پیش‌نیازهای ثبات ارزی

۱۴۰۳/۰۲/۲۷ - ۰۳:۲۹:۳۰
کد خبر: ۳۱۲۷۲۸

بخشی از افزایش نرخ ارز ناشی از بحث‌های سیاسی است و این مسائل هم محرک بازار هستند، اما نرخ ارز هم باید متناسب با سایر بازارها تعدیل شود. در شرایط افزایش قیمت‌ها در سایر بازارها نمی‌توان نرخ اسمی ارز را ثابت نگه داشت اگر نرخ اسمی ارز تثبیت شود صادرات هم از توجیه خارج می‌شود، چراکه بهای داخلی افزایش پیدا کرده و صادرکنندگان توان رقابت در بازارهای جهانی را نخواهند داشت. در چنین شرایطی واردات هم توجیه بیشتری پیدا می‌کند و به نوعی به کشورهای دیگری که تامین‌کننده کالاهای ما هستند هم یارانه خواهیم داد.

عباس آرگون

بخشی از افزایش نرخ ارز ناشی از بحث‌های سیاسی است و این مسائل هم محرک بازار هستند، اما نرخ ارز هم باید متناسب با سایر بازارها تعدیل شود. در شرایط افزایش قیمت‌ها در سایر بازارها نمی‌توان نرخ اسمی ارز را ثابت نگه داشت اگر نرخ اسمی ارز تثبیت شود صادرات هم از توجیه خارج می‌شود، چراکه بهای داخلی افزایش پیدا کرده و صادرکنندگان توان رقابت در بازارهای جهانی را نخواهند داشت. در چنین شرایطی واردات هم توجیه بیشتری پیدا می‌کند و به نوعی به کشورهای دیگری که تامین‌کننده کالاهای ما هستند هم یارانه خواهیم داد.
باید نرخ حقیقی ارز تثبیت و نرخ اسمی متناسب با شرایط تورمی تثبیت شود. هر قدر نرخ اسمی ارز را تثبیت کنیم انرژی نهفته می‌شود و در شرایط خاص اقتصادی یا سیاسی جهش نرخ اتفاق می‌افتد. بنابراین نرخ ارز باید با نرخ تورم تعدیل شود. بحث نیازهای ارزی واقعی متفاوت از انتظارات تورمی است. در اصل انتظارات تورمی بر نرخ ارز اثر دارد و نرخ بازار آزاد هم بر قیمت سایر کالاها و زندگی مردم اثر دارد. بنابراین باید انتظارات تورمی مدیریت شود تا نرخ واقعی ارز تثبیت شود. بخشی از افزایش نرخ ارز ناشی از انتظارات تورمی است وقتی انتظارات تورمی نسبت به شش ماه تا یک سال آینده بالا باشد، تقاضا در بازار ارز هم افزایش می‌یابد، چراکه افراد به دنبال حفظ ارز پول و قدرت خرید خود هستند. البته برخی افراد سودجو هم در این شرایط حضور دارند اما خیلی از افراد به دنبال سودجویی نیستند، چراکه به دلیل شرایط تورمی بالا شاهد کاهش قدرت خرید مردم هستیم، بنابراین تقویت پول ملی و کاهش انتظارات تورمی موضوع مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. یکی از مهم‌ترین تصمیمات دولت سیزدهم، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و به تبع آن رانت حاصل از این ارز بود اما اگر بنا باشد ما بر این موضوع اصرار کنیم که نرخ ارز نیما ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان بماند، باز هم خطر شکل‌گیری رانت و تقاضای کاذب برای واردات به وجود می‌آید که به ضرر اقتصاد کشور خواهد بود. اینکه بانک مرکزی تلاش کند در کوتاه‌مدت بازار را مدیریت کند، یک بحث است و اینکه در بلندمدت و نگاه کلان چه میزان از این شرایط اساسا از سوی این بانک قابل مدیریت است یک بحث دیگر. ما در گام نخست باید ارتباط‌مان با جهان را از طریق کنار زدن تحریم بهبود ببخشیم، از سوی دیگر شرایط اجتماعی، اقتصادی و اجتماعی را به شکلی آرام کنیم که نگاهی مثبت به آینده وجود داشته باشد و چه مردم و چه فعالان اقتصادی امکان پیش‌بینی آینده را پیدا کنند و درنهایت باید مقدمات پیشرفت اقتصادی و جذب سرمایه جدید فراهم شود و رشد اقتصادی ما تداوم پیدا کند، با در کنار هم قرار گرفتن این عوامل می‌توان انتظار داشت که شرایط بازار ارز به سمت آرامش حرکت کند.