این کنکور لعنتی

۱۳۹۹/۰۶/۰۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۰۴۲۳

مریم شاهسمندی| روزنامه نگار|

کنکور امسال هم با همه اما و اگرها برگزار شد. اما شاید تکان دهنده ترین خبری که بعد از کنکور منتشر شد، خبر خودکشی پسر جوان 19 ساله ای بود که به دلیل نارضایتی از امتحان خود دست به خودکشی زد. 

یک جوان پر از شور جوانی آینده اش را به امتحانی گره زده بود که حالا فکر می کند در آن موفق نبوده. پس تمام دنیایش در کسری از ثانیه به هم ریخت. وقتی خودش را از طبقه چهارم ساختمان به بیرون پرت می کرد، چه در سرش می گذشت؟ آیا به روزهایی که در آن خانه بالیده بود و بزرگ شده بود، فکر 

می کرد؟ این کنکور لعنتی ارزش جان شیرینش را داشت.

البته که این اولین بار نیست، هر سال بعد از پایان کنکور و حتی بعد از پایان اعلام نتایج چنین اخبار تلخی را می شنویم. اخباری که انگار هنوز نتوانسته مسوولان و دست اندرکاران این امتحان سرنوشت ساز را به فکر راه چاره ای بیندازد.

چند سالی است که زمزمه حذف کنکور هر از گاهی به نجوایی بدل می شود بعد هم زیر سایه متولیان کلاس های کنکور به فراموشی سپرده می شود، کسانی که انگارسود کسب و کارشان بیش از جان جوانان ناامید برایشان ارزش دارد. 

ماجرای آن چند ده هزار غایب امسال را هم باید در بحثی جداگانه مورد کنکاش قرار داد، اینکه چه می شود جوانانی که ماه ها به خاطر کنکور زحمت کشیده و درس خوانده اند،

 سلامتی شان را به شرکت در آزمونی که آینده شان را رقم می زند، ترجیح می دهند و از طرف دیگر جوانی تنها به این خاطر که فکر می کرده کنکورش را خوب نداده دست از جان می شوید و مرگ اختیار می کند.

راستی این کنکور لعنتی تا کی باید با اعصاب و روان و جان جوانان بازی کند؟ چرا در تمام این سال ها وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم نتوانسته اند در این باره به تصمیم مشترکی برسند و راه را برای کسانی که مشتاق ادامه تحصلیند هموار کنند؟ 

راستی از چه زمانی کنکور به قیمت جان جوانان ما تمام شد؟ درست از زمانی که مدرک گرایی در این کشور بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. از وقتی که تجربه های فردی جای خود را به حفظیات دادند و دانشگاه رفتن به یک ژست روشنفکری تبدیل شد.

شاید اگر جامعه را به سوی مدرک گرایی سوق نمی دادیم، این همه دلال علم و دانش تنها برای به دست آوردن سودهای سرشار سالیانه شان مانع تعطیلی کنکور نمی شدند، شاید اگر جامعه را به سوی مدرک گرایی سوق 

نمی دادیم، هر ساله شاهد تعداد بیشتری جوانان تحصیلکرده بیکار نبودیم.

 شاید اگر جامعه را به سوی مدرک گرایی سوق نمی دادیم امروز از مرگ آن پسر 19 ساله که با معدل 5/19 تحصیلات متوسطه اش را به پایان رسانده بود و چه بسا می توانست یکی از نخبگان این کشور باشد، آه از نهادمان بلند نمی شد. تا کی سرمایه و نیروی جوانی و انرژی جامعه را باید صرف امری کنیم که می دانیم هیچ فایده ای جز رساندن میلیون ها میلیون سود به جیب دلالان علم و دانش ندارد؟