نهاد‌سازی متضمن توسعه پایدار

۱۴۰۲/۰۶/۱۳ - ۰۱:۳۵:۲۷
کد خبر: ۲۱۴۵۶۸
نهاد‌سازی متضمن  توسعه پایدار

همیشه در تئوری‌های حکمرانی و «الیت»‌های جامعه ایران، این پرسش اساسی وجود داشته است که ما برای عبور از عقب‌ماندگی و رسیدن به توسعه، نیازمند حکمران خوب هستیم یا جامعه‌ای دانا؟ سخنی از امیرکبیر نخستین صدراعظم ناصرالدین‌شاه قاجار نیز پیش روی ما است که می‌گوید «در ابتدا فکر می‌کردم که مملکت وزیر دانا می‌خواهد، بعد فکر کردم شاید شاه دانا می‌خواهد، اما اکنون می‌فهمم ملت دانا می‌خواهد.»

به راستی چرا امیرکبیر در آخرین لحظات عمرگهربارخود، به نتیجه و راهکار متفاوتی در مورد اصلاح وپیشرفت یک مملکت رسیده بود و دانایی جامعه را مهم‌تر و برتر از هر عامل دیگری می‌دانست؟ آیا ملت دانا، توسعه و اخلاق را در جامعه نهادینه می‌کند و متضمن رسیدن به یک حکمرانی مطلوب و پایدار می‌شود؟ نشانه‌هایی هست که به ما می‌گوید داشتن یک شعور بالای اجتماعی و برخورداری از یک ملت دانا، الزاما به معنای داشتن حکم رانی مطلوب و رسیدن به توسعه پایدار نیست. ما برای رسیدن به شکوفایی و پیشرفت، باید بتوانیم نهادسازی کنیم و نهادهای توسعه‌ساز در کشور چنان فراگیر شوند که حتی اگر یک حکمران بد هم در راس امور باشد، به کشور و جامعه چندان آسیبی وارد نشود.

این تجربه در برخی کشورهای توسعه‌یافته به خوبی دیده شده است. به عنوان مثال ترامپ در امریکا، اگر چه به باور عده‌ای، اعتقاد چندانی به دموکراسی، برابری نژادی و تعهدات بین‌المللی نداشت، اما به دلیل فراگیر بودن نهادها وظرفیت‌های بزرگ اجتماعی، سیاسی در کشورامریکا، ترامپ نتوانست ضربه‌ای کاری به ساختارهای حکمرانی وارد کند.  از این رو نهاد‌سازی مهم‌ترین اصل توسعه ودانایی در هر کشور محسوب می‌شود. ما در طیف اولویت‌های توسعه نیز، سال‌ها با این مفهوم درگیر بودیم که توسعه اقتصادی مقدم است یا توسعه سیاسی. در حالی که نهاد‌سازی و خلق سیستم‌های پایدار مهم‌ترین اصل توسعه است و در نهایت انسان‌هایی دانا‌تر و باهوش‌تر در دل این مدل زاییده خواهد شد.

یک استاد دانشگاه شهید بهشتی، سیستم‌سازی و نهادسازی را فونداسیون ساختمان توسعه می‌داند و مثلا دموکراسی را طبقه چهارم آن. از طرفی عجم‌اوغلو، اقتصاددان معاصرنیز، اصول حکمرانی خوب را به‌طور خلاصه، حاکمیت «قواعد همه‌شمول» یا «نهادهای فراگیر» می‌داند. امروز نهادسازی و نهادباوری در جامعه ایران با چالش جدی روبرو است. اگر چه نهادها و سیستم‌ها ذاتا به خلق ثروت و دانایی جامعه کمک می‌کنند. اما یک طرف، عده‌ای نهادسازی عمومی را در تضاد منافع با هسته سخت قدرت در جامعه ایران می‌دانند و نسبت به توسعه آن بدبین هستند. در این جا باید تاکید کنم؛ وقتی سخن از نهادسازی وسیستم‌سازی می‌شود، منظور نهادها و سیستم‌ها در حوزه عمومی است و نه دولتی. علیرغم اینکه بستری قانونی برای توسعه نهادهای خصوصی وعمومی در جامعه ایران وجود دارد، اما این ظرفیت به باور عده‌ای همچنان مساله ساز است و دردسر‌های آن را بیش از مزیت آن می‌دانند، این در حالی است که کارکرد نهادهای دولتی نیز با چالش فراوانی روبروست.ما برای داشتن جامعه‌ای توسعه محور و مردمی دانا‌تر نیازمند تقویت نهادها، ساختارهایی درست وکار سیستمی هستیم.نهادها که فراگیر شوند و ساختارها که اصلاح گردند، حکمران‌ها هم کمتر خطا می‌کنند. حکمرانی بد در تمام دنیا و حتی کشورهای توسعه یافته هم دیده می‌شود؛ اما قانون، ساختارها، رسانه‌ها و نظارت نهادهای عمومی در نهایت دست بالا خواهند داشت و اجازه نمی‌دهند یک کشور از ریل توسعه برای مدت طولانی خارج بماند.