ایران و عراق بازیگران اصلی تولید نفت
مترجم: نسیم بنایی
پیشرفتهای اخیر فناوری بههمراه انقلاب شیل در ایالات متحده امریکا، چشمانداز جهانی انرژی را بهکلی تغییر داده است. امریکا که زمانی بهعنوان بازار اصلی نفت و گاز صادرکنندگان محسوب میشد این روزها به رقیب عربستان سعودی در تولید نفت و رقیب قطر و استرالیا در گاز مایع طبیعی (الانجی) در صادرات تبدیل شده است. سارا وخشوری کارشناس امنیت انرژی و مطالعات خاورمیانه در مقالهیی با عنوان «چشمانداز انرژی خاورمیانه در سال2030» این مساله را تحلیل و بررسی کرد. در سال2015 تولید نفت امریکا میتواند به رقم تاریخی 9.6میلیون بشکه در روز برسد که آخرینبار در سال1970 رسیده بود. تا سال2017 پیشبینی میشود 5میلیون بشکه به تولید نفت امریکا اضافه شود. این افزایش تولید نفت نامتعارف منجر به بروز نگرانیهایی در مورد دوام این شرایط برای کشورها و مناطق تولیدکننده نفت بهویژه کشورهای صادرکننده نفتخام (اوپک) و خاورمیانه شد. همچنین نگرانیهایی در مورد تاثیر نفت و گاز شیل در این شرایط بر قیمتهای جهانی و ادامهدار بودن این مازاد عرضه در درازمدت وجود دارد. وخشوری در این مقاله سناریوهای مختلف تولید نفت خاورمیانه تا سال2030 را بررسی و ایران
و عراق را جزو مهمترین بازیگران در این زمینه قلمداد کرده است.
به گزارش «تعادل» به نقل از انستیتوی انترپرایز امریکا حجم ذخایر نفتی جهان حدود 1.5تریلیون بشکه برآورد میشود. تقریبا 73درصد از این میزان در کشورهای عضو سازمان اوپک قرار دارد. 52درصد در کشورهای حاشیه خلیجفارس و حدود 14درصد در کشورهای امریکای شمالی است. گفته میشود نفت امریکا تنها 2درصد از ذخایر نفتی جهان را تشکیل میدهد. به نظر میرسد تولیدکنندگان حاشیه خلیجفارس قصد دارند سهم خود را برای عرضه در بازار نفت حفظ کنند اما این امر نیاز به سرمایهگذاریهای کلانی در بخش انرژی دارد. تولید نفت و گاز در امریکای شمالی بهسرعت روبهافزایش است و این بدین معناست که واردات آسیا از خاورمیانه باید آنقدر افزایش پیدا کند تا این وضعیت به تعادل برسد. بهعلاوه شدت و میزان مصرف انرژی در خاورمیانه بهخصوص بهخاطر رشد جمعیت و اتلاف انرژی روبهافزایش است. پیشبینی میشود رشد مصرف انرژی در این منطقه در دهههای آینده از نرخ رشد در مناطق صنعتی پیشی خواهد گرفت؛ وجود یارانهها نیز به این افزایش کمک خواهد کرد.
خاورمیانه تولیدکننده کلیدی خواهد بود
هزینه پایین تولید نفت در منطقه خاورمیانه به این ناحیه کمک میکند تا همیشه نقش کلیدی خود را در بازار نفت حفظ کند. انتظار میرود تولید انرژی در خاورمیانه تا سال2030 رشد 33درصدی داشته باشد. تولید مایعات نیز در این منطقه تا سال2030 حدود 12میلیون بشکه در روز افزایش خواهد داشت. نفت با رشد 19درصدی و گاز با رشد 68درصدی همچنان سلطه خود را در تولید انرژی حفظ خواهند کرد. خاورمیانه سهم خود را بهعنوان صادرکننده بزرگ انرژی در بازار جهانی حفظ خواهد کرد و تا سال2030 میزان صادرات نفت و گاز خود را 10درصد افزایش خواهد داد. نفت تا سال2030 حدود 90درصد از صادرات انرژی این منطقه را تشکیل خواهد داد. خاورمیانه برای دستیابی به اهداف بلندپروازانه خود در رسیدن به آن ظرفیت تولید و رشد تولیدات خود باید سرمایهگذاریهای کلانی انجام دهد. آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی کرده است که این منطقه برای تحقق اهداف خود به سرمایهیی معادل 3.7تریلیون دلار نیاز دارد که شامل انرژیهای تجدیدپذیر نیز میشود تا بتواند سهم خود را در بازار جهانی و تولید حفظ کند.
مصرف انرژی در خاورمیانه
رو به افزایش است
رشد جمعیت اصلیترین دلیل افزایش مصرف انرژی در این منطقه محسوب میشود. اتلاف انرژی که بهواسطه یارانهها تشویق شده است و تاخیر در برنامههای اصلاحی (جز ایران) نیز به رشد تقاضای انرژی در صنعت، حملونقل و بخش خانگی کمک میکند. رشد تولید انرژی سرعت خواهد گرفت اما با این وجود پیشبینی میشود سهم منطقه در عرضه همچنان روی 14درصد باقی بماند. این امر بدین خاطر است که مصرف انرژی منطقه تا سال2030 حدود65درصد افزایش خواهد یافت. سهم خاورمیانه در مصرف انرژی از 6درصد در سال2011 به 7درصد در دو دهه بعدی خواهد رسید و تا سال2030 به 4میلیون بشکه در روز خواهد رسید. مصرف انرژی بهازای هر نفر در اعضای اوپک، 75درصد بیشتر از میانگین کشورهای غیراوپک است و رشد صادرات نفت و گاز از این کشورها را کاهش میدهد. نیروگاههای برق و بخش حملونقل دلیل اصلی رشد مصرف انرژی در این منطقه خواهد بود. تقاضای انرژی در بخش برق 58درصد و در بخش حملونقل 63درصد رشد خواهد داشت. دلیل اصلی تقاضای انرژی در بخش صنعتی کشورهایی نظیر عربستان سعودی و ایران رشد صنعت پتروشیمی در تولید انرژی است.
بازیگران اصلی خاورمیانه
عربستان سعودی، عراق و ایران
عربستان سعودی، عراق و ایران اصلیترین بازیگران منطقه محسوب میشوند چراکه از بیشترین میزان ذخایر برخوردارند و با کمترین هزینه میتوانند این ذخایر را برداشت کنند. عربستان که همیشه اصلیترین بازیگر میدان بوده اما ایران و عراق نیز همیشه در تلاش برای افزایش میزان تولیدات خود بودهاند. به نظر میرسد ایران و عراق تنها کشورهای خاورمیانه باشند که بتوانند میزان تولیدات خود را به مقدار چشمگیری افزایش دهند؛ این بدین خاطر است که رشد تولیدات تا حد زیادی به میزان ذخایر موجود و هزینه برداشت بستگی دارد و ایران و عراق از این لحاظ نسبت به سایرکشورهای منطقه در بهترین وضعیت قرار دارند. البته با تمام این احوالات، چالشهای درونی و بیرونی بسیاری مانع رشد تولیدات این دو کشور شده است.
5/9 میلیون بشکه در روز، هدف تولید عراق برای 2017
عراق پس از عربستان سعودی، ونزوئلا، کانادا و ایران، پنجمین دارنده بزرگ ذخایر نفتی جهان است. حدود 90درصد از ذخایر این کشور بهدلیل مشکلاتی نظیر جنگ و تحریم هنوز کشف نشده است. هزینه تولید در عراق یکی از کمترین هزینههای تولید نفت در جهان است اما تولید عراق هیچگاه بالاتر از 4میلیون بشکه در روز نرفته است؛ و تنها در چند مدت اخیر عراق توانسته پیشرفتهایی در این زمینه داشته باشد. هرچند عراق چارچوب قانونی مشخصی برای سرمایهگذاری در بخش انرژی خود ندارد اما وزیر نفت این کشور قراردادهای بینالمللی بسیاری را در سالهای 2008 تا 2010 به امضا رسانده است. اگر این قراردادها بهطورکامل و دقیق اجرا شود، عراق باید تا سال 2017 توانایی تولید 12میلیون بشکه نفت در روز را داشته باشد یعنی سه برابر تولید این کشور در سال 2012 و برابر با عربستان سعودی تولید کند. اما با شرایطی که تاکنون پیش آمده و نحوه پیشروی قراردادها، انتظار میرود تولید هدف برای عراق در سال 2017 حدود 9.5میلیون بشکه در روز باشد. عواملی نظیر کمبود چارچوب قانونی دقیق و جامع برای سرمایهگذاری در عراق، زیرساختهای ناکافی، نیاز به برق، نیاز به آب وگاز طبیعی برای تزریق به
سایتهای نفتی، رقابتهای داخلی در ناحیه کردستان عراق و حملات داعش بر میزان تولیدات عراق تاثیرگذار است.
وضعیت ایران تا سال 2030
ایران در زمینه ذخایر نفتی رتبه چهارم جهانی را پس از عربستان، ونزوئلا و کانادا دارد. همچنین پس از روسیه، دومین دارنده بزرگ ذخایر گاز طبیعی جهان است. ایران تا سال 2013 حدود 3.2میلیون بشکه در روز نفت و 5.6 تریلیون مترمکعب گاز طبیعی تولید میکرد و جزو پنج تولیدکننده برتر نفت وگاز جهان است. سهم صادرات ایران از نفت در بازار جهانی از سال 2012 کاهش یافته است؛ و با وجود میزان زیاد ذخایر این کشور هیچگاه نتوانسته در بازار جهانی گاز سهمی بیش از یک درصد داشته باشد.
بخش صنعت انرژی در ایران با موانع بسیاری مواجه است که از آن جمله میتوان به کمبود سرمایهگذاریها، دسترسی محدود به فناوریهای لازم بهدلیل تحریمهای بینالمللی، مصرف بالای انرژی در داخل کشور همچنین برخی سوءمدیریتها بر منابع انرژی کشور اشاره کرد. یکی از دلایل مصرف بالای انرژی در ایران وجود یارانههای بیش از حد در بخش انرژی این کشور است. هرچند دولت در ژانویه سال 2010 برنامه اصلاح و هدفمندی یارانهها را در دستور کار خود قرار داد و تلاش کرد یارانههای بنزین، گاز طبیعی و برق را کاهش دهد اما هنوز به موفقیت چندانی در مورد کاهش مصرف انرژی دست پیدا نکرده است. مصرف داخلی انرژی در ایران بین سالهای 2002 تا 2012 رشد 60 درصدی داشته و پیشبینی میشود تا سال 2030 نیز همچنان افزایش پیدا کند.
90 روز پس از برداشته شدن تحریمها
تا پیش از سال 2011 که تحریمها علیه ایران صورتی جدی به خود گرفت، ایران حدود 4میلیون بشکه در روز تولید میکرد و ظرفیت تولید 4.5 میلیون بشکه در روز را داشت. اخیرا جمهوری اسلامی ایران به ریاست حسن روحانی تلاش میکند سرمایهگذاریهای جدیدی در بخش انرژی انجام دهد و قوانین و قراردادهای جدیدی برای جذب سرمایهگذاران خارجی وضع کند. بهعلاوه مذاکراتی را با قدرتهای بزرگ جهان ترتیب داده تا بتواند تحریمها را علیه کشور خود بردارد. هرچند اگر ایران به توافق کامل نیز دست پیدا کند، امید چندانی برای برداشته شدن آنی، سریع و کامل تحریمها نیست. در صورتیکه تحریمها برداشته شود برای ایران حداقل 90روز زمان میبرد تا دوباره به تولید 3.5 میلیون بشکهیی خود در سال 2011 برسد، هرچند این امر نیازمند توجه و سرمایهگذاریهای فراوانی در این بخش است.
سناریو افزایش حداکثری یا کاهش
سناریوهای مختلفی برای تولید نفت خاورمیانه تا سال 2030 وجود دارد. ایران و عراق در این میان مهمترین نقشها را ایفا میکنند. عربستان تاثیر خیلی کمتری دارد چراکه برنامه چندانی برای افزایش تولید خود ندارد اما ایران و عراق چنین برنامههایی دارند. در سناریو اصلی که من پیشبینی میکنم شاهد افزایش بالای تولید تا سال 2030 خواهیم بود. بر این اساس: 1- حملات داعش در عراق متوقف میشود، سرمایهگذاریها در بخش انرژی در عراق ادامه و بدون وقفه پیشرفت میکند. 2- تحریمها علیه ایران برداشته میشود؛ و 3- قیمتهای فعلی پایین نخواهد ماند. ادامه روند کاهشی قیمت منجر به کاهش انگیزه در سرمایهگذاریها میشود و اعضای اوپک در زمینه افزایش میزان تولیدات خود تجدید نظر میکنند. در سناریو مخالف آن که شاهد تولیدات کمتر تا سال 2030 خواهیم بود این وضعیت برقرار است: 1- تحریمها علیه ایران برداشته میشود اما وضعیت عراق همچنان در آشوب خواهد بود. 2- تولیدات ایران به سبب تحریمهای بینالمللی کم خواهد ماند اما عراق به ثبات خواهد رسید؛ و 3- وضعیت برای ایران و عراق به همین شکل ادامه خواهد یافت و هیچکدام آن طور که پیشبینی شده قادر به افزایش تولیدات خود نخواهند بود.