شرق مدیترانه در آستانه تغییر مبادلات بازار گاز
فایننشال تایمز|
ترجمه| مهدی نیکوئی|
39سال پیش انور سادات، رییسجمهور وقت مصر و مناخیم بگین، نخستوزیر آن روزهای رژیم اشغالگر قدس به توافق کمپ دیوید دست یافتند تا ضمن آنکه کشوری به نام اسراییل به وسیله دولت مصر به رسمیت شناخته شود، رابطهیی کم تنشتر بین دو طرف شکل بگیرد. هدف آنها از این توافق، ایجاد صلح در خاورمیانه عنوان شد و جایزه صلح نوبل 1978 نیز به طور مشترک به آنها تعلق گرفت. توافق در پیمان صلح اسراییل و مصر در سال 1979 شکل رسمی به خود گرفت و به جنگ بین این 2 کشور پایان داد. البته روابط آنها طی 4دهه پس از آن همواره در شرایط بدون تنش نبوده است.
با این حال در سالهای اخیر «صلح سرد» بین دو طرف به رابطه نزدیکتری انجامیده است؛ حتی اگر این رابطه چندان گرم نبوده باشد. در هفته گذشته نیز با توافقی که برای فروش 15میلیارد دلاری گاز صهیونیستی به مصر حاصل شد، پیوندهای استراتژیکی بین دو طرف ایجاد شد. یوال استینیتز، وزیر انرژی رژیم صهیونیستی توافق اخیر با مصر را بسیار مهم دانست و آن را برجستهترین معاهده با مصر از زمان 1979 نامید. این توافقنامه، بازار جدیدی برای میدانهای گازی دریایی رژیم صهیونیستی(میدانهای تامار و لویاتان) باز میکند که در سالهای 2009و 2010 کشف شدهاند. علاوه بر آن میتوان انتظار داشت که همکاریهای بیشتری بین طرفهای صهیونیستی و مصری در سالهای پیش رو شکل بگیرد.
قرار است که 64 میلیارد متر مکعب گاز متعلق به گروه انرژی دلک به هلدینگ دلفینوس مصر فروخته شود؛ گازی که بیشتر آن قرار است که به مصرف بازار داخلی مصر برسد. اما مصر نیز به تازگی اکتشافهای بزرگی داشته و به زودی چند میدان گازی جدید به ویژه میدان بزرگ «ظهر» به مدار تولید این کشور اضافه میشوند. در نتیجه آن، مصر میتواند بار دیگر تبدیل به صادرکننده گاز شود. این کشور 2 کارخانه مایعسازی گاز طبیعی(و تبدیل به آن به الانجی) دارد و در دهه نخست هزاره سوم نیز یکی از صادرکنندگان گاز بود. با این حال کاهش تولیدات و افزایش مصرف باعث شد تا مصر در سال 2015 مجبور به واردات گاز شود. به این صورت کارخانههای الانجی این کشور نیز بلااستفاده شدند. گروه اطلاعاتی استراتفور امریکا اینگونه تحلیل میکند که واردات گاز از قبرس و سرزمینهای تحت اشغال رژیم صهیونیستی، گزینه جذابی برای مصر به شمار میرود و به این کشور اجازه میدهد تا با راهاندازی دوباره کارخانههای الانجی خود تبدیل به «مرکز توسعه گاز طبیعی در منطقه» شود.
با این شرایط، انتظار میرود که قسمت شرقی مدیترانه تبدیل به یک مرکز بزرگ صادرات گاز شود و اروپا نیز از این موضوع به شدت استقبال میکند؛ چراکه هماکنون نگرانیهایی از کاهش تولید گاز در دریای شمال و افزایش وابستگی اروپا به گاز روسیه در بین کشورهای قاره سبز وجود دارد. با این حال هنوز مسائلی وجود دارد که باید حل شود و یکی از آنها ایجاد خط لولههای مورد نیاز تا مصر است. از طرفی سیاستهای پیچیده این منطقه دستیابی به بالاترین ظرفیتهای تولیدی و بهرهبرداری کامل از منابع گازی را دشوار میکند. کیت جانسون در یادداشتی در مجله امریکایی فارین پالیسی توضیح میدهد با وجود نشانههای مثبتی که به چشم میخورد، وجود ذخایر گازی قابل توجه در شرق دریای مدیترانه لزوما به معنای آن نیست که تنشهای بین رژیم صهیونیستی و کشورهای آن منطقه کاهش پیدا میکند. او نوشت:«با وجود وعدههای فراوانی که داده شده، انرژی در منطقه خاورمیانه قادر نبوده دشمنیها و رقابتهای دیرینه را تعدیل کند.» سیریل وایدرشاون نیز در وبسایت اویل پرایس تحلیل کرد که تامین گاز در این منطقه لزوما نمیتواند پایدار باشد و افزایش ناامنیها و حتی احتمال وقوع یک جنگ میتواند تولید گاز در این منطقه را تهدید کند.
در میان چنین تحلیلهای محتاطانهیی، شرکت بیپی در آخرین گزارش «چشمانداز انرژی» خود که هفته گذشته انتشار یافت به این موضوع اشاره کرد که کشورهای حوزه مدیترانه شرقی علاقه بسیاری به صادرات گاز دارند و تعداد پروژههای الانجی این منطقه تا سال 2040 روند صعودی خواهد داشت. البته این شرکت هلندی- بریتانیایی توضیح داده است که آمارها و ارقامهای آورده شده در گزارش آنها تنها سناریوهایی احتمالی هستند و لزوما «پیشبینیهایی دقیق یا آنچه بیپی مایل به رخداد آنهاست» نیستند. این گزارش عمدتا نشان میدهد که چگونه سناریو «تحول درحال ظهور» ممکن است رخ دهد اما تاکید میکند «احتمال وقوع این سناریو بیشتر از احتمال سناریوهای دیگر نیست.» این سناریو شامل تحولی کمسرعت است که سبد انرژی را به تدریج از سوختهای فسیلی دور میکند و باعث کاهش گازهای گلخانهیی انتشاری جهان میشود. با این حال مدلسازیهای انجام شده، حکایت از آن دارند که بسیار دور از ذهن است که هدفگذاری توافق اقلیمی پاریس برای محدود کردن افزایش دما به 2درجه سانتیگراد محقق شود. با در نظر گرفتن این موارد، سناریو مورد بحث، حکایت از آن دارند که واردات الانجی طی 2دهه آینده(به ویژه برای چین) به شدت افزایش خواهد یافت و انگیزه مصر برای صادرات آن نیز مضاعف خواهد شد.