نسخه سیاسی برای حل مشکلات اقتصادی درست نیست
یک کارشناس اقتصادی در واکنش به نامه ۶۱ اقتصاددان گفت: اینکه تعدادی از اقتصاددانها به جای توصیههای اقتصادی به دولت، بحث را برعکس کرده و میگویند باید تصمیم سیاسی بگیرید تا اقتصاد درست بشود، پاسخ غلطی به دغدغه درست است.مسعود براتی در گفتوگو با تسنیم، در واکنش به نامه اخیر 61 اقتصاددان نهادگرا، اظهار داشت: همانطور که در این نامه هم اساتید اقتصاد اشاره کردهاند، مشکلاتی در فضای اقتصادی وجود دارد و سیاستهایی است که از منظر این عزیزان محل نقد بوده است.برخی از این سیاستها و وضعیت فعلی ریشه در گذشته دارد و برخی از این سیاستها مربوط به دولت فعلی است اما در کنار احترام به دغدغههای اساتید اقتصادی که نشان میدهد به مسائل روز کشور اهمیت میدهند، نکته مهم اینجاست که راهکار اصلی و اساسی که این عزیزان پیشنهاد دادهاند، یک راهکار «تجربه پسداده و شکستخورده ای» است.وی افزود: در بخش پایانی نامه مذکور که اتفاقاً تیکهها و کنایههای سیاسی فراوانی در آن وجود دارد، بیان شده «تازمانی که بحث توافق حاصل نشود و موضوع ایران در FATF مشخص نشود، ثبات اقتصاد کلان متصور نیست». یعنی به مخاطب اینطور القا میکنند که کلید اصلی و راهکار اصلی مساله توافق و مشخص شدن وضعیت ایران در FATF است.این کارشناس تحریم ضمن تأکید براینکه هر کدام از موضوعات مطرح شده، بحثهای فراوانی دارد که واقعا نیازمند گفتوگو است، تصریح کرد: توافق امری است که مردم ایران آن را تجربه کردهاند و صرفاً یک ایده ذهنی نیست؛ یک ایده است که تجربه شده و ما الان در دوران پسا تجربه هستیم، یعنی این ایده به سیاست تبدیل و اجرایی شده و نتیجه داده است.براتی ضمن اشاره به اینکه ما الان در دورهای هستیم که کاملا به وضوح شکست خوردن ایده توافق و ناموفق بودن آن را تجربه کردهایم، گفت: اولاً همه به این موضوع پی بردهاندکه توافقی که در گذشته صورت گرفت، نتوانست به صورت پایدار موضوع تحریمها را حل کند؛ بسیار موقت و فقط حدود 2 سال، فضای خوشی را ایجاد کرد اما در حل مسائل ریشهای ناشی از اعمال تحریمها علیه ایران، بسیار ناموفق بود؛ برای مثال روابط بانکی ایران، مانند قبل از تحریمها نشد و ریسک همکاری با ایران کماکان برقرار بود.
تحریمهای ثانویه ریسک محور امریکا علیه ایران برقرار بود و تنها در یکسری حوزهها فضایی ایجاد شد که انهم سریعاً با افزایش نقض عهدهای طرف امریکایی و در نهایت با خروج امریکا از برجام، بسته شد مانند فروش نفت.وی تأکید کرد: نکتهای که الان برای تمام دنبالکنندگان مذاکرات روشن شده این است که توافقی که برای احیای برجام صورت بگیرد نمیتواند به اندازه برجام هم این فضا را ایجاد کند و نسبت به آن ضعیفتر خواهد بود.سوال ما از عزیزان اقتصاددان که نامه اخیر را امضا و منتشر کردهاند این است که چگونه، چنین واقعیتی را نادیده گرفته و بیان میکنند که توافق میتواند وضعیت اقتصادی را خوب کند؟ دقیقا منظورشان از تحریم و رفع تحریم چیست؟ چه تصوری از توافق و اثر توافق بر تحریمها دارند؟خصوصاً با توجه به تحولات و وضعیت سیاسی داخلی امریکا که همه میدانند توافق آتی بسیار ناپایدارتر و شکنندهتر از توافق اولیه هم خواهد بود.و سوال بسیار مهمتر این است که با فرض اینکه تحریمها ولو اندک رفع شود، چه اثری بر حل مشکلات اقتصادی خواهد گذاشت؟ خصوصا مشکلاتی که این عزیزان به عنوان اقتصاددانهای نهادگرا درباره آنها بصورت جدی صحبت میکنند، که شاید ما هم با آنها همراه باشیم مانند بحث فساد، انضباط مالی، مسائل مربوط به نقدینگی، مساله مدیریت بازارها و سیاستهای دولت.این کارشناس تحریم در ادامه تصریح کرد: براساس تجربهای که داریم، به عینه دیدیم، در زمانی که توافق حاصل شده بود اکثر این شاخصهایی که الان دغدغه این عزیزان هست، وضعیت بدتری پیدا کرده بود؛ رشد نقدینگی بیشتر و ضریب جینی بدتر شد، علی رغم اینکه ایران منابع نفتی خود را میتوانست بفروشد و با محدودیتهایی به پولهای حاصل از فروش نفت دسترسی داشت اما باز وضعیت اقتصادی صرفاً آرام بود و شاهد اتفاقی در اصلاح اقتصاد نبودیم.براتی افزود: برای همین بود که جهش نرخ ارز در بعد از توافق و در سال 97 بسیار بیشتر از جهش ارزی است که در سال 90 با آن مواجه شدیم. عزیزان بدون کوچکترین اشاره به تجربه گذشته و اینکه چرا تجربه قبلی شکست خورده بود، دوباره این را توصیه میکنند که بنظرم خیلی دور از بحث علمی و کارشناسی است و نمیتوان به آن منطق علمی داد.وی با بیان اینکه نکته بعدی که در نامه اقتصاددان نیز به آن تأکید شده، FATF است، گفت: خیلی ساده انگارانه، عزیزان با FATF روبرو شدند و فکر میکنند که صرف پذیرش آن چیزی که FATF به ایران گفته، منجر به حل مشکل FATF میشود.ولی FATF ایران را در لیست سیاه قرار داده و عزیزان تصور میکنند که با پذیرش اقداماتی که FATF بیان کرده ایران از لیست سیاه خارج خواهد شد، همین تصور ساده انگارانه در سال 95 منجر به پذیرش برنامه اقدام از سوی ایران شد. در صورتی که ایران علیرغم اینکه تعهد سیاسی داد که اقدامات FATF را رعایت میکند ولی FATF ایران را از لیست سیاه خارج نکرد. صرفا یک تعلیق آنهم تعلیق بسیار بیکیفیت صورت گرفت.یعنی مهمترین اقدام مقابلهای، بحث شناسایی تشدید شده هویت مشتری از سوی FATF جاری بود و برای همین ایران خیلی از تعهدی که داده بود، منفعتی نبرد.وی ادامه داد: فرض کنیم که ایران اقدامات FATF را انجام دهد ولی آیا از لیست سیاه خارج خواهد شد؟ نه تنها هیچ سند و متنی مبنی بر این وجود ندارد، اتفاقاً برعکس، مطالبات و گامهای بعدی FATF مطرح میشود. واقعا جای تعجب است که عزیزان اقتصاددان با این موضوع انقدر ساده مواجه میشوند.در جمعبندی باید به این نکته توجه کرد که تازمانی که اقتصاد ایران از درون اصلاح نشود، فشارهای تحریم را مدیریت نکند و آسیبپذیری خود را کاهش ندهد، هیچ رفع تحریمی در کار نخواهد بود.