یکسانسازی غیررسمی نرخ ارز
نوسانات چند وقت اخیر بازار ارز شوک ضعیفی بود که برخی کالاها را از شمول ارز بانکی خارج و وارد ارز متقاضی کرد. این شوک با توجه به اینکه نزدیک به ایام تعطیلات بود، باعث شد عوامل بازار ارز دست به دست هم دهند تا مکانیسم عرضه به خوبی انجام نشود. این در حالی است که براساس سخنان رییس کل بانک مرکزی مبنی بر آزادسازی نرخ ارز در سال 95 برخی شائبهها در بازار ارز شکل گرفت و برخی براساس صحبتهای ولیالله سیف انتظار داشتند بانک مرکزی نسبت به ماه قبل ارز بیشتری به بازار تزریق کند.
اما رویدادی که عملا شاهد آن بودیم با پیشبینیها و تحلیلهای انجام شده، متفاوت بود. چرا که بانک مرکزی نه تنها به بازار، ارزی تزریق نکرد، بلکه در شرایط فعلی ترجیح داده در بازار مداخلهیی انجام ندهد. از دیدگاه من عدم تزریق ارز از سوی بانک مرکزی از دو مساله نشأت میگیرد: 1- بانک مرکزی و دولت تمایل دارند که نرخ ارز افزایش پیدا کند. چرایی این موضوع به تحلیلهای مشاوران اقتصادی نزدیک به دولت بازمیگردد، آنان براین باورند در شرایط فعلی که نرخ ارز افزایش پیدا کرده باید اجازه داد اختلاف نرخ ارز و نرخ تورم که از سال 1392 تا زمان روی کار آمدن دولت یازدهم دست نخورده مانده، جبران شود. بنابراین در این وضعیت انتظار میرفت قیمت دلار تا 4هزار تومان هم افزایش پیدا کند.
2- تحلیلهای تکنیکال نیز نشان میدهد، اگر قیمت ارز از مرز 3850 تومان عبور کند، در میانمدت باید انتظار دلار 4050 تومانی را داشت. اما اکنون مشاهده میشود قیمت دلار از 4هزار تومان هم گذشته است. این موضوع نشان میدهد تزریق در قالب سیاست و مداخله در بازار کمتر انجام شده و نرخ ارز به سمت واقعی شدن در حال پیشروی است.
با این حال به باور من تکنرخی شدن ارز در واقع رخ داده اما به صورت رسمی از سوی بانک مرکزی اعلام نمیشود. اما در این میان مسالهیی که نگرانی ایجاد میکند تاکید بانک مرکزی از فعالان اقتصادی برای خرید ارز از شعب بانکهاست. مطابق با بخشنامه بانک مرکزی، بانکها این اجازه را دارند که ارز را خرید و فروش کنند. تاکید بانک مرکزی میتواند به این معنا باشد که ذخایر ارزی بانک مرکزی رو به کاهش است و خبری از ذخایر جایگزین نیست. در نتیجه مهمترین نهاد پولی کشور از فعالان اقتصادی و پتروشیمیها درخواست میکند تا آنها از بانکها ارز خود را خرید و فروش کنند. این موضوع، رفتار بانک مرکزی و دولت وقت در سال 1391 را در بازار ارز تداعی میکند. تنها تفاوت این رفتار در بازار به ادبیات و نوع بیان دولت و رییسجمهور باز میگردد. نتیجه ادامه این روند، نگرانیهایی به همراه خواهد داشت. زمانی که به عنوان یک شهروند به مسیر بازار ارز نگاهی میاندازید که برخلاف جریان همیشگی بازار است، در گام نخست بیاعتمادی در میان مردم نسبت به متولی اصلی که بانک مرکزی است، شکل میگیرد. همچنین مردم در راستای حفظ ذخیره ارزش خود، ارز بیشتری را مطالبه خواهند کرد و در نتیجه تقاضای سفتهبازی بیشتر خواهد شد. این تقاضا اگر عمومیت پیدا کند، بانک مرکزی بدونشک جوابگو نخواهد بود. دولت اگر نتواند این نوسانات را مهار کند و با مردم از در شفافیت سخن نگوید، این احتمال را میتوان قائل بود که مهمترین دستاورد اقتصادی دولت که مهار تورم افسارگسیخته است، کاملا از بین برود. از دیدگاه من گامهای تکنرخی شدن ارز برداشته شده است اما بهطور رسمی اعلام نمیشود و این موضوع میتواند تبعات روانی بدی در جامعه به همراه داشته باشد.