ترمیم دستمزد؛ از گفتمان تا مطالبه گری
گلی ماندگار|
خبر افزایش 20 درصدی حقوق کارمندان در مهر ماه امسال و اجرایی شدن آن باعث شد تا یکبار دیگر مساله تبیعضها در بین کارمندان و کارگران به سرخط خبرها بازگردد. از آن تاریخ تاکنون مسوولان بارها و بارها در مورد ترمیم دستمزد کارگران وعدههایی را دادهاند که هیچ کدام به انجام نرسیده و این مساله با توجه به تورم روزافزون مشکلات بیشماری را برای قشر کارگر به وجود آورده است. ترمیم دستمزدی که حتی اگر همین امروز هم انجام شود دیگر کارایی چند ماه گذشته را نخواهد داشت. با توجه به افزایش قیمتها به صورت روزانه این مساله عنوان میشود که چه تفاوتی بین کارمندان دولت با کارگران وجود دارد. چرا کارمندان باید از حقوق و مزایا به نسبت بهتری برخوردار باشند با اینکه کارگران همیشه در شرایط مالی دشوار گرفتارند. همه اینها را به عدم پرداخت به موقع حقوق کارگران نیز باید اضافه کرد که همین امر به مساله افزایش فقر در بین این قشر دامن میزند. روزها و ماههاست که فعالان کارگری نسبت به بیتوجهی دولت به وضعیت معیشت کارگران اعتراض میکنند. مساله قراردادهای موقت همچنان بلاتکلیف مانده است، از سوی دیگر مساله ترمیم دستمزد است که گویا کارفرمایان زیر بار نمیروند و به این ترتیب هر بار به بهانههای مختلف به تعویق میافتد و آنچه که این روزها بیش از همه باعث شده تا قشر کارگر در فشار بیشتری قرار بگیرند تورم افسار گسیختهای است که هیچ کس برای کنترل آن کاری انجام نمیدهد. در این شرایطی که قیمت دلار هر روز بالاتر میرود و حالا سکه هم به قیمتهای نجومی رسیده است، مساله ترمیم دستمزد کارگران بیش از هر زمان دیگری لازم و ضروری به نظر میرسد، اما گویا گوش شنوایی برای شنیدن صدای این قشر آسیب پذیر در جامعه وجود ندارد.
رجوع به واقعیت یا پناه به شعار
همین چند روز پیش بود که رییس دولت، در یکی از سخنرانیهای خود ادعایی را بیان داشت که بعد از آن بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزه کار و کارگری به آن اعتراض کردند، ابراهیم رییسی گفت: «به من گفتند در رباطکریم یک نفر بیکار هم وجود ندارد. در پاکدشت هم گفتند یک نفر بیکار نداریم، اما برخی فارغالتحصیلان فقط دنبال کار اداری هستند و رفتن به کارخانه و پوشیدن لباس کار و ایستادن در کنار کارگر یا کار در زمینه کشاورزی و معدن را کار نمیدانند.» حال سوال این است که آیا واقعا رییس دولت به واقعیتهای موجود در جامعه رجوع میکند یا ترجیح میدهد به شعارها و اعداد و ارقامی که غیرکارشناسان در اختیارش میگذارند بسنده کند.
از گفتمان تا مطالبهگری
نمایندگان کارگری سالهاست که برای بهبود وضعیت کارگران دست به گفتمان به دولتمردان زدهاند، گفتمانی که هیچگاه موفق نبوده و منجر به هیچ اتفاق مطلوبی برای این قشر نشده است، به همین خاطر است که حالا فعالان کارگری معتقدند فضای گفتمان باید به فضای مطالبهگری تغییر کند تا شاید دولت وادار به انجام کاری شود که به بهبود وضعیت کارگران در جامعه بینجامد.
موج روزافزون فقر در جامعه
خسرو میرزایی، کارشناس اقتصادی در این باره به «تعادل» میگوید: متاسفانه اظهارنظرهایی که درباره میزان ایجاد شغل و دستمزد توسط دولتمردان بیان میشود نشان از ناآگاهی آنها نسبت به شرایط موجود دارد، مساله فقط اظهارات رییس دولت نیست، وقتی استاندار سابق تهران هم در اظهارنظری به تحولات بزرگ اقتصادی در کشور اشاره کرده بود و از کاهش روز به روز نرخ بیکاری خبر داد، باید به این نتیجه رسید که دیدگاه مسوولان با آنچه در واقعیت جامعه در حال وقوع است تفاوتی فاحش دارد. او میافزاید: به هر حال بیتوجهی به بحث ترمیم دستمزد و افزایش دستمزد کارگران میتواند منجر به افزایش فقر در جامعه شود، این بیتوجهیها موج روز افزون فقر در جامعه را به دنبال دارد، مساله میتواند منجر به اتفاقات تلخ و افزایش آسیبهای اجتماعی بیشتر شود. طی دو سال گذشته بارها و بارها خبر خودکشی کارگران را به دلیل فقر شنیدهایم، اخباری که دل هر شنوندهای را به درد میآورد اما در این بین دولتمردان هیچ قدم مثبتی برای بهبود این وضعیت برنداشتهاند. هر چه بوده وعده و وعیدهایی بوده که هنوز اجرایی نشده است. این کارشناس اقتصادی در بخش دیگری از سخنانش میگوید: اینکه شورای عالی کار نتوانسته آنطور که بایسته و شایسته است از حقوق کارگران دفاع کند خود نشان از بیتوجهی به وضعیت کارگران دارد. در حالی که نرخ تورم روزافزون شده است ما چطور انتظار داریم که کارگران با همان حقوقهایی که برای نرخ تورم پایینتر در نظر گرفته شده بود روزگار بگذرانند. بسیاری از کارگران به دلیل همین مشکلات مالی به حاشیه شهرها رانده شدهاند، مساله فقط تهران و حاشیه نشینی در این کلانشهر نیست، در بسیاری دیگر از شهرهای بزرگ هم وضع به همین منوال است.
یا تورم را کنترل کنند یا حقوقها را افزایش دهند
خسرو میرزایی میافزاید: دولت دو راه بیشتر ندارد یا باید تورم را کنترل کند که البته کار سادهای به نظر نمیرسد و اگر امکان پذیر بود تا الان باید انجام میشد یا این افزایش دستمزد کارگران را جدی بگیرد. نمیتوان با این شرایط ادامه داد. از سوی دیگر بخش اعظمی از کارگران در بخشهای مختلف با دستمزدهای عقب افتاده مواجهاند، کارگری که 6 ماه حقوق معوقه دارد چطور باید معیشت خود را تامین کند. دولت چه راهکاری برای برونرفت از این بنبست اقتصادی کارگران دارد.
قوانینی که اجرایی نمیشوند
فرامرز توفیقی، فعال کارگری نیز گفت: متاسفانه این روزها هیچ صدایی از مطالبهگران صنفی در ارتباط با معیشت کارگران و ترمیم مزد درنمیآید؛ کارگران امروز شرایط مناسبی ندارند، ماده 7 و قراردادهای موقت، همچنان بلاتکلیف و روی هواست، معیشت بحرانی است و توجهی به آن نمیشود، اجرای بندهای یک و دو ماده 41 بر زمین مانده و مساله مسکن، تبدیل به یک معضل لاعلاج شده؛ در هیچ زمان ماده 149 قانون کار که مربوط به مسکن کارگری است، رنگ واقعیت و اجرایی شدن به خود ندیده است. به گفته او، نمایندگان رسمی کارگری و تشکلهای عالی رسمی باید امروز به این مسائل با جدیت ورود کنند؛ انتخابات تشکلها هم به پایان رسیده؛ در این شرایط وظایف نمایندگان کارگری روشن است، این وظایف فقط مصاحبه با رسانهها یا صداوسیما نیست، بلکه اصلیترین وظیفه، ثبت درخواست مکتوب و رسمی برای تشکیل نشست رسمی شورای عالی کار به صورت ماهانه و منظم است. او اضافه میکند: تا آبان و آذر خبری از تشکیل جلسه شورای عالی کار نبود؛ حالا هم میگویند هفته آخر هر ماه، نشست شورای عالی کار برگزار میشود؛ گویا فقط میخواهند رفع تکلیف کنند؛ وظیفه نمایندگان کارگری این است که درخواست جدی برای برگزاری فوری نشست شورای عالی کار داشته باشند آنهم با موضوع ترمیم مزد و افزایش حقوق. مشکلات کارگری باید به صورت جدی حل شود.
بحران معیشت کارگران جدی است
این فعال کارگری با تاکید بر بحران جدی معیشت کارگران افزود: اینکه مذاکرات به آخر سال موکول شود و در این مذاکرات، یک سبد معیشت بسیار حداقلی و غیرواقعی فقط به صورت صوری محاسبه شود و باز به سراغ درصدهای ناعادلانه افزایش حقوق سال بعد بروند، اصلاً عادلانه و اصولی نیست. این درصدها شکاف معیشتی را تشدید میکند و بین مزد کارگران و فرزندان دولت، تبعیض بسیار به وجود میآورد.
تفاوت فاحش میان دریافتی کارمندان و کارگران
توفیقی به فاصله فاحش دریافتی کارگران و کارمندان و همچنین بازنشستگان کارگری و کارمندی اشاره کرد و گفت: امروز تفاوت فاحش و قابل توجهی بین مزد و حقوق گروههای مختلف وجود دارد؛ سطح حقوق کارمندان بسیار بالاتر از کارگران است و از مزایای غیرنقدی، اضافهکار و چندین مزیت و پرداختی دیگر بهطور منظم و ماهانه برخوردارند که کارگران از همه اینها بیبهرهاند. او افزود: در چنین شرایطی سوال این است که آیا ترمیم دستمزد کارگران باید اتفاق بیفتد یا نه، آیا این امر، یک ضرورت است یا نه؛ نمایندگان کارگری باید در این زمینه با قدرت و جدیت ورود کنند و از فضای گفتمان به فضای مطالبهگری ورود نمایند، دیگر از عباراتی مانند «جبران قدرت خرید» استفاده نکنند بلکه به صراحت بگویند افزایش دستمزد؛ افزایش دستمزد همان اتفاقی است که برای برخی در میانه سال رخ داده اما کارگران بینصیب ماندند.
تورم همچنان صعودی است
به گفته او، کاهش یک یا دو درصدی نرخ تورم که گاهی رخ میدهد، به معنای ایستِ افزایش قیمتها نیست؛ همچنان تورم صعودی است و گران شدن کالاها ادامه دارد. توفیقی اضافه کرد: آیا وقتش نرسیده نمایندگان کارگری به وظایف قانونی خود عمل کنند و وزارت کار را به انجام تعهدات مجاب کنند؛ حرفدرمانی و شعاردرمانی دیگر جواب نمیدهد؛ چون هر کارگری که هفتهای یکبار به ترهبار مراجعه کند، همهچیز را با پوست و گوشت و استخوان لمس میکند و نیاز به بحث نیست؛ نشستهای صوری دردی از طبقه کارگر دوا نمیکند. او خطاب به سران تشکلهای کارگری گفت: تشکلهای کارگری بایستی امروز مستقلانه به میدان بیایند و از مطالبهگری پرهیز نکنند، وقتی مطالبهگری جدی صورت نمیدهند، نباید از اینکه «تشکلهای زرد» نامیده میشوند، ناراحت باشند؛ محاسبه سبد معیشت یا همان Cost of Living امروز یک رفتار پذیرفته شده از اتحادیهها و تشکلهای کارگری مستقل در تمام کشورهای دنیاست؛ هیچ جای جهان، تشکلهای کارگری، آمارهای نهادهای رسمی را دربست نمیپذیرند و خودشان محاسبه مستقل انجام میدهند. توفیقی میافزاید: امروز البته نیازی به عدد و رقم نیست؛ سری به میوهفروشیها بزنید، میبینید خرید میوه کارگران با معیار دانهای انجام میشود؛ از گوشتفروشیها بپرسید تا ببینید کمتر مشتری کارگر و بازنشسته کارگری دارند؛ امروز بیبروبرگرد باید مزد افزایش یابد و در این میان، نمایندگان کارگری باید نقش جدی و موثر ایفا کنند.