فشار تامین مالی بر بانکها
یکی از اصلیترین مسائلی که در اقتصاد ایران به یک چالش تبدیل شده، موضوعی است که به مسالهای تاریخی تبدیل شده و برای مدتی طولانی برای آن راهکاری به دست نیامده است. با توجه به دولتمحور بودن اقتصاد ایران برای دورانی طولانی پول حاصل از درآمد دولت به بانکها داده شده و هر مدل از تامین مالی با استفاده از منابع درآمدی دولت و تسهیلات بانکی نهایی شده است.
برای مدتی طولانی، بانکها با استفاده از منابعی که دولت در اختیار آنها قرار داده اقدام به تسهیلاتدهی در حوزههای مختلف کردهاند و از این رو اقتصاد ما اساسا یک اقتصاد بانکمحور به شمار میرود.
از طرف دیگر همین موضوع به دولتی ماندن بدنه اقتصادی کشور و عدم توجه به ظرفیت بخش خصوصی نیز منجر شده است. در کنار آن، ابزارهای مالی مانند بازار سرمایه نیز در اقتصاد ما مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند.
در شرایطی که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، شرکتها و نهادهای بزرگ بودجه و منابع مالی مورد نیاز خود را از طریق بورس به دست میآورند، این بازار در اقتصاد ما برای سالهای طولانی مورد بیتوجهی قرار میگرفت.
در اقتصاد ایران اما در هر مقطعی که دولت امکان دسترسی به منابع نفتی را پیدا کرده، بخش مهمی از پول آن به اقتصاد کشور واریز شده و از این رو هرگاه امکان استفاده از این پولها چه به دلیل تحریم و چه به دلیل کاهش قیمت نفت به وجود نیامده، اقتصاد کشور با بحران و مشکل مواجه شده است.
تحت تاثیر چنین شرایطی است که ما میبینیم از سویی وقتی درآمد دولت محدود میشود بانکها عملا توان خود برای پرداخت تسهیلات را از دست میدهند و از سوی دیگر خود در شرایط بحرانی به عنوان یک یار کمکی برای دولت عمل میکنند که خود از عوامل موثر در تورم ایران است. در صورتی که ما بتوانیم این بازی را عوض کنیم و شرایطی را به وجود بیاوریم که از دیگر ابزارها مانند بازار سرمایه استفاده شود، قطعا شرایط تغییر خواهد کرد. در ادامه چنین رویکردی است که میتوان به خصوصیسازی و کاهش تصدیگری دولت نیز فکر کرد تا ما نیز بتوانیم از شیوههای آزمایش شده در دیگر کشورهای توسعهیافته و موفق جهانی استفاده کنیم تا هم تمام بار بر روی دوش بانکها نباشد و هم در مواقع ضروری بتوان از ابزارهای مختلف تامین مالی استفاده کرد.