قرنی؛ از کودتا تا شهادت
از همراهان کودتای 28 مرداد بود و در فاصله کوتاهی پس از کودتا به درجه سرتیپی و مقام ریاست رکن دوم ارتش رسید. محمدولی قرنی، آجودان مخصوص محمدرضا پهلوی و دارای نشانهای لیاقت، همایون، دانش و افتخار بود. اما با وجود همه اینها او از مخالفان ارتش و شاه شد. اسفندماه سال ۱۳۳۶ در مقام فرمانده رکن دوم ارتش به اتهام طرح توطئه کودتا علیه رژیم بازداشت شد؛ ولی با وجود جرایم سنگینی که به قرنی نسبت داده شد و اظهارات سپهبد آزموده دادستان ارتش که اقدام او را خطرناکتر از توطئه سازمان نظامی حزب توده توصیف کرده بود، تنها به سه سال زندان و اخراج از ارتش محکوم شد. قرنی در دی ماه ۱۳۳۹ مورد عفو قرار گرفت و از زندان آزاد شد. هنوز درباره چگونگی لو رفتن آن کودتا که قرنی تلاش داشت با کمک امریکا علیه محمدرضا پهلوی صورت بدهد اطلاعی در دست نیست. او در دوره زندان با مخالفان شاه و برخی روحانیون آشنا شد. پس از آزادی از زندان از امریکا قطع امید کرده و به چهرههای ملی-مذهبی همچون آیتالله طالقانی، نهضت آزادی و آیتالله سید هادی میلانی نزدیک شد که این مساله باعث دستگیری مجددش شد. او این بار قریب ۹ ماه در زندان انفرادی به سر برد و دوباره در دادگاه نظامی به سه سال زندان محکوم شد. حامی کودتای 28 مرداد، رهبر کودتای نافرجام سال 36 علیه محمدرضا پهلوی و زندانی سیاسی سالهای پیش از انقلاب، پس از انقلاب اسلامی به ریاست ستاد مشترک ارتش جمهوری رسید. اما این ریاست چندان طولی نکشید. او از 23 بهمن 57 تا سوم فروردین 58 در این پست ماند . در روزهای پرالتهاب اول انقلاب، با شدت یافتن اختلافات قرنی با دولت موقت و اعضای آن بهویژه احمد مدنی و ابراهیم یزدی که وزیر دفاع و معاون نخست وزیر در امور انقلاب بودند، مجبور به استعفا شد. اگرچه استعفای او از سوی امام خمینی (ره) پذیرفته نشد، اما مهندس مهدی بازرگان رییس دولت موقت چند روز بعد او را به دفترش خواند و گفت که با استعفایش موافقت شده است. قرنی هم دیگر به ستاد ارتش نرفت و پس از آن سرلشکر فربد که از اعضای جبهه ملی و از نزدیکان فکری دولت موقت بود به ریاست ستاد مشترک ارتش منصوب شد.
این کنارهگیری پایان زندگی سیاسی این مرد پرنفوذ ارتش نبود. او که در آن روزها، برای سرکوب اقدامات مسلحانه ضدانقلاب، از خود رشادت به خرج داده بود، در حالی که پس از استعفا از ارتش، خانهنشین شده بود، یک ماه پس از استعفا، در سوم اردیبهشت 1358 در خانهاش و به دست اعضای گروهک فرقان ترور شد. ترور، پایان زندگی سیاسی قرنی بود و از معدود فرماندهان ارتش شاهنشاهی شد که نامش بر یکی از خیابانهای مهم تهران گذاشته شد.