سهم ناچیز تالار شیشهای از اقتصاد
قیمتگذاری دستوری یعنی سرکوب تولید و فکر و ذکر ما رشد تولید و صادرات است، چراکه موفقیت در این امر یعنی رونق بازار سرمایه. بهترین حمایت از بورس، کمک به رشد حاشیه سود و افزایش تولید است. شفافیت و رقابت سالم، به معنای گرایش شرکتهای دیگر به این بازار است. با حاشیه سود زیر بیست درصد برای تولید در مقابل نرخ تورم پنجاه درصدی از یک سو و سود دویست درصدی دلالی میتوان گفت در صورت عدم اتخاذ تدابیر مناسب به سمت فروپاشی تولید در حرکت هستیم. حال به این چالشها افزایش روز افزون قطعی برق و گاز نیز باید اضافه شود که هم کاهش تولید و هم کاهش صادرات را در پی دارد.
سهم بازار بورس از کیک اقتصادی کشور و عملکرد آن به نسبت بازارهای موازی همچون طلا، ارز و مسکن با اینکه بازار سرمایه قابلیت بیشتری در خلق ارزش و توسعه اقتصادی کشور دارد، با این حال توجه مناسبی به آن وجود ندارد. این فقدان توجه هم از جانب سهامداران و هم مسوولان بوده و عدماطمینان در بازار توسط مردم در کنار فقدان تصمیمات اتخاذی مناسب از جانب نهادهای مرتبط باعث شده بازار سرمایه، رونق شایسته خود را نداشته باشد.
مشکلات اقتصادی کشور ناشی از نبود بینش اقتصادی روشن و نبود اشراف تصمیمگیران به بازارهای مالی است که همین باعث شده تصمیمات سطحی و کوتاهمدت گرفته شود و ریشههای مشکلات در برنامههای مختلف مشخص نشود. برنامههایی همچون برنامه هفتم توسعه را داریم که نکته مغفول آنها واقعبینی است و همینطور برنامههای سالانه که در هر کدام متغیرهای مختلف تاثیرگذاری مورد توجه نیستند. متاسفانه به همین دلیل تبعات تصمیمات معمولا چند بعدی و سنگینتر هستند. نبود بینش اقتصادی باعث شده بخش تولید و بازار سرمایه از توجه کافی و درخور بهرهمند نشود. باید همه کمک کنیم تا بینش اقتصادی مسوولان در حوزه تولید، بازارها، بازار سرمایه و بورس کالا تقویت شود. حسین محمودیاصل در گفتوگو با بورس نیوز بازار بورس را به صورت کلان و مرتبطتر با اقتصاد کشور بررسی کرد که در ادامه میخوانید.
به جای بورس بگوییم تولید!
بازار سرمایه یعنی حضور شرکتهای تولیدی که شفاف هستند، بازار سرمایه یعنی شفافیت و رونق آن و به معنای گرایش شرکتهای دیگر به این بازار است. بازار بورس نمونه کوچکی از کل حجم تولید کشور است. میانگین حاشیه سود شرکتهای بورسی در سال ۹۹ حدود ۳۶ درصد بوده و در ۹ ماهه ۱۴۰۱ به ۲۳ درصد رسید. طبیعتا حاشیه سود کل جامعه از این مقدار کمتر خواهد بود، چراکه در بورس شرط ورود سوددهی حداقل ۲ ساله است، بنابراین در سطح جامعه هم حاشیه سود کمتر خواهد بود. با این حاشیه سود، گرایش به تولید و سرمایهگذاری کمتر میشود و وقتی در بازارهای موازی در شرایطی که هیچگونه ریسک و مالیات وجود ندارد و سودهای ۲۰۰ درصدی کسب میشود، در سود ۲۰ درصدی تولید آن هم با ریسکهای بسیار زیاد مثل مالیات و بیمه، کمبود نقدینگی، قیمتگذاری دستوری و… هیچ انگیزه برای سرمایهگذاری و ادامه تولید وجود ندارد.
منابع به سمت تولید حرکت نمیکنند
اولین قدم در رشد تولید و تقویت اقتصاد توجه به تنظیمگری است که مالیات و نظام مالیاتی تنظیمگری را برعهده دارد.
در تمام دنیا نظام مالیاتی تنظیمگر اقتصاد و عدالت است.
بدین منظور باید قوانین مالیاتی، چون مالیات بر سوداگری و مالیات بر عایدی سرمایه به سرعت عملیاتی شوند، بنابراین وقتی مالیات بر سوداگری و عایدی سرمایه همچون حدود ۱۳۰ کشور دیگر مقرر شود، گردش نقدینگی از طریق نظارت سامانهها و فرآیندهای پویا و دقیق شناسایی شده و منابع دیگر علاقهای به حضور در بازارهای دلالی به خاطر مالیات سنگین نخواهند داشت و به سمت تولید حرکت خواهند کرد. وی در همین رابطه افزود: با وضع قوانین درست منابع به دنبال تولید میروند یا در بانکها تجمیع شده و قدرت وامدهی به تولید افزایش مییابد که میتوانند با یک نظام نظارتی دقیق به بنگاههای تولیدی تسهیلات عرضه کنند. اگر بتوانیم قانون را درست اجرا و بستری مناسب برای تولید ایجاد کنیم قطعا این منابع حتی به صورت رقابتی به سمت تولید سرازیر شده و حاشیه سود تولید بالاتر خواهد رفت.
تورم کشور ۵۰ درصد و حاشیه سود تولیدات کشور ۲۰ درصد است
این آمار بسیار ساده گویای این مطلب است که تولید کشور ما شرایط سختی را تجربه میکند و با این حاشیه سودها رشدی هم نخواهد کرد.
محمودیاصل همچنین در ادامه به مقایسه نرخ سود بانکی و حاشیه سود تولیدات و مقایسه با کشورهای دیگر پرداخت و بیان کرد: در کشورهای دیگر اگر حاشیه سود ۳۰ درصد باشد نرخ سود بانکی و تورم حدود ۴ درصد است، یعنی چهار برابر آن سودآوری دارد، اما در کشور ما اگر شرکتی ۴۰ درصد هم سود داشته باشد کمتر از تورم سود داشته است و این صنایع قدرت حفظ شرایط و حجم تولید فعلی را هم نخواهند داشت. در صورتی که حاشیه سود شرکتها بالای ۵۰ درصد باشد، یعنی فعلا توان تنفس وجود دارد و نه رشد. اگر حاشیه سود شرکتی بیش از تورم باشد یعنی توسعه برای آن شرکتها و صنایع امکانپذیر خواهد بود.
باید جلوی خروج سرمایه از کشور گرفته شود
کارشناس اقتصادی سرمایه درباره مشارکت مردم در اقتصاد و بهترین راه برای این موضوع به مهر گفت: عملا کشور در حال حاضر با خروج سرمایههای کلانی دست و پنجه نرم میکند که خیلی از آنها توان ساختن کارخانهها و شرکتهای متعدد بسیاری برای بهبود وضع کنونی دارا هستند.
علی فراقی اضافه کرد: حال اگر بخواهیم این سرمایههای کلان را فاکتور بگیریم در کشور شرکتهای مختلفی را مشاهده میکنیم که به راحتی میتوانند با سرمایههای بسیار کوچکتر پروژههای توسعهای خود را شروع کنند یا به سرانجام برسانند یا بسیاری از شرکتهایی که میتوانند به واسطه تامین مالی از وضعیتهای نابسامان خود رهایی یابند و به مرحله بهبود برسند را مشاهده کرد که این امکان به واسطه سازوکار بسیار مناسبی که بازار سرمایه ایجاد کرده و میتواند به راحتی با تجمیع سرمایههایی که جداگانه عملا به چشم نمیآیند به خوبی توسط شرکتهای حاضر در بازار سرمایه به کار گرفته شوند که البته عملا این مسیر را چه برای سرمایهگذار و سرمایهپذیر به یک بازی دو سر برد تبدیل خواهد کرد.
وی افزود: میتوان این حجم از نقدینگی سرگردان در دست مردم را به سمت شرکتهایی سوق داد که به خوبی میتوانند این میزان از پول را تبدیل به دارایی یا محصولی کرده و این چرخه حرکت نقدینگی را جذب کنند و بهترین راه برای به نتیجه رسیدن بهتر این فرآیند اولین و بهترین تصمیمگیری ثبات رویه در قانونگذاری و سیاستگذاری و در صورت لزوم تصحیح فرآیندها و قانونگذاری جهت تسهیل ورود و جذب نقدینگی به سمت بازار سرمایه است تا موارد اشتباه گذشته دوباره تکرار نشود.