معمای سرنوشت پولهای ایران در خارج!
مدتهای طولانی است قضیه پولهای مسدود شده ایران در بانکهای خارجی ادامه دارد و همزمان بسیاری از پروژههای زیربنایی مهم و صنایع انرژی کشور بهعلت کمبود منابع مالی متوقف یا در شرایط استهلاک شدید قرار دارند.
هر روز شاهد یک تحول جدید و بعضاً عجیب در مورد این سرمایه ملی ایران «سرگردان در خارج» هستیم. در این رابطه چند نکته لازم به توجه جدی است.
نکته اول: چه میزان از دارایی ایران در خارج مسدود است ؟
حتی در مورد میزان دقیق دارایی ایران در خارج، شفافیت لازم وجود ندارد.
برای نمونه، دولت عراق در گزارشهای رسمی خود به دولت امریکا، رقم مطالبات مسدود شده ایران در عراق را 16 میلیارد دلاراعلام کرده ولی در کمال تعجب مسوولان دولت ایران رقم طلب را بسیار کمتر و 11 میلیارد دلار اعلام میکنند !
نکته دوم: کاهش یک میلیارد دلاری از پول در
کره جنوبی
آنگونه که اعلام گردیده، بهعلت کاهش ارزش پول کره جنوبی در مقابل دلار، یک میلیارد دلار از ارزش پول ایران در آن کشور کاهش یافته است .
چه زمانی این کاهش شدید نرخ برابری رخ داده است ؟
آیا این تغییرات در نرخ ارز بهطورمستمر توسط بانک مرکزی ایران رصد نمیگردید که تا مدتی قبل رقم کل طلب ایران 7 میلیارد دلاری اعلام میشد ؟
نکته سوم:
با تبدیل چند ده میلیارد دلار به سایر ارزها، آیا دولت ایران قصد «تضعیف و ضربه به دلار» و اقتصاد امریکا را دارد یا اینکه این رویکرد صرفا به سرمایه ملی ضرر وارد میکند ؟
مضافا اینکه با تبدیل دلار به یورو، آیا هدف ایران تقویت یورو (هم پیمان امریکا) است!
نکته چهارم:
دکتر فرزین رییس کل بانک مرکزی صریحاً اعلام داشته، در توافق اخیر، هزینه تبدیل وون به یورو توسط یک «کشور ثالث» تقبل شده است.
چرا باید کشور ایران با این ثروت و منابع، برای مبلغی ناچیز خود را مدیون کشوری ثالث- احتمالاً قطر - کند؟ آیا دولت سیزدهم تا این حد مفلس شده است؟
آیا عزت و اعتبار ایران به دولت اجازه اخذ کمک مالی ناچیز از دولتهای خارجی را میدهد؟
نکته پنجم:
ظاهراً برنامهای است که کلیه پولهای مسدود شده ایران در عراق، کره جنوبی و ژاپن و.. در یک حساب در قطر متمرکز شود و «تحت نظارت امریکا» از این منابع برای خرید موادغذایی و دارو استفاده شود.
این تمرکز پولها در کشور قطر چه نفعی برای ایران دارد؟ آیا اگر این پول درکره جنوبی باقی میماند و از همان حساب خرید از کره جنوبی یا سایر کشورها صورت میگرفت، چه تفاوتی میکرد یا بهتر نبود بهجای تمرکز همه پول در قطر، بخشی ازآن در ترکیه و سایر کشورهای دارای روابط سیاسی مناسب منتقل میگردید. آیا این حد «وابستگی به قطر»، در راستای منافع و اعتبار ملی است ؟ این جابهجایی پول نه تنها سودی برای ایران نخواهد داشت بلکه میتواند به ضرر ایران باشد .
زیرا بعد از انتقال پول از عراق به کشور ثالث، دولت این کشور اعلام خواهد کرد که طلب ایران بابت خرید گاز و برق را کاملا پرداخت کرده و دیگرایران توجیهی برای کاهش صادرات گاز وبرق به عراق به عنوان اهرم فشار نخواهد داشت. کلام آخر اینکه، برخلاف تبلیغات و ادعاها، دارایی ایران هنوز آزاد نشده و فقط در محل حبس جابهجایی صورت گرفته و کماکان در «توقیف و اسارت» امریکا است ! و این فرصتها است که همچون باد به ضرر ایران میگذرد .