سدهای ایران چقدر در بحران آب نقش دارند؟
گروه انرژی اگرچه افت شدید درآمدهای نفتی بهدنبال کاهش قیمت نفت از اواسط سال 2014 عملا بودجه عمرانی کشورهایی چون ایران را کاهش داده و سبب شد که «سدسازی» دیگر کمتر سهمی در دریافت بودجه داشته باشد اما شاید اگر قیمت نفت خام روندی بهشدت صعودی نیز طی میکرد، ایران هرگز رویکرد سابق خود در سدسازی را ادامه نمیداد. نگاه انتقادی به سدسازی بهویژه در چند سال اخیر و با ورود جامعهشناسان و پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی به آب در ایران بیش از همیشه رونق گرفته و در بسیاری از موارد نگاه سازهیی عامل اصلی ایجاد وضع فعلی عنوان شد. سازمان برنامه و بودجه کشور در بخشی از گزارشی که چندی پیش برای بررسی امکان اتصال دو پهنه آبی شمال و جنوب ایران به یکدیگر تهیه کرده بود، نگاهی مختصر و مفید به پیشینه فعالیتهای سازهیی در ایران انداخته است؛ پیشینهیی که در واقع به سال 1315 بازمیگردد. طبق این گزارش، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی را میتوان به سالهای آغازین دهه 30شمسی نسبت داد. امریکاییها برمبنای اصل 4ترومن، برای پیشگیری از گرایش ایران به سمت شوروی کمکهای کشاورزی و بهداشتی به ایران کردند. یکی از اهداف اصل 4، تامین آب سالم بود و بنابراین جرقه برداشت بیرویه آب از منابع آب زیرزمینی و ساخت سدهای بزرگ در ایران زده شد. سد هوور در سال 1315 در امریکا احداث شد و کشورهای جهان سوم به تبعیت از آن الگوبرداری کردند بهگونهیی که محمدرضا پهلوی پس از روی کار آمدن، گفت: «هر جا که امکان ساختن سدی باشد، ایجاد خواهیم کرد و هر جا که آبی در زیر زمین وجود داشته باشد آن را استخراج خواهیم کرد.»
ایران از اوایل دهه 1340 با تکیه بر پول نفت اقدام به اصلاحات اساسی در کشاورزی برمبنای برداشت منابع آب از طریق تلمبه و پمپاژ کرد. قبل از انقلاب، الگوبرداری از کشورهای توسعهیافته در سدسازی، به سرعت از استانداردهای جهانی عبور کرد و ایران را به یکی از کشورهای رکورددار در احداث سد تبدیل کرد. این تفکر و دیدگاه بهرهبرداری از منابع آب بدون توجه به محیطزیست و توسعه پایدار، به صراحت در خطمشیها و سیاستهای اجرایی بخش آب برنامه عمرانی توسعه پنجم قبل از انقلاب به شرح زیر ذکر شده است: «از هدر رفتن آبهایی که به دریاها، باتلاقها و کویرها جاری میشود از طریق ایجاد تاسیسات آبی لازم جلوگیر خواهد گردید.»
اما پژوهشگران مرکز آیندهنگری سازمان برنامه و بودجه در این گزارش که دیدگاهی دقیقتر را نسبت به گزارشهای دیگر در حوزه آب دنبال کرده است، مینویسند: بعد از انقلاب نیز نهضت سدسازی برای مهار آبهای سطحی ادامه یافت به نحوی که تاکنون بیش از 650 سد در کشور ساخته شده یا در دست مطالعه و ساخت است که تعداد زیادی از این سدها هرگز بهطور کامل پر نشدهاند. در ادامه این بررسی آمده است که دیدگاهی که منجر به توسعه سدها در ایران شد این بود که اگر جلوی آب در رودخانهها گرفته نشود، این آب بهطور کلی از دسترس خارج میشود. این فرضیه غلط و بدون توجه به ملاحظات زیستمحیطی و اجتماعی منجر به کاهش مساحت یا از بین رفتن دریاچهها و تالابهای متعددی در کشور شده است. حجم مخازن 683 سد در دست بهرهبرداری (372سد)، در دست ساخت (130 سد) یا در دست مطالعه (181 سد) کشور معادل 103.5میلیارد مترمکعب است در صورتی که کل آب قابل تنظیم سالانه بیشتر از 55 میلیارد مترمکعب نیست.
نگاهی به درصد پر بودن مخزن سدهای موجود در کل کشور در 15 سال اخیر گواهی است بر این موضوع که هیچگاه در این مدت، ظرفیت سدهای کشور پر نبوده است. این موضوع عمدتا بهدلیل خشکسالیها، تغییرات اقلیم و برداشتهای بالادست مخازن سدها اتفاق میافتد. از آنجا که مدت 15 سال نسبت به کل عمر مفید یک سد، مدت قابلتوجهی است، وجود ضعف در مبانی طراحی برای تعیین حجم مخازن سدها قابل توجه است. چه بسا مخزن سدهایی که در مدت زیادی از عمر مفید خود، حتی یکبار هم بهطور کامل پر نشوند.