شرایط پیچیده به مردم توضیح داده شود
اصطلاحات و عبارات بسته به اینکه در کدام زمان و تحت کدام شرایط و توسط چه کسانی بر زبان یا قلم جاری میشوند بارمعنایی پیدا کرده و اهمیت پیدا میکنند. بطور مثال وقتی رییس دولت بگوید شرایط ایران در سیاست خارجی «بحرانی» است یا بگوید مناسبات میان مردم و نهادهای قدرت «مبهم» است، این عبارات بسیار پرمعنا جلوهگر میشوند تا اینکه یک سیاستمدار معمولی آنها را بیان کند. همین موضوع درباره اقتصاددانان نیز میتواند در کانون توجه قرار گیرد. به این معنی که اگر مشاور ارشد اقتصادی رییسجمهور ایران در یک جمع کارشناسی که در آن فعالان اقتصادی و سیاسی نیز حاضرند میگوید «شرایط اقتصاد ایران پیچیده» است باید به این عبارات توجه جدی کرد. آنهایی که مشاور ارشد رییسجمهور را میشناسند نیک میدانند که وی پیش از به کار بردن هر عبارت و اصطلاحی به ویژه در نشستهای عمومی درباره آنها خوب اندیشیده و همه سوها و زاویههای کار را دیده و سپس از آنها استفاده کرده است. واقعیت این است که کسب و کار ایرانیان در 8 سال فعالیت دولتهای نهم و دهم به دلیل سهلانگاری، سرسختیهای سیاسی جناحی و لجبازیهای ملی به وسیله یک گروه کوچک اما هدفمند در گردابی فرو برده شد که رهایی از آن گرداب آسان نیست. شاید بیان هزارباره آسیب ملی که از طرف یک گروه کوچک سیاسی و همکاران پنهان آن گروه بر کسب و کار و اقتصاد کلان ایران وارد کرد دیگر فایدهیی نداشته باشد اما تکرار آنها برای این است که دوباره در آن گرداب نیفتیم. وقتی دکتر مسعود نیلی میگوید برای عبور از این شرایط پیچیده نیاز به «اجماع درباره مسایل» داریم از سر این نیست که حرفی زده باشد، بلکه میخواهد مردان قدرتمند را به یک موضوع کانونی متوجه کند و این چیزی است که نیاز به کار جدی دارد. شرط اجماع و رسیدن به اتحاد ملی برای عبور از رکودی که بنیان ایران را میلرزاند همان است که علاقهمندان به ایران عزیز بارها بیان کردهاند: اطلاعرسانی دقیق، بهنگام، منصفانه و جامع از وضعیت کشور به شهروندان و توضیح دشواریها. تا وقتی به هر دلیل به شهروندان توضیح نمیدهیم که در چه شرایط سختی قرار داریم نمیتوان انتظار داشت که آنها در روز سختی به کمک بیایند.