هنر درماني عامل شناخت استعدادهاي كودكان
يكي از اساسيترين دغدغههاي والدين سلامت روحي و جسمي كودكان است. همه ما ميدانيم كه پرورش كودكاني شاد و سالم قطعا آيندهاي بهتر را براي ما رقم خواهد زد. به همين خاطر توجه به سلامت روان كودكان ميتواند يكي از مهمترين چالشهاي پيش روي هر خانوادهاي باشد. از سوي ديگر هنر نقش مهمي در شكلگيري شخصيت كودكان و ظرفيتهاي اجتماعي آنها ايفا ميكند.
يكي از اساسيترين دغدغههاي والدين سلامت روحي و جسمي كودكان است. همه ما ميدانيم كه پرورش كودكاني شاد و سالم قطعا آيندهاي بهتر را براي ما رقم خواهد زد. به همين خاطر توجه به سلامت روان كودكان ميتواند يكي از مهمترين چالشهاي پيش روي هر خانوادهاي باشد. از سوي ديگر هنر نقش مهمي در شكلگيري شخصيت كودكان و ظرفيتهاي اجتماعي آنها ايفا ميكند. هنر باعث شكوفايي استعدادها، افزايش توانايي، ارتقاي سطح علمي و همچنين بالا رفتن اعتماد به نفس در آنها ميشود. كودكاني كه از سنين پايين با توجه به استعدادها و تواناييهاي خود در زمينههاي هنري فعاليت ميكنند نسبت به بقيه افراد روان سلامتتر و بهتري در بزرگسالي خواهند داشت. اما يك مساله ديگر هنر درماني در كودكان است. استفاده از هنر براي درمان روح و روان كودكاني كه به هر دليلي با مشكلاتي از جمله استرس، اضطراب، پرخاشگري و ... دست به گريبان هستند. هنر درماني در كودك اگر درست انجام شود باعث ميشود تا هم مشكلات شخصيتي و رواني او بر طرف شود و هم استعدادهايي كه دارد شكوفا شوند. توجه به اين مساله از سوي والدين بسيار مهم است. ما نميتوانيم انتظار داشته باشيم تمام كودكان از استعدادهاي يكساني برخوردار باشند. گاهي وقتها متاسفانه وادار كردن كودكان به انجام كارهايي كه دوست ندارند خود زمينه ساز بيماريها و اختلالات رواني در آنها ميشود. اينكه مادر و پدر روياهاي دست نيافته خود را در كودكشان جستوجو ميكنند و ميخواهند او را به سمتي كه دلخواه خودشان است سوق دهند در بسياري از موارد ميتواند به از بين رفتن استعدادهاي فردي و اشتياق كودكان بينجامد. در هنر درماني تمامي اين مسائل مد نظر قرار ميگيرد. كودكان مورد سنجش قرار گرفته و قبل از هر چيز مهم ايجاد رابطهاي بر پايه اعتماد با درمانگر است. وقتي اين اعتماد به وجود بيايد كودك كم كم سپر دفاعي خود را به كناري نهاده و سعي ميكند با برقراري ارتباط نسبت به خواستها و گرايشهاي خود علايمي را بروز بدهد. هنردرماني كودكان به سه ضلع مثلث كودك- محيط - درمانگر توجه ويژهاي دارد. نكته مهم ديگر اين است كه ناظر بر آثار و فعاليت هنري كودك باشيم، بدون اينكه در كار او دخالت كنيم يا روش درست انجام كار را به او بياموزيم. ذات هنر رهايي است و كودكان نيز بهطور طبيعي خلاق هستند و همين امر باعث ميشود كودكان راحتتر بتوانند با كارهاي هنري ارتباط برقرار كنند و حين انجام كار هنري گذر زمان را حس نكنند. هنر به عنوان يك وسيله آموزشي غيرمستقيم علاوه بر مفرح و لذت بخش بودن باعث تقويت خلاقيت و توسعه تواناييهاي اجتماعي در كودكان ميشود. به همين خاطر است كه امروزه توصيه به هنر درماني براي كودكان بيش از قبل مورد توجه قرار گرفته است. چرا كه با افزايش سن و آموزش اشتباه و پررنگ شدن منطق و اصول، خلاقيت از افراد گرفته ميشود و همين امر باعث بروز مشكلاتي ميشود. ضمن اينكه اين روش براي شناسايي توانايي و استعداد كودكان در زمينههاي مختلف نيز ميتواند كمك بزرگي به والدين باشد.