آرزوهای خودت را زندگی کن
گلی ماندگار| مافیای کنکور سالهای زیادی است که باعث خودکشی تعداد قابل توجهی از داوطلبانی میشود که راه رسیدن به تمام رویاهای خود را در قبولی کنکور میدانند و هیچ برنامه دیگری جز دانشگاه رفتن ندارند. این طرز تفکر از زمانی که دانشآموزان وارد دوران متوسطه میشوند از طرف مدرسه و خانواده به آنها القا میشود. اگر میخواهی فرد موفقی باشی باید در دانشگاه قبول شوی و ادامه تحصیل بدهی. فرد موفق هم از نظر خیلیها یعنی دکتر، مهندس یا وکیل است و انگار بقیه مشاغل اصلا موفق نیستند! اما این طرز تفکر هر ساله جان تعدادی از داوطلبان کنکور را میگیرد. سالهاست که قرار است کنکور حذف شود و آنهایی که علاقه به ادامه تحصیل دارند بدون هیچ استرس و فشار اجتماعی و خانوادگی وارد دانشگاه شوند، اولین بار طرح حذف کنکور در سال 90 مطرح شد و از آن سال تا کنون این طرح مسکوت مانده و هر سال هم خبر خودکشی چند داوطلب کنکور به چاشنی اعلام نتایج کنکور سراسری و آزاد تبدیل شده است. اما این اتفاق چرا رخ میدهد، چرا باید طرحی که با هدف کم کردن استرس و البته پیشرفت تحصیلی برای دانشآموزان ارایه میشود ناگهان کنار گذاشته شود و هزار اما و اگر دیگر به میان بیاید. این که کنکور حذف بشودو توانایی دانشآموزان برای ادامه تحصیل با معدل آنها در سالهای تحصیلی سنجیده شود، امری است که میتواند کیفیت آموزش را هم تا حد زیادی بالا ببرد، دانشآموزان را تشویق به درس خواندن و کسب نمرههای خوب کند و استرس و فشار را از روی آنها بردارد. اما اگر این اتفاق رخ بدهد، تکلیف این همه کلاس کنکور و کتابهای منتشر شده در این زمینه چه میشود؟ همین مافیای کنکور است که حذف آن را هر سال به تعویق میاندازد و جان دانشآموزان بیشتری را میگیرد. همین مافیای کنکور است که برای از دست ندادن سود سرشار سالانهاش با جان جوانان قمار میکند و آنها را به انسانهای ماشینی تبدیل میکند که یک سال تمام درس میخوانند و در نهایت آن رتبهای را که انتظار دارند به دست نمیآورند و در نهایت زیر بار تمام این فشارها و استرسها دست به کاری میزنند که نتیجهاش جان باختن است. از سوی دیگر ممکن است این دانشآموزان تحت تاثیر فشارهای خانواده و دوستان و جامعه رشتهای را انتخاب کنند و در دانشگاه هم قبول شوند، اما در نهایت باز هم به آن چیزی که تصورش را داشتند نرسند، باز هم نتیجه همان میشود که بود. یک فارغ التحصیل بیکار که دچار سرخوردگی اجتماعی شده و در شرایط افسردگی قرار میگیرد و البته هستند کسانی که در برابر این مشکلات کم میآورند و باز هم آخرین گزینه را انتخاب میکنند، خودکشی.
آمار خودکشی و اعتیاد ناشی از
عدم موفقیت در کنکور نگرانکننده است
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در واکنش به آمار خودکشی برخی داوطلبان ناکام کنکور به ایلنا میگوید: آمار افسردگیها، خودکشیها و اعتیاد در این خصوص قدری نگران کننده بود و درباره آن دایما در جلسات ما بحث و گفتوگو میشود، تا این آسیبها کاهش یابند. منصور کبگانیان در واکنش به اظهارات وزیر سابق آموزش و پرورش درباره خودکشی برخی داوطلبان ناکام کنکور سراسری و اینکه آیا گزارشی در این زمینه به شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده و یا بررسیای از سوی شورا در این خصوص صورت گرفته است؟ گفت: به صورت کلی یکسری گزارش برای ما میآید، ولی مسوولیت رسیدگی به این جور موارد دستگاههای اجرایی و بازرسی هستند. کبگانیان با اشاره به اینکه آمارهای به دست آمده در این زمینه نگرانکننده است، میافزاید: آمار افسردگیها، خودکشیها و اعتیاد در این خصوص قدری نگرانکننده بود و درباره آن دایما در جلسات ما بحث و گفتوگو میشود.
نقشه جامع علمی کشور باید اجرایی شود
او در خصوص همفکری با آموزش و پرورش برای حل این موضوع میگوید: ما از آموزش و پرورش خواستیم که سیاستهایشان را به ما پیشنهاد دهند. یکی از بندهای مصوب نقشه جامع علمی کشور این است که مشخص شود دانشآموز از سن کودکی، چه نوع هوشی دارد و برای چه کاری استعداد دارد. بیش از 20 تا 30 نوع هوش داریم و هیچ فردی نیست که در یک یا چند زمینه باهوش نباشد. اینکه مارک به پیشانی یک نفر بزنیم که شخصی نخبه است و دیگری نیست، درست نبوده زیرا چنین چیزی وجود ندارد. ممکن است یک نفر هوش هنری، یک نفر هوش مهارتی، یک نفر هوش هیجانی و یک نفر هوش راهبردی داشته باشد و اینها همه متفاوتند. دبیر ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور در پاسخ به اینکه آیا آماری از تعداد کسانی که به خاطر عدم موفقیت در کنکور دچار افسردگی، اعتیاد یا خودکشی شدند، دارید؟ میگوید: بله داریم. قبل از اینکه وارد هر کدام از این بحثها شویم، کارشناسان مفصل آمار اینها را به ما میدهند، اما الان رسما نمیتوانم اعلام کنم و مرجع اجرایی خودش را دارد. ما برای اینکه تصمیمگیریهایمان را منطبق با آمار و مباحث علمی کنیم به این آمارها نیاز داریم و به ما ارایه میشود. این تصمیماتی که ما آنها را در چند سطر اعلام میکنیم، نتیجه شنیدن همین آمارهاست که به دستمان میرسد ولی در نهایت ما مسوول این آمار نیستیم.
مافیای کنکور همچنان جولان میدهد
کبگانیان در پاسخ به این سوال که به هر حال شما یک نهاد بالا دستی هستید؛ آیا تیمی برای بررسی و آسیب شناسی این مساله در نظر گرفتید که به دانشآموزان کمک کند؟ میگوید: بله، اگر بررسی و آسیب شناسی نکنیم که این تغییرات را نمیدهیم. ما برای جلسه روز 16 دی یک مصوبه دو سه سطری بیشتر نداشتیم که درباره پذیرش دانشجوی پزشکی از لیسانس در دانشگاههای برتر بود. این مصوبهها با توجه به بسیاری از این آمارهاست که اتفاقا شما به آن اشاره کردید. ما مسوول رسیدگی به سیاستهای اصلی هستیم که در حوزه علم و فرهنگ باید انجام گیرد. این سیاستها باید با استناد به آمار و اطلاعات باشد ولی مسوول آن آمار نیستیم و مسوول رسیدگی به این موارد دستگاههای اجرایی و بازرسی هستند. دبیر ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور در واکنش به اینکه ما اخباری مبنی برخودکشی برخی داوطلبان ناکام را میشنویم، در حالی که مافیای کنکور همچنان جولان میدهند، میافزاید: وظیفه ما در حد خودمان این است سیاستهایی را تنظیم کنیم که این آمار به صفر برسد و آرامش دانشآموزان، هدایت تحصیلی، اصلاح و سامان دهی کنکور انجام شود. ما این سیاستها را با توجه به آمارها، اتخاذ میکنیم.
بازی با روح و روان دانشآموزان
پروانه صابری، کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور تحصیلی درباره وضعیت روحی و روانی دانشآموزان قبل و بعد از کنکور به «تعادل» میگوید: تمام ما این استرسها را تجربه کرده ایم. اینکه پدر و مادر تمام مدت به تو گوشزد میکنند که منتظر نتایج کنکور هستند، اینکه دوستان و اطرافیانت مدام از تو سوال میکنند قرار است در چه رشتهای ادامه تحصیل بدهی، دانشگاه آزاد درس میخوانی یا سراسری و خیلی سوالهای دیگر که هر کدام به تنهایی میتواند میزان استرس را در هر فرد به درجهای برساند که برای رها شدن از آن حاضر است دست به هر کاری بزند. به همین خاطر است که متاسفانه بین دانشآموزان دبیرستانی اعتیاد به مصرف مواد مخدری مانند ماری جوانا «گل» شدت پیدا میکند، به همین خاطر است که بسیاری از دانشآموزان به استفاده از قرصهای ریتالین معتاد میشوند، هر چیزی که آنها را از فضای استرس زای اطراف دور کند و انرژی بیشتری به آنها بدهد، برایشان خوشایند است. در واقع خیلی از پدر و مادرها ناخواسته بچههای خود را به دام اعتیاد و افسردگی میاندازند که فقط و فقط به خاطر شرکت در کنکور و به دست آوردن رتبه خوب و سرفراز کردن آنها در بین دوست و فامیل رخ میدهد. تازه وقتی که اتفاق تلخی مانند خودکشی در بین داوطلبان کنکور رخ میدهد، خانواده متوجه خطای خود میشود که البته دیگر سودی هم ندارد. او در بخش دیگری از سخنانش میگوید: متاسفانه مافیای کنکور هم به این مساله دام میزند، سالهاست که بحث بر سر حذف کنکور به میان آمده اما هر بار که جدی میشود با مخالفتهای رو به رو میشویم که اصلا منطقی نیستند و فقط به این دلیل است که صاحبان کلاسهای کنکور و کتابهای کمک آموزشی بیش از هر چیز به منافع خود فکر میکنند. اگر سیستم آموزشی کشور به نوعی باشد که توانایی هر دانشآموزی در همان سالهای ابتدایی ورود به مدرسه سنجیده شود و روی آن سرمایهگذاری صورت بگیرد قطعا ما افراد موفقتری را به جامعه تحویل خواهیم داد.
بچهها عامل رسیدن ما به آرزوهایمان نیستند
صابری میافزاید: متاسفانه بسیاری از پدر و مادرها فرزندانشان را عامل رسیدن به آرزوهای خود میدانند، به این معنا که مثلا آنها دوست داشتهاند دکتر یا مهندس شوند به هر دلیل این اتفاق برایشان نیفتاده و حالا فشار را روی بچههایشان گذاشتهاند تا آرزوی پدر و مادر را زندگی کنند. در بحث مشاوره تحصیلی بارها و بارها اتفاق افتاده که پدر و مادرها به ما مراجعه میکنند و از ما میخواهند که حرفهایشان را برای بچههایشان دیکته کنیم و معتقدند اگر دانشآموز این حرفها را از زبان یک مشاور بشنود حتما قبول میکند. وقتی با آنها مخالفت میکنیم ما هم مورد غضب قرار میگیریم. این اتفاق هیچ ربطی هم به میزان تحصیلات پدر و مادر یا میزان داراییهای آنها ندارد، استبداد خانواده در زمینه تحصیلی در تمام اقشار جامعه به چشم میخورد و این مسالهای است که باید از میان برداشته شود و خانوادهها بپذیرند که فرزندانشان مسوول رسیدن آنها به آرزویشان نیستند و باید آرزوهای خودشان را زندگی کنند.