اقتصاد و مسوولیت رایدهندگان
آیا اینکه گفته میشود مسائل اقتصادی کشور سخت پیچیده و نیازمند تصمیمات دشوار است، سخنانی جدی نیست و چندان با واقعیت نسبت ندارد؟ اگر چنین نیست و دشواری وضعیت اقتصادی کشور امری واقعی است و اصلاحات ساختاری نیاز و ضرورت حیاتی پایداری ملی است پس اعلام حضور افرادی با ظرفیتهای بس محدود برای حل این مسائل دشوار و به غایت پیچیده و تصاحب بالاترین مسوولیت اجرایی کشور، یعنی قوه مجریه که وظیفه اصلی آن حل این مسائل و دشواریهاست، چیست؟ در همین روزهای اخیر اظهارنظر چند مقام ارشد اجرایی و اقتصادی و نیز گزارشهایی از نهادهای معتبر منتشر شد که گویای دشواری مسائل اقتصادی کشور است. وزیر اقتصاد از ضرورت اصلاحات جدی در ساختار مالکیت و مدیریت بنگاههای اقتصادی، شرایط کسب و کار، تامین مالی، تخصیص منابع و ساختار بودجه کشور سخن گفت (وزیر اقتصاد- 20/1/96) و مشاور ارشد اقتصادی رییسجمهور از ضرورت «نقطه چرخشی» در وضعیت اقتصادی کشور سخن به میان آورد و اینکه وضعیت 4بازیگر اقتصادی کشور یعنی بنگاه، نظام بانکی، دولت و خانوار جهت تجهیز منابع لازم برای سرمایهگذاری نامناسب است و رشد اقتصادی بالا و پایدار امری بس دشوار و سخت. همچنین است
هفتخوان برشمرده شده از سوی
3 اتاق بازرگانی، اصناف و تعاون برای بهبود وضعیت اقتصادی اعم از اتخاذ سیاستهای مناسب ارزی و پولی و تجاری و صنعتی و بهبود محیط کسب و کار و اصلاح نظام اداری و نیز مبارزه با فساد و رانت و کاهش موانع حضور در بازارهای جهانی و توانمندی بخش خصوصی و... (رسانهها، 21/1/96) و نیز چالشهایی همچون بیکاری، بحران تامین آب و فساد سیستمی، فقر و نابرابری، بحران بانکها و سرمایهگذاری داخلی و خارجی و... که از سوی یک موسسه پژوهشی منتشر شد (موسسه پژوهشی آینده بان- 15/1/96) به راستی اگر دشواری مشکلات اقتصادی که صرفا بدانها اشارتی شد روشن و واضح است پس چگونه ممکن است این میزان از افراد کوچک و متوسط به خود جرات حضور در میدان سکانداری ریاست قوه مجریه را دهند؟ شاید بشود انگیزه افراد شرکتکننده در این رقابت برای کسب عالیترین مقام اجرایی کشور را به 3 دسته تقسیم کرد: 1- افرادی براساس علاقه به کشور، مردم و نظام و با پشتوانه آگاهی و تجربه قدم به میدان مینهند و از قبل با دشواری کار آشنا و مرد میدانند. 2- افرادی براساس منفعتطلبیهای فردی و گروهی و با نگاه به نیمه پر لیوان و مزایای هنوز موجود در اقتصاد عمدتا متکی به درآمدهای نفتی و
فارغ بودن از مسائل و مشکلات حاد اقتصادی قصد شرکت در انتخابات را دارند. 3- افراد جاهطلب و منفعتجو با ذهنیتهای ساده و ابتدایی که میپندارند جواب هر سوالی را در آستین دارند و فهم و درک دیگران به این پاسخهای ساده نرسیده است. پاسخهای عمدتا از جنس مقابله با معلول و متکی به توزیع منابع و خوردن هر آنچه فعلا هست که فردا خدا بزرگ است! در اینجاست که به نظر این نه کسانی که وارد میدان رقابت شدهاند بلکه رایدهندگانند که باید هوشیاری به خرج دهند و با حضور و رای آگاهانه خود سرنوشتی را برای خود و میهنشان رقم زنند که به ناکجاآباد ختم نشود و رای آنان سوخت ماشین سادهانگاریها و جاهطلبیها و منفعتجوییهای افراد و جریانهایی که همیشه در این عرصهها حاضر به یراقند نشود!