مشکل دلاریزه کردن نیست
این روزها بحث دلاریزه شدن در فضای رسانهای کشور شکل گرفته است. مانند هر مفهوم دیگری، این گزاره بدل به یک دوقطبی شد و عدهای موافق دلاریزه شدن و جماعتی هم مخالف آن شدهاند. دیروز هم همتی رییس کل بانک مرکزی نسبت به طرح یک چنین موضوعاتی موضعگیری کرد و آن را موضوعی حاشیهای قلمداد کرد.
اما، شخصا معتقدم طرح یکچنین موضوعی در فضای عمومی کشورمان بلاموضوع است. کسانی هم این بحث را مطرح میکنند که اقتصاددان و اقتصادخوانده نیستند و نگاهی سیاسی و جناحی به موضوعات مختلف از جمله اقتصاد دارند.
من بارها روی این موضوع پافشاری کردهام که گرانی دلار در ایران، برآمده از کاهش ارزش پول ملی ایرانیان است. به عبارت روشنتر، نرخ دلار هرگز تغییری نمیکند، بلکه این پول ملی ماست که دچار نزول میشود.
در واقع اگر فلان مدرسه غیرانتفاعی، پزشک، کاسب و... تقاضای دریافت دلار میکند ناشی از بیارزش شدن پول ملی ماست نه تسلط دلار. قبل از هر چیز باید اعتراف کنم که نمیدانم دلیل اصلی افرادی مانند جبرییلی برای طرح یک چنین موضوعی چیست؟ آیا با خارج کردن دلار از چرخه مبادلات مالی ایران همه مشکلات اقتصادی ایران حل میشود؟ آیا تورم ایران مهار میشود و قدرت خرید خانوادههای ایرانی بالا میرود؟ برای افزایش فهم عمومی در این موضوع اما باید ببینیم چه اتفاقی در عرصه بینالمللی رخ داده که دلار به ارز شماره ۱جهان بدل شد؟
1) پس از جنگ جهانی دوم، دلار به ذخیره ارزش جهانی و وسیله مبادله جهانی بدل شد. یعنی به جز طلا، دلار هم به وسیلهای برای ذخیره و مبادلات تبدیل شد. چرا اینگونه شد، چون تنها کشوری که دور از جنگ بود و توانست از خرابیها و ویرانیهای عظیم جنگ دور بماند، امریکا بود. بنابراین شرایط خود را در کنفرانس بریتون وودز مسلط ساخت. یگانه کشوری که میتوانست هم منابع مالی و تکنولوژی و کالاها را در اختیار سایر کشورها قرار دهد، ایالات متحده بود. سایر کشورها هم قبول کردند که این پول به عنوان ارز مسلط شناخته شود. هژمونی دلار از اینجا آغاز میشود. تمام مبادلات و کالاها مثل نفت، قهوه، نیشکر، گندم و... بر اساس دلار مبادله میشدند. قبل از جنگ این مبادلات بر اساس طلا یا مارک آلمان و ین ژاپن و پوند انگلیس بود. پس از جنگ اما تنها دلار امریکا ارزشمند بود و میتوانست وسیله مبادله باشد.
2) این روند تا سال 1971 ادامه داشت تا اینکه در این مرحله امریکا در این تاریخ تبدیل مستقیم دلار به طلا را برداشته و دلار را شناور اعلام کرد. این روند باعث شد تا امریکا مشکلات اقتصادی خود را به همه جهان تسری دهد و مزیتهای فراوانی را برای خود شکل دهد. این روند باعث بروز نارضایتیهایی میان سایر کشورهای جهان شد. هر کشوری که کرانههای توسعه را درمینوردید با این پرسش مواجه شد چرا ارز من نقش برجسته جهانی پیدا نکند. ظهور پدیدههای مالی جدید مانند سوییفت نقش دلار را بسیار برجستهتر ساخت.
در این مرحله اتحادیه اروپا اولین قدم را برداشت و یورو را مطرح ساخت. ارزی که برخی معتقد بودند میتواند هژمونی امریکا را کمی تحتالشعاع قرار دهد. اما یورو هرگز به دنبال جایگزینی دلار نبود. چرا که اقتصاد اتحادیه اروپا به اندازه اقتصاد امریکا بزرگ نبود. دلار به اندازهای قدرتمند شده بود که یورو نمیتوانست این قلمرو را محدود کند. در کنار یورو و پوند و دلار، ارزهایی مانند یوآن چین، ین ژاپن و... هم در برخی کشورها رایج شدند. اخیرا برخی کشورها مانند چین، روسیه و هند تلاش میکنند تا بخشی از وابستگی خود به دلار را کاهش دهند. یعنی برخی از داراییهای خود را به یورو یا پوند یا ین بدل کنند.
3) پس از تحریم روسیه این زمزمهها بدل به صداهای بلندتری شدند و برخی کشورها اعلام کردند، باید تنوع مالی بیشتری در اقتصاد جهانی ایجاد شود. این کشورها از طریق افزایش مبادله کشورها از طریق ارزهای داخلی به دنبال کاهش قدرت دلار هستند. اما باید توجه داشت، کشورهایی دست به این اقدام میزنند که شاخصهای اقتصادی مطلوبی را دارند. این کشورها مبادله دوجانبه خود را یا با ارز داخلی انجام میدهند یا اینکه با ارز کشور ثالث اقدام میکنند.
4) اقتصاد ایران اما به دلیل اینکه یک اقتصاد نفتی است و درآمدهای نفتیاش را با دلار تامین میکند، وابستگی زیادی به دلار دارد. از سوی دیگر با افزایش تحریمهای اقتصادی و مشکل نقل و انتقالات بانکی، دلار ارزش مضاعفی پیدا کرده است. هر نوسانی در حوزه اقتصاد، در نرخ ارز تاثیر میگذارد و باعث تکانههای تورمی میشود.
اما راهکار دلاریزه کردن اقتصاد ایران اول احیای برجام و سپس بهبود شاخصهای اقتصادی است. امروز بسیاری از مردم ایران داراییهای ارزی دارند. برخی اعداد و ارقام حاکی است بین 100 تا300میلیارد دلار در خانههای مردم وجود دارد. مردم به جای پول ملی دلار ذخیره میکنند. بنابراین مشکل اقتصاد ایران، دلار نیست، تحریمهای اقتصادی است. اگر قرار باشد، وابستگی اقتصاد ایران به دلار کم شود باید در زمان ثبات اقتصادی و آرامش بازارها باشد. کاهش سلطه دلار از طریق تولید بیشتر و ثبات افزونتر ایجاد میشود. نه بحثهای سطحی در خصوص دلاریزه کردن.