مسائل مالی، پاشنهآشیل خانه صنعت تهران
حمیدرضا صالحی هم از چهرههای مشترک خانه صنعت، معدن و تجارت و اتاق بازرگانی است. وی که در دوره هفتم اتاق بازرگانی به این تشکل راه یافت در این دوره نیز در هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران و به تبع آن هیات نمایندگان اتاق ایران حضور دارد و در اتاق تهران نایبرییس یک کمیسیون است. از سوی دیگر وی دبیرکل فدراسیون صادرکنندگان انرژی محسوب میشود و از این تشکل در خانه صنعت نیز حضور دارد. در دوره قبل وی موفق شد در هیات رییسه خانه صنعت، معدن و تجارت تهران حضور داشته باشد. با نزدیک شدن انتخابات این تشکل به سراغ وی رفتیم تا از نظراتش درباره وضعیت خانه صنعت مطلع شویم.
شما هم در خانه صنعت، معدن و تجارت تهران عضو هیاتمدیره هستید و هم در سایر تشکلها همچون اتاق بازرگانی حضور دارید. با این حساب کارنامه خانه صنعت تهران را در دوره گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
کارنامه هر تشکلی را باید به نسبت دورههای گذشته و پیشینه همان تشکل سنجید. با در نظر گرفتن وضعیت خانه صنعت، معدن و تجارت تهران در این دوره و دورههای گذشته باید بپذیریم که روند این خانه مانند سایر خانههای صنعت در ایران رو به رشد بوده است. در این دوره بر خلاف دورههای قبل نگاه کلی به آوردن همه صنعت و چهرههای صنعتی در خانه بود. ما به دنبال این بودیم که نظر همه بخشهای صنعت جمعآوری و شنیده شود. شاید مهمترین سیاست این دوره خانه اول آوردن همه تشکلها از بخشهای مختلف اقتصاد و دوم پیگیری مشکلات آنها بود. از طرف دیگر امروز با این واقعیت روبهرو هستیم که اتاق بازرگانی و برخی تشکلهای ملی در حال قوی شدن هستند و در اینجا باید پرسید خانه صنعت چگونه میخواهد نقش خود را در کنار آنها تعریف کند. شاید مهمترین نقشی که در این میان تعریف شد ظرفیتسازی از طریق استفاده از یک ارتباط تاریخی خانهها با وزارت صنعت، معدن و تجارت بود که باعث ایجاد میز پاسخگویی در سازمان صنعت، معدن و تجارت شد. در حال حاضر خانه صنعت ارتباط بسیار خوبی با سازمان صنعت، معدن و تجارت دارد. در مقابل نقشی که در کلان برای خانه تعریف شده بود نهادی برای
مذاکره با دولت درباره مسائل صنعتی بود. البته اتاق هم صنعت را به واسطه بخش دوم نامش پوشش میدهد و اتفاقا در این راستا ظرفیت بالایی دارد. بسیاری از اعضای خانه و اتاق نیز مشترک هستند که از جمله آنها میتوان به تشکلهای صنعت برق و نساجی اشاره کرد به همین دلیل سعی شد تعاملی بالا با اتاق برای یکسانسازی صحبتها صورت پذیرد.
نام کامل این تشکل خانه صنعت، معدن و تجارت است و نام کامل اتاق، اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی. درحقیقت موضوع فعالیت هر دو تشکل یکسان است و هر دو مدعی بحث تشکل تشکلها هستند. با این حساب خط تمایز میان خانه صنعت و اتاق بازرگانی در چیست؟
این سوال کاملا جدی است و تا زمانی که فرق این دو تشکل روشن نشود و میان اهداف و ماموریتهای آنها تمیز قائل نشویم نمیتوانیم انتظار عملکرد مثبت در این دو تشکل را داشته باشیم. در 2 سال گذشته راهحلی که توسط ما اتخاذ شد زیاد کردن هماهنگی میان خانه صنعت و اتاق بازرگانی بود. زمانی این دو تشکل بیشتر حالت رقیب را داشتند اما امروز این دو تشکل دارای اعضای مشترک بسیاری در سطح مدیران آنها هستند. دیگر نه اتاق به دنبال حذف خانه صنعت است و نه خانه به دنبال چسبیدن به اتاق بازرگانی است. با این وجود نیاز به یک نقشه را برای این دو و تفکیک ماموریتهای آنها کاملا احساس میشود که در این دوره وجود نداشت. اگرچه مسائلی که توسط خانه پیگیری میشود اتاق هیچگاه انجام نمیدهد. برای مسائل خانه بیشتر به مشکلات اعضای خود میپردازند. همچنین ارتباط با نهادهای صنعتی در خانه بیشتر است ولی اساسا میتوان انتظار کارکردهای بسیار بزرگتر از این در صورت تفاوت این دو تشکل را داشت. ظرفیت بزرگی در صورت همکاری این دو مجموعه وجود دارد که دولت هم میتواند از آن استفاده کند ولی به دلیل تداخل وظایف بخش مهمی از این پتانسیل به هدر میرود. در حقیقت با تفکیک
وظایف میتوان انتظار ایجاد ظرفیتسازی برای بخش خصوصی را داشت. مشکل اساسی این است که در بحث صنعت به صورت کلان- نه در سطح اعضا- مساله خانه و نقش تعیینکننده آن در نظر گرفته نمیشود. همچنین داشتن 2 متولی سردرگمیهایی را در بخش خصوصی ایجاد کرده است.
طبیعتا هیچ تشکلی بدون ایراد نیست. مهمترین ضعف خانه صنعت، معدن و تجارت تهران در دوره اخیر از نظر شما چه بود؟
مهمترین مشکل خانه صنعت، معدن و تجارت تهران در این دوره بحث درآمدها و وضعیت مالی آن بود. اصولا یک تشکلی زمانی ضریب نفوذ خود را افزایش خواهد داد که از نظر مالی دارای استقلال کافی باشد و بتواند با استقلال مالی کافی در صحبت کردن نیز مستقل ظاهر شود. این مشکل به پاشنه آشیل خانه صنعت، معدن و تجارت تهران بدل شده است. خانه از طریق حق عضویت انجمنها و تشکلهای عضو خود سرپا است و این اعضا نمیتوانند حق عضویت خود را به موقع بپردازند، چراکه این تشکلها خود با مشکلات مالی روبهرو هستند و فعالان اقتصادی حق عضویت در تشکلها نمیپردازند. مشکلات مالی در خانه صنعت در عمل مشکلات زیادی در این دوره ایجاد کرد و جلوی بسیاری از فعالیتهای مناسب این تشکل را گرفت. نداشتن درآمد مکفی بسیاری از برنامهها را عقب انداخته است. با این حساب باید گفت، ظرفیت خانه صنعت تهران میتوانست بسیار بیشتر از این باشد و مطالبات بیشتری از سوی این تشکل باید پیگیری میشد.