ماموریت ویژه اقتصاد در سال ۹۶
در شرایطی سه هفته از سال 96 میگذرد که به اعتقاد مقامات دولتی، نشانههایی روشن و امیدبخش از آینده اقتصاد ایران در حال پدیدار شدن است. طی حدود چهار سال فعالیت دولت یازدهم، نرخ تورم در سال 95 تکرقمی و رشد تولید ناخالص داخلی نیز در 9 ماهه سال گذشته به 11.6درصد رسید. البته سهم عمدهیی از رشد اقتصادی کشور مدیون بخش نفت است، اما نکتهیی که وجود دارد، این است که آهنگ رشد سایر بخشهای اقتصادی بسیار آرامتر از بخش نفت است و به همین دلیل در بخش غیرنفتی اقتصاد تحرک آنچنانی دیده نمیشود. در این خصوص، محمدمهدی رییسزاده، مشاور بانکی اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با خبرآنلاین میگوید: «بعد از برجام تولید و صادرات نفت افزایش یافت و اثر آن را روی رشد اقتصادی دیدیم. به همین ترتیب، نرخ رشد اقتصادی که در ابتدای دولت منفی بود، مثبت شد. اما نفت یکبار اثر خود را روی رشد اقتصادی میگذارد.» به باور وی، «باید واقعبینانه نگاه کنیم و تا زمانی که نتوانیم در بخشهای دیگر اقتصاد ایجاد درآمد کنیم، از درآمد نفت باید استفاده بهینه داشته باشیم.» رییسزاده تاکید میکند: «ما در حوزه سیاسی و دیپلماسی سیاسی خوب عمل کردیم، اما در عرصه
اقتصاد نیز افرادی مثل آقای ظریف را نیاز داشتیم که مذاکرهکننده قوی باشند و کار را به سامان و نتیجه برسانند.» آنچه در ادامه میخوانید، مشروح گفتوگوی خبرآنلاین با محمدمهدی رییسزاده است.
با توجه به اتفاقاتی که در گذشته رخ داده و سیاستهایی که در دولت اتخاذ شده، تحلیلهای متفاوتی از سال 96 وجود دارد. یکی از اتفاقاتی که در طول سه سال و نیم اخیر رخ داد، این بود که دولت یازدهم، دولتی را که با رشد اقتصادی منفی تحویل گرفته بود، با رشد مثبت اقتصادی به دولت بعد تحویل خواهد داد. البته نکتهیی که وجود دارد، این است که اگرچه نرخ رشد اقتصادی مثبت شده و افزایش یافته، اما در مقابل، بخش صنعت هنوز تحرک آنچنانی پیدا نکرده و در رکود به سر میبرد. با توجه به این شرایط، شما چشمانداز سال 96 اقتصاد کشور را چطور میبینید؟
ما ابتدا باید علل و شرایطی که باعث ایجاد این رکود شده را بررسی کنیم. بخش عمدهیی از رکود، به سیاست واردات انبوه برمیگردد که در دو دولت قبل صورت گیرد. واردات انبوه با وجود شعارهای حمایت از تولید داخل انجام میشد و دولت خلاف آن شعارها عمل میکرد. ما تاکنون هیچ دولتی را ندیدیم که بگوید از تولید داخل حمایت نمیکنم، اما در عمل آنچه اتفاق افتاد، رشد واردات در بخشهای مختلف بود.
از سال 84 به بعد در صنایع مختلف، به خصوص در صنعت نساجی که ما پیگیری میکنیم، واردات منجر به ایجاد روزنههایی شد. این مثل لولهیی میماند که میترکد و بعد شما اگر رسیدگی نکنید، ترکها و شکاف زیاد میشود و کار به جایی میرسد که دیگر نمیتوان جلوی آن سیلی که ناشی از ترکیدگی لوله است، به این راحتیها گرفت.
این اتفاق در اقتصاد ما افتاد. طبق آمارهایی که مسوولان و ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز میدهد، میزان قاچاق از سال 84 به بعد رشد چشمگیری داشته است. وضعیت به جایی رسید که 25، 30 میلیارد دلار قاچاق صورت گرفت؛ این وضعیت به خصوص در صنایع کوچک و متوسط هنوز هم متاسفانه ادامه دارد. این باعث شد که به مرور تولید داخل لطمه ببیند و در شرایط نابرابر قرار گیرد. در عین حال، به خاطر اینکه شرایط رقابتی وجود نداشت، بازارهای صادراتی را از دست دادیم. یادمان نرود ما در بسیاری از زمینهها در حالی که با برخی از کشورها رفیق هستیم، اما رقیب هم حساب میشویم؛ مثل کشور ترکیه. به خصوص اینکه در صنایع کوچک و متوسط بطور موازی عمل میکنیم. یعنی خیلی از اقلام و کالاها را هم کشور ما تولیدکننده و صادرکننده است و هم ترکها تولیدکننده و صادرکننده هستند. بنابراین با آنها باید بهگونه دیگری برخورد کرد.
از سال 84 به بعد قاچاق رشد کرد. به موجب آمارهایی که وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام میکند و در یکی، دو سال اخیر بحثهای آماری آن هم شده است، قاچاق کالا باعث بسته شدن کارخانهها شد و در عین حال، بسیاری از کارخانهها زیر ظرفیت تولید کار کردند. معنای زیر ظرفیت تولید کار کردن هم این است که قیمت تمام شده تولید افزایش پیدا کرده است.