پارادوکس شعارها، در جهت رشد تولید و عملکرد توقف تولید
بورسنیوز| حسین محمودی اصل رفته تا بازار بورس را به صورت کلان و مرتبطتر با اقتصاد کشور بررسی کند، سهم بازار بورس از کیک اقتصادی کشور و عملکرد آن به نسبت بازرهای موازی خود همچون طلا، ارز و مسکن با اینکه بازار سرمایه قابلیت بیشتری در خلق ارزش و توسعه اقتصادی کشور دارد با این حال توجه مناسبی به آن وجود ندارد؛ این فقدان توجه هم از جانب سهامداران بوده و هم مسوولان که وی این رابطه افزود: عدم اطمینان در بازار توسط مردم در کنار فقدان تصمیمات اتخاذی مناسب از جانب نهادهای مرتبط باعث شده بازار سرمایه، رونق شایسته خود را نداشته باشد.
مشکلات اقتصادی کشور ناشی از نبود بینش اقتصادی روشن و نبود اشراف تصمصم گیران به بازارهای مالی است که همین باعث شده تصمیمات سطحی و کوتاهمدت گرفته شود و ریشههای مشکلات در برنامههای مختلف مشخص نشود. ما برنامههایی همچون برنامه هفتم توسعه را داریم که نکته مغفول آنها واقعبینی است و همینطور برنامههای سالانه که در هرکدام متغییرهای مختلفی تاثیرگذار مورد توجه نیستند متاسفانه برای همین دلیل تبعات تصمیمات معمولا چند بعدی و معمولا سنگینتر هستند. نبود بینش اقتصادی باعث شده بخش تولید وبازار سرمایه از توجه کافی و درخور بهرهمند نشود.
باید همه کمک کنیم تا بینش اقتصادی مسوولان در حوزه تولید، بازارها، بازار سرمایه و بورس کالا تقویت شود. چرا که بازار سرمایه یعنی حضور شرکتهای تولیدی که شفاف هستند، بازار سرمایه یعنی شفافیت و رونق آن، به معنای گرایش شرکتهای دیگر به این بازار میشود. بازار بورس نمونه کوچکی ازکل حجم تولید کشور است؛ میانگین حاشیه سود شرکتهای بورسی در سال ۹۹ حدود ۳۶ درصد بوده و در نه ماه ۱۴۰۱ به ۲۳ درصد رسید طبیعتا حاشیه سود کل جامعه از این مقدار کمتر خواهد بود، چرا که در بورس شرط ورود سود دهی حداقل ۲ ساله است بنابر این در سطح جامعه هم حاشیه سود کمتر خواهد بود. با این حاشیه سود، گرایش به تولید و سرمایهگذاری کمتر میشود و وقتی در بازارهای موازی در شرایطی که هیچگونه ریسک و مالیات وجود ندارد و سودهای ۲۰۰ درصدی کسب میشود، درسود ۲۰ درصدی تولید آن هم با ریسکهای بسیار زیاد مثل؛ مالیات، ، بیمه، کمبود نقدینگی، قیمتگذاری دستوری و ...
هیچ انگیزه برای سرمایهگذاری و ادامه تولید وجود ندارد. اولین قدم دررشد تولید و تقویت اقتصاد توجه به تنظیمگری است که مالیات و نظام مالیاتی به عنوان تنظیمگیری را برعهده دارد در تمام دنیا نظام مالیاتی تنظیمگر اقتصاد وعدالت است. بدین منظور باید قوانینی مالیاتی، چون مالیات بر سوداگری و مالیات بر عایدی سرمایه به سرعت عملیاتی شود؛ بنابراین وقتی مالیات بر سوداگری و عایدی سرمایه همچون حدود ۱۳۰ کشور دیگر مقرر شود، گردش نقدینگی از طریق نظارت سامانهها و فرآیندهای پویا و دقیق شناسایی شده و منابع دیگر علاقهای به حضور در بازارهای دلالی به خاطر مالیات سنگین نخواهد داشت و منابع به سمت تولید حرکت خواهد داشت.