طرحی پرخرج و زیان ده
نیما اکبری|
بحثهای انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی در حالی طی روزهای اخیر داغ شده که انتقال آب به استانهایی در فواصل دور از خلیج فارس، در فلات مرکزی علاوه بر اینکه هزینه زیادی دارد موجب آسیبهای زیست محیطی متعددی میشود. صحبت انتقال آب از دریاها به مناطق کویری کشور سالهاست که به میان آمده؛ طرحهای انتقال آب از دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان به فلات مرکزی مدتها است که مدافعان و مخالفانی دارد اما حالا با روی کار آمدن دولت سیزدهم بحث انتقال آب بهویژه از خلیج فارس به فلات مرکزی با چنان جدیتی در حال پیگیری است که معاون اول رییسجمهوری ، طی روزهای اخیر مشاور معاون اول رییسجمهوری در امور پروژههای انتقال آب از دریا را منصوب کرد. طرح ملی انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی که با مسوولیت وزارت صنعت، معدن و تجارت و همکاری برخی دیگر از دستگاهها و بخش خصوصی اجرایی شد هرچند از سوی نهادهای اجرایی آن به منزله پیشرفت و گامی مثبت در جهت توسعه تلقی شد اما با انتقادات و حتی مخالفتهایی از سوی کارشناسان بهویژه کارشناسان حوزه آب و محیط زیست همراه شده است.
از سر گرفتن طرحی که مخالفان زیادی دارد
حالا مدتی است بحث انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی بار دیگر داغ شده است و مدافعان و مخالفان نیز مجدد واکنشهایی نسبت به این طرح داشتهاند. علیاکبر محرابیان - وزیر نیرو - در سفر اخیر خود به استان فارس اعلام کرد که یکی از اولویتهای اصلی دولت سیزدهم، تامین آب فلات مرکزی ایران از طرق مختلف بهویژه اجرای طرحهای انتقال آب از خلیج فارس است. او همچنین با اشاره به اینکه استان فارس یکی از اولین استانها در تخصیص منابع برای اجرای طرح انتقال آب از خلیج فارس است، گفته است که طی جلسات برگزار شده با نمایندگان مردم فارس، تخصیص اولیه تا ۴۰۰ میلیون مترمکعب افزایش یافته است و قرار شده طرح انتقال آب از خلیج فارس از طریق سه کریدور شرقی، غربی و مرکزی انجام شود.
انتقال آب و لطمه به محیط زیست
محسن موسوی خوانساری، کارشناس آب با اشاره به موضوع انتقال آب از خلیج فارس که بهتازگی مورد توجه جدی مسوولان قرار گرفته است، میگوید: در اینکه طرحهای انتقال آب و هرنوع پروژه عمرانی دیگر لطماتی به محیط زیست وارد میکند شکی نیست اما آنچه در زمینه انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی مورد انتقاد جدی کارشناسان است، فواصل زیاد در نظر گرفته شده در چنین طرحهایی است. این کارشناس آب اضافه میکند: شیرینسازی و انتقال آب به فواصل نزدیک و متوسط مانند استانهای ساحلی خلیج فارس از جمله بوشهر و هرمزگان یا حتی استانی مانند کرمان هرچند مشکلات زیستمحیطی متعددی را به وجود میآورد اما انتقال آب به استانهایی که در فواصل دورتری قرار دارند علاوهبر اینکه هزینهها را دوچندان میکند، آسیبهای زیست محیطی را نیز بیشتر میکند بنابراین تاکیدمان بر این است که طرحهای انتقال آب باید حساب شده مطرح و اجرایی شوند. او همچنین بااشاره به انتصاب مشاور معاون اول رییسجمهوری در امور پروژههای انتقال آب از دریا و رونوشت این حکم انتصاب میگوید: تجارب مربوط به انتقال آب از طریق ایستگاه پمپاژ و خطوط انتقال آب در دست وزارت نیرو و تجارب مربوط به صدور مجوزهای زیستمحیطی چنین طرحهایی در اختیار سازمان حفاظت محیط زیست است اما متاسفانه در حکم اخیر نه تنها رونوشت به وزارت نیرو به عنوان یکی از ذینفعان و ذیصلاحان اصلی این پروژهها ارسال نشده است بلکه به سازمان حفاظت محیط زیست بهگونهای اشاره شده که گویی این سازمان باید و حتما مجوزهای لازم در این زمینه را تایید و صادر کند. این دکترای تاسیسات آبی همچنین تاکید کرد که در این پروژه باید از افراد دارای تخصص و تجربه در این حوزه استفاده شود. موسوی با اشاره به شیرینسازی و انتقال آب از خلیج فارس به استان اصفهان میگوید: در حالی برخی مسوولان بر انتقال آب از خلیج فارس به استانی مانند اصفهان پافشاری میکنند که در حال حاضر ۱۰۰ میلیون متر مکعب آب از سرشاخههای زاینده رود با وجود تمام معضلات زیستمحیطی که استان اصفهان و تالاب گاوخونی با آن دست و پنجه نرم میکنند، به استان یزد منتقل میشود. او اضافه میکند: مسیر انتقال آب از خلیج فارس به اصفهان از استان یزد میگذرد و به نظر میرسد که اقدام منطقی، انتقال آب از خلیج فارس به استان یزد و متوقف کردن انتقال آب از استان اصفهان به یزد باشد.
اقداماتی که نه صرفه اقتصادی دارد نه توجیه منطقی
این کارشناس آب به اقدامات مشابه دیگری در زمینه طرحهای انتقال آبی که نه صرفه اقتصادی و نه توجیه منطقی و زیست محیطی دارند اشاره و اظهار میکند: سد میناب واقع در شهرستان میناب استان هرمزگان مشکلات متعددی از جمله معضل فرونشست را برای مناطق وسیعی در پایین دست ایجاد کرده است چراکه بخش اعظمی از آب پشت این سد به بندرعباس منتقل میشود. حال این پرسش مطرح میشود که بهتر نیست بهجای انتقال آب از سد میناب به بندر عباس، این انتقال از مبدا خلیج فارس صورت گیرد تا این حجم از فرونشست و تخریب در پایین دست سد میناب بهبار نیاید؟ موسوی همچنین به طرح طولانیترین خط انتقال آب در مناطق حاشیه خلیج فارس که آب را از سد کوثر واقع در شهرستان گچساران استان کهگیلویه و بویر احمد تا حاشیه خلیج فارس منتقل میکند اشاره میکند و میگوید: این چه اقدام و طرحی است که در آن آبی که باید از سرشاخههای رودخانه زهره به سمت هندیجان جریان داشته باشد را به سمت شهرهای ساحلی خلیج فارس منحرف میکنیم. آن هم وقتی میتوانیم از طریق شیرینسازی و انتقال آب از خلیج فارس در فواصل کوتاهتری آب مورد نیاز شهرهای ساحلی جنوب کشور را تامین کنیم؟
پروژههای انتقال آب مانند سدسازیهای بیهدف است
پروژههای انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی چنان شتابان در دستور کار قرار گرفتهاند که گویا همانند سدسازیهای بیهدف حتی فرصت لازم برای انجام مطالعات جامع و سنجش درست ابعاد زیست محیطی و آثار بازتوزیعی درآمدی آنها فراهم نیست. داریوش مختاری، کارشناس ارشد مدیریت منابع آب نیز در این باره میگوید: باید به این سوالات پاسخ داد که آیا این پروژهها دارای توجیه اقتصادی است که اجرای آن با حذف اعتبارات بخش آب در دستور کار قرار گرفته است؟ آیا این پروژهها، نقش منفی و آسیب زننده دارند؟ برای پاسخ به این پرسشها، میتوان به سنجههای مختلفی رو آورد. بررسی دادههای مربوط به پروژه انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی (کرمان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، یزد، اصفهان و سیستان و بلوچستان) نشان میدهد که با سرمایهگذاری ۱۴۱ هزار میلیارد تومانی و با ۴۱۰۰ کیلومتر طول خط پروژه، سالانه در مجموع برابر ۵۵۰ میلیون متر مکعب آب، شیرینسازی و منتقل میشود. او با بیان اینکه زمانبندی پیش بینی شده برای اجرای پروژه برابر پنج سال است و این پروژه دارای چهار خط انتقال اصلی بوده که هر خط در چند فاز اجرا میشود، میافزاید: محاسبات اولیه اقتصاد مهندسی مربوط به دادههای بالا نشان میدهد که هزینه هر کیلومتر خط انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی برابر ۸۶ میلیارد تومان برآورد شده که مبلغ بحث برانگیزی است. سنجه دیگر، قیمت تمام شده هر مترمکعب آب است. برای این منظور، ابتدا ارزش آینده سرمایهگذاری پروژه در پایان دوره ساخت (سال پنجم) برابر ۳۵۰ هزار و ۸۵۸ میلیارد تومان محاسبه شد.
مبالغی که ابهامبرانگیز است
این کارشناس ارشد مدیریت منابع آب اظهار میدارد: نرخ تعدیل تورم در دوره اجرا برابر ۲۰ درصد در نظر گرفته شد. معادل یکنواخت سالانه هزینه سرمایهگذاری پروژه در دوره بهرهبرداری ۲۵ ساله برابر با ۷۰ هزار ۹۰۸ میلیاردتومان برآورد شده همچنین قیمت تمام شده هر متر مکعب آب برابر ۱۲۸ هزار و ۹۲۴ تومان برآورد شده همچنین، نرخ بهره در این محاسبات برابر ۲۰ درصد در نظر گرفته شد. در آمار ارایه شده یک مبلغ ۱۲۰۰ هزار میلیارد تومان درج شده که بسیار ابهامبرانگیز است.مختاری با بیان اینکه در این محاسبات هیچگونه پیامد زیست محیطی پروژه محاسبه و منظور نشده است که قاعدتا از درآمدهای پروژه کاسته یا اینکه به هزینههای پروژه افزوده میشود و در یک تحلیل منفعت هزینه در نظر گرفته میشود، میگوید: از دیدگاه مقایسهای، بودجه ساخت سد درودزن برابر ۲۳۰ میلیون تومان در سال ۱۳۵۲ بوده است که سالانه به میزان یک میلیارد مترمکعب آب استحصال میکند و نزدیک به ۶۵۰ میلیون متر مکعب آن قابل برداشت است. سد قیر (سلمان فارسی) از نوع بتنی قوسی با ۱۲۵ متر ارتفاع و مخزنی به ظرفیت۱۴۰۰ میلیون متر مکعب با اعتباری برابر ۱۵۵ میلیارد ریال هزینه با هدف تامین ۴۳ میلیون متر مکعب آب شرب و با تامین آب مورد نیاز تولیدات کشاورزی به میزان ۳۴۰ هزار تن در سالهای میانی دهه ۱۳۸۰ بهرهبرداری شد. به گفته او هزینه هر متر مکعب آب این دو پروژه که هر دو جزو پروژههایی بوده که جدا از پیامدهای زیست محیطی نگرانکننده، در آبگیری سالانه موفق بودهاند، بسیار بسیار کمتر از هزینه چند صد هزار میلیارد تومانی انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی است.