنیم. مگر در ترکیه که کشوری مسلمان است در این زمینه چه اتفاقی رخ داده و چطور میشود که سگها آنجا به کسی حمله نمیکنند و هیچ کس بر اثر حمله این سگها آسیب نمیبیند؟ در واقع آنها به زندگی مسالمتآمیز در کنار انسانها عادت کردهاند. ترکیه هم مانند ایران کشوری است که مذهب رسمی آن اسلام است، بیش از 90 درصد مردم آن مسلمان هستند و بر اساس آموزههای دینی خود با حیوانات به مهربانی رفتار میکنند. آموزههایی که در دین اسلام است و ما هم معتقد به آن هستیم. چطور میشود که ناگهان مسوولان ما تصمیم میگیرند در یک روز تعداد قابل توجهی سگ را با این روش دردناک به قتل برسانند، در حالی که در کشور همسایه ما همین سگها در آرامش به زندگی خود ادامه میدهند. چه فرقی میکند 50 قلاده سگ را کشته باشید یا هزار قلاده؛ مهم نفس عملی است که باعث میشود مردم نسبت به شما بیاعتماد شده و خشمگین شوند. مساله کشتار سگها بار اولی نیست که در کشور اتفاق میافتد. بیتوجهی به رعایت حقوق حیوانات سالهاست که اعتراض حامیان حیوانات را در پی داشته و در تمام این سالها مسوولان در این رابطه هیچ کاری انجام ندادهاند. اینکه سگهای عقیم شده و با پلاک را به بهانه بیماری بکشیم یعنی رواج خشونتی پنهان در جامعه. همین رفتارهاست که باعث میشود افرادی هم دست به حیوان آزاری بزنند، برای اینکه میدانند قانونی در این رابطه وجود ندارد که آنها را وادار به پاسخگویی کند. هیچ کدام از ما حق نداریم حق حیات را از جاندار دیگری سلب کنیم. هیچ بهانهای برای این کار وجود ندارد و نمیتواند این رفتار غیرانسانی را توجیه کند. اگر شهرداری در این زمینه خود را مسوول میدانست همان طور که در کشور ترکیه این گونه است و هزینهای برای عقیم کردن و غذارسانی به این سگها در نظر میگرفت اکنون شاهد این آشفته بازار و اتفاقات تلخ اینچنینی نبودیم. سوال اینجاست که چه کسی به ما این حق را داده تا بتوانیم جاندار دیگری را بکشیم بدون اینکه در مقابل این عمل خود پاسخگو باشیم؟ کسانی که به بهانه مریضی میخواهند این رفتار غیرانسانی را توجیه کنند، کسانی هستند که تنها به قوه قهریه اعتقاد دارند در حالی که رفتارهایی از این دست هم اعتماد عمومی را از بین میبرد و هم باعث بروز خشونت در جامعه میشود و هم افراد را در ناامیدی بیشتری فرو میبرد. هزینهای که برای کشتار این سگها استفاده شد میتوانست برای عقیم کردن و شناسنامهدار کردن آنها استفاده شود. به هر حال چنین رفتارهایی میتواند پیامدهای ناخوشایندی در جامعه داشته باشد و مسوولان هر چه زودتر باید مانع از بروز بیشتر این رفتارها در جامعه شوند.