مسیر یکطرفه رشد و بازدهی بورس
محسن عباسی
همانطور که پیشبینی میشد، بورس پس از استراحتی کوتاهمدت، دوباره در مسیر رشد قرار گرفته است. درخصوص وضعیت بازارها پیشتر مطالبی را عنوان کردهام، در این نوشتار قصد دارم به رفتار اقتصادی مردم نگاهی داشته باشم تا ببینیم بورس چه جایگاهی در تفکرات اقتصادی مردم دارد. در فروش محصولات ایرانخودرو بیش از ۴میلیون نفر ثبت نام میکنند، تعداد افراد متقاضی چند ده برابر کل خودروهای ثبت نامی است ولی برای صندوق etf بورسی که زیر قیمت عرضه شد فقط ۳۰ درصد از کل یونیتهای صندوق فروش رفته است. اینکه مردم اینگونه رفتار میکنند به علت عدم شناخت از بازارهای سرمایهگذاری خصوصا بورس و ابزارهای مالی بورس است و علت دیگر هم، ترس از تورم آینده و عدم توان پیشبینی از اقتصاد کشور در ماههای آتی است. پیشتر عنوان کردم که اطلاعرسانی و فرهنگ سازی و آموزش از طرفِ متولی آموزشِ بورس یعنی شرکت اطلاعرسانی بورس ضعیف است.
احساسِ هر پدیدهای از خودِ آن پدیده قویتر است احساس ترس، از خود ترس مخربتر است، مردم، احساس ترس از وضعیت آینده اقتصاد و قیمتها میکنند و به هر کالای بادوامی برای ایجاد سپر تورمی، چنگ میزنند. این ایرادِ مردم نیست و اگر مردم سوییس هم شرایط اقتصاد ما را داشتند مردمانش همینکار را میکردند، این یک واکنش طبیعی به کنش و واکنشهای اقتصادی کشور است. مسکن و بانک گزینه جذابی نیستند، مردم به علت محدودیت معاملات و کنترل شدید آن بازارها و عدم جذابیت قیمتی به سایر بازارها رو آوردهاند، از جمله بورس. اما توده مردمی که الان در بورس فعالیت میکنند ناآگاه هستند و با کوچکترین تلاطمی، اقدام به رفتارهای هیجانی میکنند. اگرچه این هیجانات در طول زمان کمی کاهش مییاید و معامله گران با تجربهتر میشوند اما همزمان با ورود این افراد باید آموزش و فرهنگسازی عمومی درباره بورس را نهادینه کنیم. ثبت نام خودرو یک تلنگر برای بورس بود و پیغام بزرگی برای متولیان اقتصاد و بازار سرمایه داشت: « هرگونه فرصت سرمایهگذاری امنتر و شناختهشدهتر به سرعت مورد استقبال قرار خواهد گرفت، فارغ از اینکه کیفیت واقعی آن سرمایهگذاری چه باشد.» مردمی که چوب حراج به سهام خود زدند (که از نظر من برخی سهام تا ۲ الی ۳ برابر قیمت فعلی رشد خواهند کرد!) و برای شرکت در قرعهکشی خودرویی ثبت نام کردند که معلوم نیست کی تولید میشود و کی به دستشان میرسد و چقدر قرار است از آن سود کنند! اینها برای مردم مهم نیست، مهم این است که آنها میدانند در نهایت خودرو دریافت میکنند، مهم این است که آنها میدانند که در نهایت خودرو را در یک بازار تورمی تحویل خواهند گرفت و بالاخره سودی خواهند کرد! مردم اینها را با تجربه آموختهاند، و این معجزه آموزش و تجربه است. به راستی چرا مردم خودروها و خانه خود را هیجانی نمیفروشند؟ پاسخ ساده است، انتظارات آنها از آینده، رفتارِ فعلی را شکل میدهد. آنها انتظار افزایش دارند! بهتر بگویم آنها احساس میکنند در آینده قیمتها افزایش مییابد و دارایی آنها ارزشمند میشود.
در بورس هم به این تفکر نیاز داریم، باید با آموزشِ درست، این تفکر را در ذهن سهامداران نهادینه کنیم که در آینده بورس همچنان رو به رشد خواهد بود، رو به توسعه خواهد بود و همچنان یک بازار سرمایهگذاری است در هر بازاری سود و ضرر وجود دارد و این ماییم که باید خود را آمادهتر کنیم. این انتظار باید در ذهن مخاطب شکل بگیرد و جایگاه پیدا کند در غیر این صورت هر فرصت سرمایهگذاری دیگری در آینده (غیر از سرمایهگذاریهای مولد و سازنده) میتواند برای بورس و کلیت اقتصاد یک تهدید محسوب شود!
فعلا تحلیلها و برآوردها حکم بر رشد بورس میدهد. با شکست سقف قبلی و ورود گسترده نقدینگی، موج جدیدی از صعود بورس شروع خواهد شد، افزایش قیمت کالاهای تولیدی شرکتها و چراغ سبز دولت به آزادسازی نرخها علاوه بر اثر مثبت روانی در زمان اعلام آن بر قیمت سهام شرکتها در بورس، باعث بهبود شرایط گزارشهای میاندورهای در بورس خواهد شد.
دکترای مدیریت مالی