بازار سرمایه، ضربه‌گیر معیشت مردم

۱۳۹۹/۰۴/۰۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۸۳۰۷
بازار سرمایه، ضربه‌گیر معیشت مردم

گروه بورس|

بازار سهام و رونق آن در حالی این روزها سر زبان‌ها افتاده که از سیاستمدار تا مردم عادی همه از آن سخن می‌گویند که این بازار در چند سال قبل برای آحاد مردم ناشناخته بود و همواره از آن در میان عموم به عنوان بازاری مبهم یاد می‌شد. امروزه اما بورس نه تنها در میان مردم به خوبی شناخته شده است، بلکه سهم بزرگی از مبادلات روزانه در کل بازارهای کشور را به خود اختصاص داده و در صورت فقدان آن معلوم نبود، چه بر سر تورم و سایر بازارها می‌آمد.

در پایان معاملات روز گذشته بازار سهام ارزشی برابر با 6هزار و 179 هزار و 961 میلیارد تومان داشت که از این میان 5 هزار و 192 هزارو 554 تومان آن متعلق به بورس و مابقی ارزش فرابورس ایران بوده است. این در حالی است که تا کمتر از سه سال قبل ارزش بازار یاد شده در مجموع حتی به 500 هزار میلیارد تومان نیز نمی‌رسید و اگر جهش ارزی آغاز شده در سال 97 رخ نمی‌داد به آسانی ممکن نبود تا شاهد ثبت چنین ارقامی در بازار سرمایه باشیم. به هر روی ریشه این رشد هر جا که باشد آنچه که امروزه در پس صعود شاخص کل بورس تهران در آستانه یک میلیون و 400 هزار واحدی شدن قرار دارد، نه فقط بالندگی یک بازار بلکه نقدینگی است که خوشبختانه از سایر بازارها دریغ می‌شود. در روزهای اخیر قیمت هر دلار امریکا در حالی در بازار آزاد تا 20 هزار تومان نیز صعود کرده که مشخص نیست اگر 50 هزار میلیارد تومان خالص نقدینگی وارد شده به بازار سهام نبود، بهای دارایی‌هایی همچون ارز، طلا و مسکن تا امروز به چه میزان افزایش می‌یافت. پر واضح است که در شرایط فعلی آنچه که توانسته قیمت‌ها در بازارهای موازی را تا حدودی از گزند رشد بالای نقدینگی، سرعت گردش پول و عدم تناسب در میان این دو با تولیدناخالص داخلی حفظ کند، ورود نقدینگی به بازارهای مالی کشور است. در همین راستا یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه بورس، جاذب نقدینگی است و اگر ابر تورم نداریم، تنها دلیل آن بورس است، گفت: اگر بازار بورس دچار ریزش شود ما دیگر نمی‌توانیم تورم را به این راحتی کنترل کنیم. علی سعدوندی، استاد اقتصاد کلان و بانکداری در گفت‌وگو با مهر، گفت: آمار رشد اقتصادی سال گذشته، با توجه به حقایق اقتصادی کشور، ظاهر شدن اثر تحریم‌ها و بحران کرونا در آخر سال که اقتصاد بسیاری از کشورها را تحت تأثیر قرار داد آماری منفی نیست. وی ادامه داد: اینکه رشد اقتصادی مثبت یک درصد است یا منفی شش دهم درصد، تفاوت زیادی ندارد تفاوت این است که ما در سال گذشته اقتصاد با ثباتی داشتیم، رشد نداشتیم اما سقوط قابل توجهی نیز نداشتیم. این را باید در کنار این قرار دهیم که رشد نفتی ما به‌شدت منفی بوده است.

  نقش درآمد نفتی در اقتصاد ایران، مثبت نیست

سعدوندی درباره ارتباط بین اقتصاد نفتی و غیر نفتی در ایران، گفت: رشد نفتی منفی حکایت از این دارد که نقش درآمد نفتی در اقتصاد ما قطعاً مثبت نبوده است چرا که اگر مثبت بود وقتی درآمدهای نفتی به‌شدت کاهش پیدا می‌کرد باید اقتصاد غیر نفتی ما هم به‌شدت کاهش پیدا می‌کرد که خوشبختانه این طور نبود. وی افزود: عکس این موضوع هم ثابت شده است، وقتی در زمان آزاد شدن تحریم‌ها، صادرات نفت از قید تحریم آزاد شد، رشد درآمد نفتی ما به‌شدت بالا بود اما تأثیر چندانی بر رفاه مردم نگذاشت. این موضوع باید سنجیده شود که چرا درآمد نفتی، تأثیری در درآمد غیر نفتی ما ندارد. این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: به باور بنده اتفاقاً درآمد نفتی تأثیر در درآمد

 غیر نفتی دارد اما این تأثیر در دراز مدت، تأثیری منفی است چرا که درآمد نفتی باعث شده ذخایر ارزی بانک مرکزی و پایه پولی افزایش یافته و موجب بروز تورم شود. از طرف دیگر ما از درآمد نفتی برای پرداخت یارانه به کالاهای خارجی استفاده کردیم. نکته قابل توجه اینجاست که حتی در شرایط تحریم نیز به کالای اساسی خارجی یارانه می‌دادیم و باعث تضعیف تولید کالاهای اساسی می‌شدیم. سعدوندی در پاسخ به این سوال که چه پیش بینی‌ای می‌توان برای رشد اقتصادی امسال و سال‌های آینده داشت، گفت: واقعیت این است که ما متأسفانه مطلقاً سیاست‌گذاری در زمینه رشد اقتصادی نداریم و مانند قایقی هستیم که در اقیانوس رها شده است.

وی ادامه داد: این ادعا مطرح شده که ما عملیات بازار باز داریم، درحالی که نرخ سود بازار بین بانکی از ۱۸ درصد به ۸ درصد کاهش یافته است. اگر سیاست‌گذاری وجود داشت و بانک مرکزی نرخ هدف داشت، نباید این نرخ به این سطح کاهش می‌یافت. اگر سیاست‌گذاری مالی - بودجه‌ای داشتیم از این فرصت استفاده می‌کردیم، مقدار زیادی اوراق می‌فروختیم و این اوراق را صرف رشد اقتصادی در کشور می‌کردیم؛ ولی سیاست‌گذاری بودجه‌ای و نیز سیاست‌گذاری پولی مناسبی در کشور وجود ندارد.

  در صورت وجود سیاست پولی

 تورم به زیر ۲۰ درصد کاهش می‌یافت

این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: اگر واقعاً سیاست‌گذاری پولی صحیحی تنظیم می‌کردیم، آوردن نرخ تورم به زیر ۲۰ درصد و مثبت شدن بیش از این مقدار رشد اقتصادی ممکن بود. وی افزود: در این زمینه مقداری نیز ترس وجود دارد چرا که مسوولان کشور به جای اینکه به درمان مشکل بپردازند سعی می‌کنند فقط امروز را به فردا واگذار کنند و به‌شدت دچار روز مرگی شده‌اند. سعدوندی گفت: اوراق قرضه می‌تواند تورم را به زیر ۲۰ درصد کاهش دهد. این روش در هر کشور جهان هم که استفاده شده بدون استثنا تورم را کاهش داده است. در مقابل، کشورهایی مانند ونزوئلا، آرژانتین و زیمبابوه که سیاست پولی سازی جبران کسری بودجه را استفاده کردند به فاجعه انجامید. افرادی که از اوراق انتقاد می‌کنند در مقابل روش پولی سازی یا سکوت می‌کنند یا تلویحاً تأیید می‌کنند و کشور را به پرتگاه می‌برند و متأسفانه تاکنون نیز موفق بوده‌اند.

  برای یک انقلاب مالیاتی 

به ۵ سال زمان نیاز است

این کارشناس اقتصادی با اشاره به اصلاح نظام مالیاتی برای جبران کسری بودجه، گفت: بنده از طرفداران مالیات بر مجموع درآمد و مالیات برعایدی سرمایه بوده‌ام اما با توجه به شرایط کشور در کوتاه‌مدت نتایج آن حاصل نمی‌شود؛ چرا که برای ایجاد یک انقلاب مالیاتی به حداقل ۵ سال زمان نیاز است. این سخن صحیحی است که مالیات بر مجموع درآمد بر اوراق مقدم است اما در یک بازه ده ساله، نه برای یک سال! چرا که کمترین زمان مورد نیاز برای پیاده شدن سیستم مالیات بر مجموع درآمد ۵ سال است.

  حتی یک مولدسازی موفق در کشور 

انجام نشده است

وی با اشاره به راه دیگر جبران کسری بودجه گفت: نکته دیگری که برخی پیشنهاد می‌کنند، جبران کسری از طریق مولد سازی دارایی‌هاست، این درحالی است که تا به حال یک مورد مولد سازی دارایی انجام نشده است چون هنوز بستر قانونی و اداری آن فراهم نیست! علی سعدوندی گفت: چگونه در این حال می‌توان ۲۴۰ هزار میلیارد تومان را از این طریق جبران کرد در حالی که قانونی در این زمینه وجود ندارد. ایران با کشوری مانند ترکیه مقایسه می‌شود که تنها ۵۰۰۰ کارمند مولد سازی دارایی‌ها دارد.

   ورود درآمد حاصل از مولد سازی در بودجه ۲۰ سال زمان می‌برد

وی تصریح کرد: زمانی که مولد سازی شروع شود، درآمد حاصل از مولد سازی باید بار دیگر صرف مولد سازی شود، یعنی به عنوان مثال یک مدرسه تبدیل به پاساژ می‌شود، مغازه‌های آن را اجاره می‌دهید و این درآمد را برای پروژه‌های مولد سازی دیگر هزینه می‌کنید، سپس باید بار دیگر درآمد آن، برای یک مدرسه درحال تخریب خرج شود بنابراین شاید ۲۰ سال زمان نیاز باشد تا درآمد حاصل از مولد سازی در بودجه عمومی کشور ظاهر شود. طرحی بلندمدت‌تر از مولد سازی دارایی‌ها در کشور نداریم و جبران شدن کسری بودجه با مولد سازی، تخیلی و فضایی است.

  طرح مالیات اگر جامع نباشد

 فاجعه آفرین است

سعدوندی درباره طرح مالیات بر عایدی سرمایه گفت: اگر طرح جامع نباشد، فاجعه به بار می‌آورد. ما اگر بر ملک، مالیات بر عایدی سرمایه را تصویب کنیم و باقی بازارها را رها کنیم، در این صورت چه اتفاقی در کشور خواهد افتاد؟ در این صورت بازار ملک در رکود می‌رود و نقدینگی به بازارهای دیگر سر ریز می‌کند و تورم ما را نیز بالاتر می‌برد. وی افزود: بنده با هر طرح بدون مطالعه مخالفم. طرح‌های مالیاتی نیاز به نظام جامع دارد. ما متأسفانه متخصص مالیات در کشور نداریم و باید از صفر ایجاد کنیم. نظام مالیات ما نظامی قجری است و باید آن را از صفر ایجاد کنیم.

  پرداخت یارانه نقدی، افتخار ایران در دنیا بود

این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه ما افتخارات خودمان را نیز نابود کرده‌ایم، گفت: ما افتخاری در دنیا داشتیم و آن، پرداخت یارانه نقدی بود. در بحران کرونا بسیاری از کشورها پرداخت نقدی را اعلام کردند و برخی نیز اعلام نکردند؛ اما ریشه آن را بگردید این است که این کار اولین بار در ایران اجرا شد. وی ادامه داد: زمانی که نظام مالیاتی مدرن نداریم چگونه می‌توانیم در دو ماه، مالیات بر مجموع درآمد بگیریم؟ به دلیل اینکه مالیات بر مجموع درآمد یک طرح جامع است، ارجح است به اینکه یک طرح ناقص، به خصوص در عایدی سرمایه اجرا شود که می‌تواند ایجاد مشکل کند. علی سعدوندی درباره مالیات بر سود سپرده‌های بانکی گفت: در حال حاضر گفته می‌شود نظام بانکی سود سپرده می‌دهد و باید از آن عایدی سرمایه بگیریم، این در حالی است محاسبات نرخ سود سپرده بر اساس محاسبات واقعی انجام می‌شود نه محاسبات اسمی. یعنی شما باید زمانی مالیات از سود سپرده می‌گرفتید که نرخ تورم ۸ درصد و نرخ سود سپرده ۲۰ درصد بود، نه درشرایطی که نرخ سود سپرده به ۱۵ درصد رسیده و تورم ۴۰ درصد؛ در این شرایط اگر مالیات بر سود سپرده گرفته شود، سپرده تخلیه می‌شود و زمانی که سپرده تخلیه شد فاجعه به بار می‌آید.

  بورس، تنها سد راه ابر تورم 

این تحلیلگر اقتصادی با اشاره به تحولات اخیر بازار بورس کشور نیز گفت: بورس جاذب نقدینگی است و اگر ما در حال حاضر ابر تورم نداریم، تنها یک دلیل دارد و آن هم بورس است. اما درحال حاضر بورس به سمت گران شدن و حبابی شدن پیش می‌رود، معمولاً زمانی که بورس حباب می‌شود این حباب در بازار اوراق تخلیه می‌شود که البته این تخلیه به قدری هم انجام شده است. وی ادامه داد: چرا نرخ اوراق پایین است؟ چون قیمت اوراق به دلیل افزایش خریداران افزایش یافته است. آن زمان که نرخ اوراق ۳۵ درصد بود، کسی در مورد عمق بازار اوراق تشکیک نکرد درحالی که تورم ۸ درصد بود در حال حاضر نرخ تورم ۴۰ درصد است و نرخ اوراق ۱۳.۵ است. این نشان می‌دهد خریداران بازار اوراق شدیداً افزایش پیدا کرده‌اند و تشکیک درباره عمق بازار بی پایه است. سعدوندی درباره فرصت استثنایی بازار اوراق گفت: همیشه این پنجره فرصت باز نیست. الان با توجه به کرونا این پنجره باز شده است و باید از آن نهایت استفاده را انجام داد. وی ادامه داد: اکثر محاسباتی که در اوراق دیدم مشکلات جدی دارد و به عمد در حال نمایش این است که ایران در آستانه بحران بدهی قرار دارد درحالی که کاملاً برعکس بوده و ما به بحران تورم نزدیک هستیم و بحران تورم و بدهی در تعارض باهم هستند.

  اگر بورس ریزش کند

 تورم به راحتی قابل کنترل نیست

سعدوندی با هشدار نسبت به تبعات ریزش بورس، گفت: اگر بازار بورس دچار ریزش شود تبعات بسیاری خواهد داشت و ما دیگر نمی‌توانیم تورم را به این راحتی کنترل کنیم توصیه من این است که کسری بودجه از راه اوراق تأمین شود و نه از راه تزریق گسترده به بازار بورس. وی ادامه داد: طرح دیگری که وجود دارد این است که اگر روزی ده هزار میلیارد تومان در بازار بورس مبادله صورت بگیرد و اگر دولت، هزار میلیارد تومان سهام در بورس بفروشد، کسری بودجه دولت تأمین شده است. این حرف در این شرایط خطرناک است و منجر به ریزش بازار خواهد شد، اما اگر بازار بورس را به ثبات برسانیم، می‌شود قدری از کسری بودجه را از محل بورس تأمین کرد.این کارشناس اقتصادی گفت: باید درعمل دید که اگر بازار را متعادل نگه داریم، دولت چه مقدار می‌تواند اوراق بفروشد. این احتمال وجود دارد که اگر بخواهید بازار را متعادل نگه دارید بیشتر از پولی که به دست می‌آید باید برای ثبات بازار هزینه کنید.

  ثبات بورس بر تأمین کسری بودجه از این راه ارجح است

وی افزود: بازار بورس ممکن است ظرفیت تأمین کسری بودجه را نداشته باشد. شکی نیست که ثبات بورس بر استفاده ابزاری از بورس جهت تأمین کسری بودجه ارجح است چون اگر بورس بریزد منابعی که در دست مردم است وارد بخش بازار و خدمات شده و باعث رشد شدید قیمت‌ها خواهد شد.