کفایت سرمایه 16بانک کمتر از حد استاندارد است
گروه بانک و بیمه | علی رمضانیان|
رشد و توسعه اقتصاد کشورها در دنیای امروز نیاز به سیستم بانکداری پویا و کارآمد، تجهیز منابع مالی و تامین سرمایه برای حمایت از تولید و بورس و اشتغالزایی دارد و در این راستا، نظام بانکی ایران ضمن رفع مشکلات ساختاری خود ازجمله مطالبات معوق، بدهی دولت به بانکها و رفع سیاستهای دستوری، نیازمند ایجاد فضای رقابتی، استانداردسازی مطابق استانداردهای جهانی، چابکسازی و ارزیابی اعتبار مشتریان و گردش مالی شفاف و سریعتر و از همه مهمتر افزایش سرمایه بانکهاست.
به گزارش «تعادل»، در این زمینه، کارشناسان و مسوولان اقتصادی تاکید دارند که برای استفاده از منابع محدود موجود بانکها و توانمندسازی تسهیلات بانکها، ضمن اعتبارسنجی مشتریان و ایجاد زمینههای بازگشت بهموقع و سریعتر اصل و فرع تسهیلات بانکی، باید سرعت ارائه تسهیلات و بازگشت اصل و فرع آن بهبود یابد تا با افزایش ضریب فزاینده پولی، از منابع محدود بانکها استفاده بیشتری شود و در شرایطی که بخش عمدهیی از منابع بانکها بهخاطر مطالبات معوق و بدهی دولت، سپرده قانونی، سقف اعتباری و سایر مشکلات ساختاری قفل شده است بتوان از منابع محدود موجود استفاده بیشتری کرد.
در سال گذشته، بانکهای کشور بیش از 340هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کردند و عدد ضریب فزاینده یا ضریب تکاثر پولی را از 4 در سالهای دولت قبل به عدد 6 در پایان سال93 افزایش دادند.
آمارهای پولی و بانکی خرداد94 نیز نشان میدهد که ضریب فزاینده به بالای6 رسیده و با ثبت عدد6.25 در خرداد ماه، پیشبینی میشود که در ماههای آینده افزایش بیشتری داشته باشد.
این موضوع نشاندهنده این واقعیت است که توانمندی بانکها در پرداخت تسهیلات و بازگشت اصل و فرع آن بیشتر شده و بانکها با برنامهریزی و بررسی ریسک اعتباری مشتریان، سرعت بیشتری را در پرداخت تسهیلات و بازگشت آن داشتهاند.
اگرچه به عقیده مسوولان اقتصادی ازجمله علی طیبنیا وزیر اقتصاد و دارایی، عدد مطلوب ضریب تکاثر پولی در کشورهای پیشرفته به بیش از 12 رسیده و بانکهای ایران تا رسیدن به آن نقطه فاصله زیادی دارند، اما برخی کارشناسان باتوجه به میانگین زمان 4 تا 9سال تکمیل طرحهای صنعتی و تولیدی و بازدهی سرمایهگذاری و زمان به بهرهبرداری رسیدن واحدهای تولیدی معتقدند که افزایش ضریب فزاینده در نظام بانکی، باید با کاهش زمان به بهرهبرداری رسیدن واحدهای تولیدی و صنعتی همراه باشد و بانکها باید رعایت وضعیت طرحهای صنعتی و دارای ارزش افزوده و اشتغالزا را داشته باشند و تنها برای سود بیشتر و بازگشت سریع پول به بانک، تسهیلات پرداخت نکنند زیرا اگر قرار باشد که تنها به سرعت بازگشت اصل و فرع تسهیلات توجه کنیم باید وامهای یک تا سه ماهه برای واردات کالا از چین، امارات و... پرداخت شود و صنعت و تولید که میانگین 4 تا 9سال برای بهرهداری دارند، از دریافت تسهیلات دور خواهند ماند. ازسوی دیگر، باتوجه به اینکه بیش از 84درصد تسهیلات بانکها برای تامین سرمایه در گردش و خرید کالا و ساختمان اختصاص مییابد و کمتر از 15درصد برای توسعه و فازهای جدید و ایجاد واحدها پرداخت میشود، ضروری است که نظام بانکی برای حمایت از صنایع و تولید و بهرهبرداریهای جدید برنامهریزی داشته باشد و تنها به فکر سرعت گردش پول در بانک و بازگشت اصل و فرع تسهیلات نباشد.
کمبود سرمایه بانکها
یکی از مشکلات بانکهای کشور موضوع کمبود سرمایه است که بهدلیل معوقات بانکی بیشتر شده است و در این زمینه وزیر اقتصاد هفته گذشته بااشاره به مشکلات نظام بانکی کشور تاکید کرد که نظام بانکی کشور بیمار و دچار مشکلات عدیدهیی است و کمبود سرمایه، بدهیهای مفصل دولت، که رقم آن بیش از 103هزار میلیارد تومان است و معوقات بانکی، مشکلات را پیچیدهتر کرده است.
طیبنیا با بیان اینکه برخی بدهکاران بزرگ بانکی و داراییهای مازاد بانکها نیز از دیگر مشکلات بهشمار میرود و کاهش بدهیها و فروش املاک مازاد توان بانکها را افزایش خواهد داد.
طیبنیا، یکی از برنامههای مهم دولت را تامین نقدینگی مناسب برای بانکها از محل افزایش درآمدهای حاصل از فروش نفت عنوان و تاکید کرد که بانکهای کشور باید به اندازهیی توانمند شوند و سرمایه و نقدینگی خود را افزایش دهند که بهازای هر یک تومان افزایش نقدینگی بتوانند 12برابر آن، توان پرداخت تسهیلات ایجاد کنند و ضریب فزاینده را از عدد6 کنونی به 12 افزایش دهند.
افزایش 10هزار میلیارد تومانی سرمایه بانکها
طیبنیا گفت: یکی از سیاستهای دولت افزایش توان اعتبار و تسهیلاتدهی بانکهاست، اما با کمبود سرمایه بانکها، این سیاست با مشکلاتی مواجه است. اما با رفع تحریمها و افزایش درآمد نفت، میتوان حداقل 10هزار میلیارد تومان صرف افزایش سرمایه بانکها کرد و تا 120هزار میلیارد تومان یعنی 12برابر آن، توان تسهیلاتدهی بانکها را افزایش داد.
وی افزود: با این راهکار میتوان منابع موجود برای تسهیلاتدهی را افزایش و با افزایش سرمایه بانکها، قدرت اعطای تسهیلات را به 12برابر سرمایه افزایش یافته رساند و به خروج از رکود کمک کرد. علاوه بر طیبنیا، مدیران بانکی نیز چندی است که موضوع افزایش سرمایه بانکها را مطرح میکنند و خواستار برونرفت از بحران کمبود سرمایه هستند. علیاشرف افخمی، مدیر عامل بانک صنعت و معدن، چندی پیش گفته بود که بانکهای توسعهیی سرمایهگذاریهای کلانی در حوزههای اقتصادی کشور انجام دادهاند که تداوم آن مستلزم افزایش سرمایه این بانکهاست. بانکهای توسعهیی درحال حاضر با کمبود شدید سرمایه مواجه هستند و دولت و مجلس باید موضوع افزایش سرمایه این بانکها را
جدی بگیرند.
معوقات بانکی
در کنار کمبود سرمایه باید به معوقات بانکی نیز اشاره کرد زیرا افزایش معوقات سبب شده تا بانکها به میزان قابل توجهی با کمبود سرمایه مواجه شوند. هرچند میزان معوقات بانکی مورد اختلاف مسوولان است و رقم دقیق و ترکیب آن و میزان بدهیهای استمهال شده و بدهکاران بزرگ همچنین معوقات بدهی دولت مشخص نیست اما برخی از مسوولان بانک مرکزی رقم معوقات را حدود80 هزار میلیارد و برخی از نمایندگان آن را تا 200هزار میلیارد تومان تخمین زدهاند.
ابراهیم نکو از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس طی مصاحبهیی اعلام کرده بود که معوقات بانکی بین 95 تا 200هزارمیلیارد تومان است اما کمیجانی قائم مقام بانک مرکزی معتقد است که تقریبا 88هزار میلیارد تومان معوقات در نظام بانکی وجود دارد. برخی کارشناسان معتقدند که مطالبات معوق نظام بانکی ایران تقریبا ۴برابر استانداردهای بینالمللی است و درحالی که نسبت مطالبات معوق در ایران بین 12تا 15درصد است این رقم در کشورهای جهان بین 3 تا 4درصد برآورد میشود.
مطالبات پر خطر
همچنین براساس استانداردهای بینالمللی 5 درصد از تسهیلات به عنوان ریسک پرخطر در نظر گرفته میشود لذا با توجه به مطالبات معوق بانکهای ایران، رقم قابل توجهی توسط بدهکاران بزرگ یا بدهکاران بدحساب به ریسک زیاد و پر خطر تمایل دارد. اگر از بدهکاران خاص به نظام بانکی بگذریم بیشترین معوقات به بخش تولید مربوط است زیرا عدم توان پرداخت تسهیلات اخذ شده توسط تولیدکنندگان از مهمترین عوامل بزرگ شدن رقم مطالبات وصول نشده بانکهاست.
عوامل بیرونی و درونی مطالبات
حمید تهرانفر، معاون نظارتی بانک مرکزی درخصوص عوامل ایجاد معوقات بانکی معتقد است که دو عامل بیرونی و درونی در ایجاد این معوقات دخیل بودند که از عوامل بیرونی میتوان به رکود تورمی، تحریمهای بینالمللی، جهش نرخ ارز و از عوامل داخلی میتوان به عدم اعتبارسنجی دقیق مشتریان در بانکها و عدم وجود نظم و قاعده مشخصی در برخی بانکها برای پیگیری قضایی مطالبات
اشاره کرد. افزایش معوقات بانکی تبعات زیادی برای اقتصاد کشور دارد. یکی از پشتوانههای رشد اقتصادی تزریق نقدینگی به چرخه تولید است که این موضوع درحال حاضر تقریبا ابتر مانده است زیرا بانکها برای کمک به خدمات و تولید باید تسهیلات ارائه کنند و برای خروج از رکود اقتصادی کشور راهی جز اعطای تسهیلات وجود ندارد. از طرف دیگر صاحبان سهام بانکها نیز به دلیل منتفع نشدن از افزایش سرمایه متضرر شدهاند که البته در برابر مشکلات اقتصادی کلانی که معوقات بر کشور وارد کرده ناچیز است.
افزایش سرمایه بانکها
مشکلات ذکر شده سبب شده است تا بانکها با کمبود سرمایه مواجه شوند. زمانی که این مشکل در بانکها به وجود میآید، ثبات مالی بانکها به خطر میافتد. کارشناسان معتقدند که نسبت کفایت سرمایه یکی از نسبتهای سنجش سلامت عملکرد و ثبات مالی موسسههای مالی و بانکهاست.
بانکها باید سرمایه کافی برای پوشش دادن ریسک ناشی از فعالیتهای خود داشته باشند. در واقع بانکها باید حداقل 12درصد از میزان سرمایه خود را برای پوشش ریسکهای عملیاتی در اختیار داشته باشند.
برای مثال ریسک حساب صندوق (وجه نقد) و مانده حسابهای بانک نزد بانکهای مرکزی هر کشور برابر با صفر است ولی ریسک تسهیلات اعطایی به اشخاص حقیقی و حقوقی خصوصی تا 100درصد قابل محاسبه است
16 بانک زیر 8 درصد
همچنین طبق ماده (3) آییننامه کفایت سرمایه که در سال 1382 تصویب شد ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻧﺴﺒﺖ ﻛﻔﺎﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻠﻴﻪ بانکها ﻭ ﻣوﺳﺴﺎﺕ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻱ (ﺍﻋﻢ ﺍﺯ دﻭﻟﺘﻲ ﻭ ﻏﻴﺮدﻭﻟﺘﻲ) ٨ﺩﺭﺻﺪ ﺗﻌﻴﻴﻦ شد. درحالی که براساس آمار بانک مرکزی 16 بانک به دلیل معوقات بانکی و تسهیلات اعطایی، کفایت سرمایه زیر 8درصد دارند که عبارتند از بانکهای گردشگری، ایران زمین، حکمت ایرانیان، دی، سینا، خاورمیانه، پاسارگاد، کارآفرین، رفاه کارگران، توسعه تعاون، توسعه صادرات و صنعت و معدن. گفتنی است که وضعیت این بانکها به لحاظ کفایت سرمایه از طریق نسبت تسهیلات کلان به کل تسهیلات، مطالبات معوق و میزان بنگاهداری تدوین
شده است. بانکها دو راه برای افزایش کفایت سرمایه دارند نخست اینکه بیش از سه برابر سرمایه خود، منابع جذب کنند و سرمایه خود را به سه برابر افزایش دهند و از منابع و سرمایه جدید برای وام دادن استفاده کنند. دوم اینکه سرمایهگذارىهاى تجارى را به شدت کاهش داده و از پول حاصل از فروش این داراییها، منابعی برای پرداخت وام ایجاد کنند.
در واقع برای بررسی تطبیقی شاخصهای مالی عملکرد بانکها و عوامل موثر بر متغیر نسبت کفایت سرمایه در بانکها از متغیرهای اندازه بانک، سهم سپردهها از کل دارایی، اندوخته زیان تسهیلات اعطایی، سهم تسهیلات اعطایی از کل دارایی، میزان نقدینگی، اهرم مالی، نرخ بازده داراییها و بازده حقوق صاحبان سهام به عنوان متغیر مستقل در قالب مدل رگرسیونی چندگانه مبتنی بر دادههای تابلویی استفاده شد. حال با توجه به شرایط موجود، بانکها نیاز به حمایت دولت دارند تا مشکلات خود را مرتفع کنند که یکی از راهکارها افزایش سرمایه است. شرکتهای سهامی برای رفع نیاز نقدینگی جهت فعالیتهای جدید و توسعه از مزایای افزایش سرمایه استفاده میکنند. افزایش سرمایه یا تامین مالی از طرق مختلفی چون آورده نقدی، استفاده از اندوختههای سنوات گذشته، صرف سهام یا ترکیبی از موارد مذکور صورت میگیرد بنابراین یکی از راهکارهای نجات بانکها افزایش سرمایه است که وزیر اقتصاد نیز به آن اذعان داشته و بانکها برای اجرای آن نیاز به حمایت همه جانبه از سوی مجلس و دولت دارند.