تعاونیهای کشت فراسرزمینی پلی به آینده
توسعه روستایی، اگرچه هممعنای رشد کشاورزی نیست، اما همزمان پیشنیاز و نیازمند آن به حساب میآید. افزایش رفاه خانوارهای روستایی، یکی از عوامل موثر در فرآیند توسعه است و باعث میشود ساکنان روستاها از مهاجرت به شهرها صرفنظر کنند. باتوجه به این مساله که در کشوری با مناسبات اقتصادی تولیدمحور که در آن بر اهمیت مالکیت خصوصی تاکید میشود، افزایش رفاه تابع افزایش قدرت خرید است و با در نظر گرفتن این موضوع که افزایش قدرت خرید در چنین کشوری نیازمند کسب درآمد بیشتر است، میتوان با قاطعیت گفت که ایران برای رسیدن به اهداف خود در برنامههای توسعه روستایی، باید تولید کشاورزی که منبع اصلی درآمد خانوارهای روستایی کشور به شمار میآیند را افزایش دهد. اما افزایش تولید کشاورزی در ایران، کار چندان سادهیی نیست؛ بحران آب و نشست زمین، موانعی هستند که بر سر راه گسترش کشاورزی ایران قرار دارند. میزان سالانه ریزشهای جوی در کشور، 411میلیارد متر مکعب است که از این مقدار تنها 120میلیارد متر مکعب آن بازگشتپذیر به حساب میآیند. 90درصد از منابع آبی تجدیدپذیر کشور، در بخش کشاورزی مصرف میشود و باتوجه به راندمان آبی 30درصدی این بخش، میتوان گفت که کشاورزی یکی از علل وقوع بحران آب در ایران است. بنابراین توسعه کشاورزی با وضعیت فعلی، دامنزدن به بحران آب را معنا میدهد. از طرف دیگر کشت غیراصولی و بیش از ظرفیت زمینها در سالیان اخیر، باعث شده در کنار برخی از زمینهای زراعتی که زیر کشت نرفتهاند، برخی دیگر زمینها حاصلخیزی خود را از دست دهند و دشتهای ایران پدیدهیی به نام نشست را تجربه کنند. بنابراین گرچه توسعه روستایی نیازمند گسترش سطح زمینهای زیر کشت است، اما آنطور که پیداست، کمکم در کوتاهمدت نمیتوان امیدی به گسترش کشاورزی در داخل کشور و افزایش درآمد روستاییان داشت. یا درواقع بهتر است بگوییم آنچه در زمینه کشاورزی باید انجام شود، افزایش بهرهوری وکارآیی کشت است که اثری بر سطح زیر کشت ندارد. چند وقتی است که دولتمردان و کارشناسان کشاورزی ایران، راهی برای گذر از این مرحله و افزایش سطح زیر کشت کشاورزی یافتهاند. راهحلی که به بهرهمندی کشاورزان ایران از مقدار زیادی زمین حاصلخیز و منابع آبی مطلوب ختم میشود؛ حرکت به سمت کشت فراسرزمینی. کشت فراسرزمینی یعنی کشاورزان در کشوری دیگر زمین اجاره کنند و به کشت در خاک آن کشور بپردازند؛ کشوری که مساحت زیادی دارد و در مناطق حاصلخیز واقع شده است. امروزه چند کشور در سطح بینالمللی توانستهاند نام خود را به عنوان کشورهای میزبان کشت فراسرزمینی مطرح کنند. روسیه، قزاقستان، اوکراین، برزیل، زیمبابوه، تانزانیا و کنیا ازجمله کشورهایی هستند که بخشی از درآمد سالانه خود را از محل اجاره زمینهای کشاورزی حاصلخیز و منابع آبی تامین میکنند و در عین حال به سایر کشورها نیز این امکان را میدهند که به تامین منابع غذایی مورد نیاز خود بپردازند. ایران بنا به دلایلی که بالاتر ذکر شد، چند وقتی است که کشت فراسرزمینی را در دستور خود قرار داده و زمزمههایی از اجاره زمین زراعتی توسط بخش خصوصی کشور در گرجستان، قزاقستان، زیمبابوه و برزیل به گوش میرسد. اما کشت فراسرزمینی نیز خالی از اشکال نیست. جدای از عواملی مانند ایجاد وابستگی به کشور میزبان و به خطر افتادن فرآیند تامین محصولات استراتژیک کشاورزی، هزینه بالای این اقدام یکی از معضلاتی است که کشاورزان ایرانی را از پرداختن به کشت فراسرزمینی باز میدارد. برای انجام کشت فراسرزمینی، کشاورز باید زمینی را در کشور دیگر اجاره کند، شرایطی برای اسکان فراهم آورد، پرداخت مخارج حملونقل و سفر بین آن کشور و ایران را بپذیرد و نهایتا هزینه زندگی در کشور مذکور را متقبل شود. از آنجا که به خاطر ارزش پایین ریال در مقابل دلار، سفر و زندگی در کشورهای دیگر برای اکثر ایرانیها پرهزینه است، کشاورزانی که در سطح کوچک یا متوسط فعالیت میکنند و عمده جمعیت کشاورزان و روستانشینان ایران را تشکیل میدهند، از انجام کشت فراسرزمینی ناتوانند. این مساله را اعضای خانه کشاورز ایران نیز تایید میکنند که در شرایط موجود، تنها مالکان بزرگ و شرکتهایی که در سطح کلان به کشاورزی مشغولند، توانایی پرداختن به کشت فراسرزمینی را دارند و در این صورت، کشت فراسرزمینی افزایش شکاف درآمدی میان کشاورزان؛ همچنین جمعیت شهری و روستایی را معنی میدهد. اتفاقی که خود موجب عقبماندن از فرآیند توسعه روستایی خواهد شد. اما راه چاره چیست؟ از طرفی رشد کشاورزی و افزایش سطح زمینهای زیر کشت -که پیشنیاز توسعه روستایی است- به خاطر شرایط زیستمحیطی ناممکن است. از طرف دیگر پرداختن به کشت فراسرزمینی به خاطر هزینههای بالای آن، شکاف طبقاتی را در روستاها افزایش میدهد و روستاها را از توسعه روستایی عقب میاندازد. از آنجا که مشکل اصلی، تامین هزینههای کشت است، راهکاری ساده میتواند کشت فراسرزمینی را برای تمام کشاورزان کشور امکانپذیر کند. راهکاری که با به اشتراکگذاری سرمایههای اندک کشاورزان کوچک و متوسط امکانپذیر میشود؛ توسعه تعاونیهای کشت فراسرزمینی. تعاونیهای روستایی در ایران سابقهیی طولانی دارند. این نهاد بهعنوان یکی از شکلهای اساسی گردش اقتصادی کشور در قانون اساسی معرفی شده است و زیرساختهای قانونی لازم برای تشکل آن وجود دارد. تشکیل و توسعه تعاونیهای کشت فراسرزمینی، این امکان را به کشاورزانی که سرمایه اندک دارند میدهد که با به اشتراکگذاری سرمایه، مانند یک شرکت بزرگ کشاورزی اقدام به اجاره زمین در کشورهای دیگر و کشت فراسرزمینی کنند و از مزایای آن نیز بهطور عادلانهتری برخوردار شوند. تعاونیهای کشت فراسرزمینی میتوانند با افزایش سطح درآمد روستاییان، رفاه آنها را افزایش داده و روستاها را در فرآیند توسعه جلو بیندازند. از طرف دیگر به حفظ منابع طبیعی ایران نیز کمک خواهند کرد؛ بنابراین کمک به گسترش آنها اقدامی معقول و آیندهنگرانه بهنظر میآید.