محک کارایی بانکها
مهدیه زمردی|
بانکها اعم از دولتی و غیردولتی باید توجه ویژهای به مقوله کارایی و بهرهوری خود داشته باشند تا بتوانند چابکتر از سد چالشهای پیشروی نظام بانکی بگذرند.
چگونگی تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود سوال اصلی علم اقتصاد است. این استفاده بهینه از منابع محدود منوط به میزان کارایی است. در این میان کارایی بانکها به عنوان شریان حیاتی تامین مالی اقتصاد در کشور ما توجه ویژهای را میطلبد. زیرا که به سیاستگذار این امکان را میدهد که عوامل بروز ناکارایی را شناسایی کرده سپس با بررسی وضعیت فعلی و مقایسه آن با وضعیت مطلوب، سیاست متناسب را اتخاذ کند.
کارایی و بهره وری مفاهیم نزدیکی هستند که گاهی به اشتباه به جای هم به کار میروند. در واقع کارایی به معنای دستیابی به سطح مشخصی از تولید با استفاده از حداقل عوامل تولیدی یا با بهرهگیری از سطح معین عوامل تولید، در رسیدن به حداکثر سطح محصول با لحاظ کردن قیمت نسبی عوامل تولید است. این در حالی است که در مفهوم بهره وری، علاوه بر کارایی عوامل دیگری نظیر صرفههای مقیاس یا بهینه نبودن اندازه بنگاه نیز مطرح میشود.
ادبیات گستردهای در زمینه کارایی بانکها در سیستم بانکی بینالمللی وجود دارد که به دلیل شرایط خاص سیستم بانکی در ایران چندان قابلیت تعمیم به بانکهای ایرانی را ندارند. سیستم بانکی ایران شامل بانکهای دولتی، بانکهای خصوصی و بانکهای خصولتی است که باید به آنها تعداد قابل توجهی موسسات مالی و اعتباری، تعاونیها و صندوقهای قرضالحسنه را نیز اضافه کرد که در سایه نظام بانکی و به موازات بانکها فعالیت میکنند.فضای رقابتی نابرابر به گونهای است که تنها بانکها و موسسات مجاز خود را ملزم به رعایت نرخهای دستوری تعیین شده میدانند، که این امر خود فعالیت در فضای رقابتی سالم که یکی از پیش شرطهای اساسی برای نیل به کارایی است را نقض میکند. جدا از اینکه آیا در بانکهای دولتی و خصولتی انگیزه کافی برای فعالیت کارا وجود دارد یا خیر، میتوان تصور کرد که بانکهای خصوصی در فضای ترسیم شده برای داشتن رقابتی سالم و دستیابی به حداکثر کارایی با چه مشکلاتی مواجه هستند.
با این وجود تحقیقات آکادمیک قابل اتکایی در راستای بررسی کارایی سیستم بانکی در کشور انجام شده است که نتایج آنها کموبیش مبین آن است که گستردگی شعب و میزان داراییهای ثابت بانکها اثر منفی بر میزان کارایی آنها دارد. براساس آمار بانک مرکزی حدود ۲۳۶۰۰ شعبه در سراسرکشور وجود دارد که سرانه شعبه برای هر یکصد هزار نفر در ایران ۲۹ شعبه است که با توجه به پیشرفت روزافزون بانکداری الکترونیک بسیار بالاتر از میانگین جهانی قرار دارد. این امر لزوم کاهش شعب بانکها به عنوان یک اولویت را بیش از پیش نمایان میسازد.
از دیگر عوامل موثر بر کارایی هزینه بانکها، تسهیلات غیرجاری و داراییهای منجمد سیستم بانکی است که تسهیلات تکلیفی و بدهیهای دولت به سیستم بانکی یکی از مصادیق آن است. این امر منجر به افزایش هزینه تمام شده پول برای بانکها میشود که خود توان و فرآیند تسهیلاتدهی بانکها به عنوان کارکرد سنتیشان را تحتالشعاع قرار میدهد از طرفی بانکها را وارد یک دور باطل برای جذب سپرده بیشتر و گرانتر به منظور مدیریت سررسید دارایی و بدهی خود میکند. اگرچه در این مساله ضعف سیستم رتبهبندی اعتباری بانکها را به عنوان یکی از مصادیق ناکارایی بانکها نباید از نظر دور داشت.
کارایی بانکها در اعطای تسهیلات منجر به گشایش مالی بنگاههای اقتصادی شده و میتواند به خروج آنها از رکود کمک قابل توجهی نماید. اما آنچه در عمل مشاهده میشود، به دلیل نرخهای تورم فزاینده که گریبان گیر اقتصاد ایران است همواره تقاضا برای تسهیلات سیستم بانکی وجود دارد لذا بانکها تلاش چندانی در جهت ارتقای کارایی در اعطای تسهیلات خود نمیکنند. در واقع با نرخهای منجمد و دستوری جذب سپرده و اعطای تسهیلات عملا لازم نیست خلاقیت و نوآوری در این زمینه صورت پذیرد که منجر به افزایش کارایی شود.
یکی دیگر از منابع ارتقای کارایی هر بنگاهی سرمایه انسانی آن است که سیستم بانکی نیز از این امر مستثنی نیست و میتوان امید داشت با جایگزینی نیروی کار تحصیل کرده و جوان، در کنار استفاده از تجارب ارزشمند بازنشستگان نظام بانکی به توسعه کارایی سرمایه انسانی پرداخته شود.
در نهایت میتوان گفت بهرغم وجود فضای ناسالم رقابتی که فعالیت بانکها و موسسات مجاز پولی را با دشواریهایی مواجه میکند؛ خود بانکها اعم از دولتی و غیردولتی باید توجه ویژهای به مقوله کارایی و بهره وری خود نمایند تا بتوانند چابکتر از سد چالشهای پیشروی نظام بانکی بگذرند.