پاسخ تک تورمی با پاتک سودآوری
محسن عباسی
در روزهایی که موضوع تامین معیشت مردم به یک گزاره اساسی در زندگی بسیاری از ایرانیان بدل شده و خانوادههای ایرانی نمیدانند با موج فزاینده گرانیها چه باید بکنند، پاسخ به این پرسش که برای کاستن از بار مصائب مردم چه باید کرد، یک پرسش جدی است. واقع آن است که دولت از دو طریق در حال برداشتن پول از جیب مردم است.
از یک طرف با رشد تورم ارزش پول ملی و داراییهای آنان را کاهش میدهد و از سوی دیگر به وسیله دریافت مالیات از آنان پول میگیرد و بر آتش فقر جامعه میدمد. میپرسید چطور؟ در گام نخست، چاپ پول درکشور منجر به رشد بیسابقه نقدینگی شده و در سالهای اخیر باعث شده تا تورم در دورههای کوتاهمدتتر هم به راحتی حس شود.
قیمتها روزانه و هفتگی و ماهانه رشد قابل توجهی ثبت میکنند و تورم توسط جامعه در دورههای کوتاهمدتتر هم درک میشود. وقتی تورم ایجاد میشود، نقدینگی وارد بازارهای مختلف میشود و باعث افزایش قیمتها در آن بازار میشود و هر بازاری به تناسب کشش قیمتی که دارد درصدهای رشد متفاوتی را تجربه میکند و تورم و رکود با چرخههای زمانی متعدد را پدید میآورد. نمادهای عینی این وضعیت در ماجرای قیمتها رشد میکند و با کاهش قدرت خرید مردم رکود پدیدار میشود و دوباره با یک شوک تورمی تقاضا تحریک میشود و از رکود وارد تورم میشویم.
دولت آنقدر زیر پای مردم را داغ میکند تا مجبور شوند حرکت کنند و تقاضا ایجاد کنند و رکود از بین برود. با از بین رفتن رکود، دولت شروع به اخذ مالیات میکند. به گمان دولت قیمتها افزایش یافته است و عدهای ماشینهای میلیاردی و خانههای چند میلیاردی دارند پس باید مالیات بدهند.
برای شرکتها مالیات و عوارض وضع میشود و دولت از تورمی که خودش ایجاد کرده، مالیات میگیرد و در نهایت هم این مالیات به مصرفکننده منتقل میشود. تکرار این چرخه باعث فقیرتر شدن جامعه میشود و عده بیشتری به زیر خط فقر خواهند رفت. در این شرایط چه کنیم؟ به نظر من فقط و فقط تعامل با دنیا و شکست فضای روانی که کل اقتصاد را محاصره کرده میتواند دراین شرایط راهگشا باشد.
دست دولت که در تامین ارز باز شود سیاستهای چاپ پول هم متوقف میشود و میشود گفت اوضاع به سمت بهبود میرود اما در اینجا تمرکز ما بر رفتار خودمان است به عنوان فردی که در این شرایط غوطهور است! اما آیا مردم هم میتوانند از نظم و نظامات بازارها سود کسب کنند و تک دولت را با پاتکی پاسخ دهند؟ آیا میتوانند تورم را به ضد خود بدل کنند و از آن به نفع منافع خود بهره جویند؟ اگرچه شرایط بحرانی به نظر میرسد اما با رصد دقیق بازارها میتوان از این تورم مصون ماند و حداقل اثراتش را کم کرد، مهمتر از آن اگر فردی بتواند کمی که تبحر پیدا کند از این موجها سود هم کسب میشود..
به عنوان مثال اگر یک ایرانی دلار داشت و در محدوده ۶۰ هزار تومان اقدام به فروش میکرد الان به اصطلاح نوسان دلار را گرفته بود! حالا فرض کنید همین فرد این مبلغ را وارد بازار سهام میکرد و همراه یک موج صعودی حرکت میکرد و مجددا سودهای حاصله را در بازارهای دیگر مانند مسکن و... سرمایهگذاری میکرد. البته انجام یک چنین فعالیتهایی بسیار دشوار است و درعمل کار پیچیدهای است، اما امکانپذیر است.
در واقع ایرانیان میتوانند با اگاهیبخشی و کسب اطلاعات درست، از حفرههای موجود در بازارها به نفع بهبود معیشت خود بهره بگیرند. یک فعال اقتصادی معقول باید موجهای احساسی بازارها را پیدا کرده و تا زمانی که این احساسات در اوج هستند آن را ترک نکنند. موج احساسی ارز و خودرو دو موج اخیر اقتصاد ایران هستند و این در حالی است که مسکن و بورس در رکود به سر میبرند.
علائم خروج بازیگران از ارز و خودرو و طلا و ورودشان به بورس کمکم پدیدار خواهد شد. مردم میتوانند این موج را حس کرده و با آنها همراه شوند. در یادداشتهای قبلی هم تاکید کردم بعد از پایان این شاخه اصلاحی بورس، یکی از بزرگترین صعودهای بورس در ۲۰ سال اخیر رقم خواهد خورد و به نظر من همه ایرانیان فرصت بزرگی برای جبران عقبماندگی از سایر بازارها و بهبود وضعیت اقتصادی خود و خانوادهشان را پیدا خواهند کرد، اگر آگاهیهای اقتصادی خود را از طرق مختلف افزایش بدهند. این موج اما تنها منحصر به بازار سرمایه نیست، بعد از بورس یک موج تورمی دیگر در انتظار مسکن و زمین خواهد بود. مسکن هم به سمت اوج گام برمیدارد و بالا میرود.