اثر بازگشت ارز صادراتی بر کاهش قیمتها
اباذر براری
تقویت ارزش ریال به عواملی مانند حجم تولید ملی و گردش مالی که در واقع تعیینکننده ارزش پول ملی است، بستگی دارد. سالهای گذشته به واسطه اینکه صادرات نفت زیاد بود و قابلیت تامین ارز چه برای مصرف داخل و چه تامین مواد اولیه و واردات به دلیل آنکه با چالش و دغدغه جدی روبرو نبود، وجود داشت، تا این اندازه در خصوص ارزش ریال مشکل نداشتیم، اما با کاهش صادرات نفت در تامین ارز دردسر به وجود آمد و البته خیلی هم دور از انتظار نبود زیرا در صورتی که آن را به عنوان یک کالا در اقتصاد مورد نظر قرار دهیم، طبیعتا قاعده عرضه و تقاضا در این خصوص تعیینکننده است.
ارز خارجی و مشخصا دلار در اقتصاد کشور کاهش یافته و ما به ازای آن ارزش پول ملی کشور هم کم شده، در صورتی که نیاز است تا این اتفاق برعکس شود و به روال خود برگردد. مدلهایی باید مورد توجه قرار گیرد که براساس آن ارز ناشی از صادرات به کشور برگردانده شود، تا موازنه ریال و دلار یا ارزهای خارجی شکل مثبت بگیرد. رویکرد توسعه صادرات به کشور باید مورد توجه قرار گیرد و در نتیجه آن نیاز است تا ارز بیشتری وارد شود که بدیهی است با توجه به رویکردهای کلان کشور و خامفروشی که سالیان سال در کشور رایج و متداول بود و درصدد تغییر آن بودند تا صادرات محصولات نهایی در دستور کار قرار گیرد، دگرگونی در این وضعیت روی نخواهد داد. قاعدتا باید سیاستگذار و نهادهای متولی سیاستهای مالی کشور مانند بانک مرکزی تصمیماتی در پیش بگیرد تا فرآیند صادرات و دریافت ارز مابه ازای آن تسریع شود. این اتفاق در کوتاهمدت روی نخواهد داد و موضوعات فوق بسیار فراتر از توان بانک مرکزی و نهادهای دیگر تصمیمگیر اقتصادی مانند وزارت صنعت، معدن و تجارت یا جهادکشاورزی است که علیالقاعده باید نقش موثرتری را بر عهده گیرد تا بتواند در استراتژیهای بازاریابی صادراتی به فعالان اقتصادی کمک رساند که محصولات ایرانی بتوانند در بازارهای جهانی با کیفیت خوب عرضه شود، بنابراین نیاز است بانک مرکزی فرآیندی را در پیش گیرد که روند بازگشت ارز تسهیل شود. از سال ۹۷ با توجه به اتفاقاتی که در جریان جهش قیمت دلار روی داد، رویکردها و استراتژیهایی که از سوی بانک مرکزی صادر میشد، در عمل بازگشت سرمایه و ارز را بسیار مشکل و سخت ساخته بود و هر اندازه این فرآیند سختتر باشد، به ازای آن محصول هم از کشور خارج میشود و ارز ناشی از فروش آن نیز به کشور بر نمیگردد که این شرایط را بدتر میکند. بنابراین بانک مرکزی باید روندها و فرآیندها را تسهیل کند زیرا همه هم بر این امر آگاه هستند که ایران با شرایط خاص و ویژهای مواجه است که صادرکننده را با هزینه زیادی بابت بازگشت ارز ناشی از صادرات روبرو کرده است. بانک مرکزی باید این فرآیند را تسهیل کند که بخشی از آن در توان این نهاد پولی و مالی وجود دارد و بخشی هم خارج از توان آن است، اما باید رویکردهایی را در پیش گیرد یا مدلهای جدیدی را عرضه کند تا به وسیله آن فرآیند مشکلساز نباشد. البته به مرور این اتفاق روی داد و شکافی که بین ارزهای مختلفی مانند نیمایی و... روی داد، اقدام مثبتی بود که نشان داد بازگشت ارز راحتتر اتفاق افتاد یا واردات کشور به ازای ارز ناشی از صادرات در یک مقطعی راه پیدا کرد. در کل باید مدلهایی مورد توجه قرار گیرد که بر اساس آن ارز ناشی از صادرات به کشور برگردانده شود، تا موازنه ریال و دلار یا ارزهای خارجی شکل مثبت گیرد و در نتیجه پول ملی کشور در برابر ارزهای دیگر قویتر جلوه کند. درباره مهار رشد تورم و ارتباط آن با تقویت پول ملی نیز باید گفت که تورم یک مقوله مستقل و مهمی به حساب میآید که باز هم ناشی از عرضه و تقاضا است. زمانی که در کشور بسیاری از فرآیند تولید منوط به واردات مواد اولیه است و طبق گزارش مرکز پژوهشها حدود ۷۰ درصد تولید کشور مستقیم یا غیرمستقیم به واردات وابسته است، نشان میدهد که در تولید خیلی هم مستقل نیستیم و وابستگی به ارز خارجی این فرآیند را پیچیدهتر میکند، پس قیمت تمام شده محصولات داخلی که وابسته به ارزهای خارجی میشود، گرانتر در میآید و اینگونه فرآیند تورم پیچیدهتر خواهد شد. به این معنا؛ زمانی که واردکننده ماشینآلات را با ارز خارجی وارد میکند، قاعدتا هزینه تمام شده بالاتری هم دارد، اما در صورتی که قیمت ارز پایینتر بیاید یعنی مابهازای ریالی کمتری بابت آن پرداخت شود، بر تورم هم اثر مثبت خواهد گذاشت و آن را کمتر میکند.