باخت دولت رییسی در نیمه اول
دومین سال پر جوش و خروش دولت سیزدهم به پایان رسید؛ دولتی که با وعدههای متعدد و سنگین روی کار آمده بود اما اکنون خبری از عمل به تمامی وعدهها نیست و به نوعی دولت رییسی عملکرد دو سال خود را به بازدهی بورس باخت. البته در این گزارش عملکرد دولت سیزدهم در حوزه بورسی بررسی میشود.
دو سال از عمر دولت سیزدهم میگذرد اما در این مدت دولت سیزدهم توجه ویژهای به برنامههای خود نداشته و حتی تن به اجرای برنامهها نداده است، با دخالت خود باعث شده که روند معقول بازار سرمایه بهم بریزد و شرایط وخیمتر از گذشته شود. یکی از دخالتهای دولت سیزدهم را میتوان تعیین پنهانی نرخ خوراک و انتشار عمومی آن پس از 51 روز دانست.
طی این مدت ارزش ریالی و دلاری بورس بهشدت کم شده و بررسیها نشان میدهد که این روند نزولی همچنان ادامه خواهد داشت. اما در مقابل برخی از بازارهای موازی و غیرمولد در دو سال گذشته بازدهی و جذابیت بسیار خوبی داشتهاند و حتی سرمایهگذاران در کوتاهمدت در این بازارها توانستهاند سود خوبی کسب کنند.
در نیمه مرداد ماه ۱۴۰۰ ارزش دلاری کل بورس و فرابورس با دلار روز، ۳۳۴ میلیارد دلار بود. در ۱۶ مرداد ۱۴۰۱ با دلار روز به ۲۲۶ میلیارد دلار و در اواخر فروردین امسال با دلار روز به ۱۹۶ میلیارد دلار و در ۱۰ مرداد هم با دلار روز به ۱۴۳ میلیارد دلار رسیده است. این موضوع نشان میدهد که شهروندان به لحاظ ارزش پول در بازار سهام، سرمایه خود را طی این دو سال از دست دادهاند.
شاخص کل بورس تهران در 12 ماهه اخیر 6.4 درصد رشد داشته و شاخص کل فرابورس در همین مدت 2.86 درصد کاهش داشته است. متوسط ماهانه بازدهی شاخص کل 53 صدم درصد است. بازار فرابورس در یک سال اخیر بهطور متوسط با منفی 24 دهم درصد کاهش در هر ماه روبرو بوده است. این بازدهی اندک در حالی بوده است که مجموع تورم قیمت مصرفکننده در این 12 ماه 44.35 درصد بوده است و بهطور متوسط ماهانه 3.7 درصد تورم داشتهایم. این بازدهی اندک در قیاس با تورم باعث میشود تا سرمایهگذاران علاقه به سرمایهگذاری در بازار سرمایه نداشته باشند که نتیجه آن خروج پول حقیقی از بازار است.
اعداد و ارقام نشان میدهد که بازدهی بورس کمتر از تورم و سایر بازارها بوده است. برای نمونه طلای ۱۸ عیار از مبلغ یک میلیون و ۸۱ هزار تومان در ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ به دو میلیون و ۳۹۳ هزار تومان در ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ رسید.
دلار امریکا در ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ حدود ۲۵ هزار و ۳۸۰ تومان بود که به رقم ۵۰ هزار و ۲۵۰ تومان در ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ رسید و این بدان معناست حتی در کوتاهمدت این بازارها بیش از بورس بازدهی داشتهاند.
بررسی اعداد و ارقام نشان میدهد که دولت سیزدهم طی دو سال اخیر کارنامه خوبی در خصوص نداشته است و تیم اقتصادی دولت سیزدهم نتوانستهاند به وعدههای خود در حوزه بازار سهام عمل کنند و به نوعی رییس دولت سیزدهم در دروان انتخاب وعدههایی داد و اکنون نتوانسته به این وعدهها جامعه عمل بپوشاند.
اعتماد مهمترین مولفه گمشده بازار سرمایه از سال 99 بود و انتظار میرفت دولت سیزدهم طبق وعدههای خود اعتماد را در بورس احیا کرد اما روند به گونهای دیگر بود و دولت سیزدهم به جای بازگرداندن اعتماد در سمت و وسوی کاهش اعتماد تلاش کرده است و شاهد از بین رفتن اعتماد برخی از سهامداران در دو سال اخیر بودهایم، این توضیحات بدان معناست که دولت سیزدهم در دوسال اخیر نتوانسته عملکرد مثبتی در حوزه بورس داشته باشد.
وضعیت خاص بورس تهران!
مساله اینجاست که در دوسال گذشته بورس عملکرد چندان بدی نداشت و وضعیت 5 ماه اخیر باعث شد که بازدهی بورس منفیتر از گذشته شود. داستان از این قرار است که در نیمه اردیبهشت ماه امسال در نامهای توسط معاون اول رییسجمهور که ظاهرا برخی از افراد خاص به آن دسترسی داشتند، نرخ خوراک پتروشیمیها تعیین شد و در نهایت پس از 51 روز این نامه به صورت یکباره و غیررسمی در بازار منتشر شد که برخی از مسوولان نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند. اما واکنش دیرهنگام رییس دولت سیزدهم و رییس سازمان بورس باعث شده شائبههایی در ذهن سهامداران ایجاد شود و رفته رفته شرایط وخیمشود.
بررسیها نشان میدهد از روز 17 اردیبهشت ماه یعنی زمان انتشار نامه خروج نقدینگی از سوی حقوقیهای بزرگ شروع شده بود. در ۱۷ اردیبهشت ۴۵۶۰ میلیارد تومان نقدینگی از بازار خارج شد و در تاریخ ۱۸ اردیبهشت هم ۴۵۰۰ میلیارد تومان نقدینگی حقیقی از بازار خارج شد.
در حقیقت، طی این دو روز، در مجموع ۹۰۰۰ میلیارد تومان نقدینگی حقیقی از بازار توسط کسانی که از این نامه مطلع بودند، خارج شد؛ در آن زمان کارشناسان و تحلیلگران هیچ علت بنیادی برای ریزش بازار پئیت میکنند و اصلاح عمیق را عامل ریزش میدانستند غافل از اینکه نرخ پنهانی خوراک پتروشیمیها باعث ریزش بازار شده بود.
نکته قابل توجه اینجاست که حتی رییس سازمان بورس نیز سهامداران را عامل سقوط میدانست و یعنی رییس سازمان بورس از تعیین نرخ خوراک باخبر نبوده! شاید هم خود را بیخبری زده که هنوز این موضوع مشخص نیست.
اصلا چرا این نامه در زمان مشخص منتشر نشد و تنها افرادی خاص برای سود بیشتر به این نامه دسترسی داشتند؟ همین موضوع باعث شد که بازار سرمایه روند نزولی داشته باشد و اعتماد باقی مانده نیز از بازار رفته است.
از سوی دیگر میزان انتشار اوراق نیز در دولت سیزدهم افزایش یافت. در شش ماهه نخست دوره دولت سیزدهم با وجود اینکه ارزش معاملات کاهش یافته بوده اما شروع به انتشار اوراق کرد تا سیاستهای خود را در بازار بدهی تقویت کند. البته همچنان این انتشار ارواق ادامه دارد و از سوی دیگر در لایحه بودجه ۱۴۰۲، دولت درنظر دارد از واگذاری داراییهای مالی ۲۸۸ هزار میلیارد تومان درآمد کسب کند که نسبت به سال ۱۴۰۱ رشدی ۶۳ درصدی دارد. بهطور کلی یکی از راههای درآمد زایی و جبران کسری بودجه در دولتها همین انتشار اوراق بدهی خصوصا در بورس بوده است که افزایش انتشار آن در زمانهای رکود بورس باعث کاهش اعتماد و نزول بیشتر بورس شده است.
بهطور کلی باید گفت که دولت سیزدهم برخلاف سایر دولتهای پیشن نتوانسته عملکرد خوبی در حوزه بورس داشته باشد. تنها در دولتهای اول خاتمی و احمدینژاد بورس بازدهی منفی داشته باشد البته این بازدهی چهارسال نبوده و حدودا دو سال به علت شرایط اقتصادی بازار سرمایه بازدهی منفی داشته است و در سایر دورهها نیز بورس توانسته بازدهی خوبی کسب کند.
اگر بخواهیم شرایط بورس را در سالهای بررسی کنیم به اعداد جالبی میرسیم، در دو سال اول دولت روحانی بورس رشد اندک 13 درصدی داشت و در دوسال دوم نیز به واسطه دعوت همگانی به بورس بازدهی 213 درصدی داشت و در نهایت دولت رییسی در دو سال بازدهی 45 درصدی داشت که نسبت به سایر بازارها عقب است و از سوی دیگر ارزش ریالی و دلاری بورس سقوط کرده، همچنین دولت سیزدهم به وعدههای خود عمل نکرده است.
انتظار میرود برای جبران شرایط بورس دولت سیزدهم عملکرد مثبتی در حوزه بورس داشته باشد و شرایط را ترمیم بخشد.