سفر به کرانههای کویر
میخواهید به کویر بروید؟ مصر؟ مرنجاب؟ ریگ جن؟ دست نگه دارید! واقعیت آن است که همه دیدنیهای کویر در قلب آن جای نگرفتهاند. بخش بزرگی از دیدنیهای ایرانزمین نیز بر کرانههای کویر جا خوش کردهاند. اگر میخواهید با تعدادی از این دیدنیهای حاشیه کویر آشنا شوید با ما همسفر شوید در سفر به کرانههای کویر مرکزی ایران.
نقشه راه
کویر مرکزی ایران از شمال به استان سمنان و خراسان شمالی، از شرق به استان خراسان رضوی، از جنوب به استان یزد و اصفهان و از غرب به استان قم و تهران محدود میشود. مسیر مورد نظر ما از تهران به سمت سمنان آغاز میشود، بعد از عبور از دامغان و شاهرود به سمت بیارجمند میپیچد، از آنجا به طبس میرود و سپس با بازگشت به سمت غرب به کویر مصر و خور و بیابانک و جندق میرسد. اما پایان مسیرمان به جای آنکه از غرب کویر بگذرد قلب آن را نشانه گرفته است: پایانبخش سفرمان جاده جندق به معلمان خواهد بود که از وسط کویر مرکزی بار دیگر ما را به دامغان خواهد رساند.
از صددروازه تا راهآهن
در جاده تهران سمنان به سمت دامغان که حرکت میکنید دست راستتان کاروانسرایی دیرینه خواهید دید که یخچالی قدیمی هم جلو آن هست. این کاروانسرا میتواند نخستین توقفگاه سفر برای صبحانه باشد. اگر درب کاروانسرا بسته بود سری به درب پشتی آن هم بزنید. وارد که میشوید چهارسویتان را حجرههای قدیمی گرفته و در میانه حیاط حوضی هست. از چهارگوشه کاروانسرا پلههایی بالا میرود و به بام حجرهها میرسد. از بام اشکوب دوم کاروانسرا میتوانید از دور کاروانسرایی قدیمتر را ببینید که از جنس خاک (و نه آجر) است. قدمت این کاروانسرای دوم به دوره ایلخانی و زمانه هجوم مغول میرسد. بیرون کاروانسرا یخچال یا آب انباری گرد هست با حلقههایی بر هم که گنبدی ساختهاند. داخل که بروید سکوت آب انبار است و پلههایی ریزان که گرداگرد پایین میروند تا کف و کف یخچال سوراخی دیگر هست که انگار خود حفرهیی است با عمقی و راه به جایی میبرد، که زمانی به آبی شاید میرسیده است.
دامغان شهر تاریخ است. شهر بناهای دیرینه و فراموش شده. مسجد جامع دامغان یکی از بناهای دیدنی آن است که یک سویش از دوره غزنوی است، سوی دیگرش پهلوی و شبستانی هم از دوره قاجار دارد.
با خادم آن که وارد گفتوگو شوید شبستان را نشانتان میدهد، از همه دیدنیهای آن میگذرد و آرام درگوشی رو به ستونی حرف میزند و شما که پای ستونی دیگر ایستادهاید صدای خادم را خواهید شنید.
نخستین مسجد ایران هم در همین دامغان است و نامش تاریخانه. مسجد تاریخانه پیشتر آتشکده بوده و بعد به مسجد تبدیل شده است. ساختمان بنای مجدد آن مربوط به قرن دوم هجری است و اسلوب ساختمان آن نیز به سبک بناهای دوره ساسانیان است. ۲۶ ستون مدور دارد که با آجر ساخته شده و به نام چهل ستون معروف است. طاقهای ساختمان به مرور زمان فرو ریخته بود که از محل وجوه جمعآوری شده از مردم شهر با خشت خام بر طاقهای مزبور سقف زدهاند. شمال مسجد مناری هم هست ۲۶متر ارتفاع دارد و داخلش ۸۶ پله هست. نقوشی از آجر روی منار هست که نما و زینت آن به شمار میرود و کتیبهیی به خط کوفی هم بر آن هست که فقط «الامیر السید الاجل» از آن خوانده میشود. تاریخانه و منار آن اما دیرینهترین یادگار تاریخی دامغان نیست.
چسبیده به شهر، تپه حصار قرار گرفته است. قدمت تمدن پیش از تاریخ این تپه از هزاره چهارم تا هزاره اول پیش از میلاد میرسد. در تپه حصار سه طبقه متمایز مربوط به دوران پیش از تاریخ تشخیص داده شده که هر کدام از این سه طبقه نیز به تقسیمات کوچکتری طبقهبندی شدهاند. از نشانههای عصر آهن، گلهداری و کشاورزی در این تپه پیداست تا مردگانی که رو به مشرق یعنی مقابل طلوع آفتاب خوابانده شدهاند و معلوم میشود که خورشید یکی از خدایان مهم این مردم به شمار میرفته است. نشانههایی هم از هجومی خارجی در تپه هست که از طرف شمال یعنی از جانب صحرای ترکمن به ایران رخ داده بوده و هرچه به طرف جنوب نزدیک میشویم آثار ظروف سیاه رنگ مهاجمان کمتر دیده میشود.
اینجا به روایتی پایتخت سرزمین پارتیان نیز بوده است: صد دروازه باستانی و دقیقا از میان همین اندک بازمانده شهر دوهزار ساله که چسبیده به شهر است خط راهآهن کشیدهاند و هر زمان که قطاری رد میشود جان این شهر تاریخی میلرزد.
این ملک به فروش میرسد
از شاهرود که شهری سرسبز و تفرجگاهی دیدنی است میگذریم و به سوی بسطام میرویم. شهری که با خیابانی از میان چنارها آغاز میشود و نامش با نام سلطان عارفان ایران گره خورده است. ابویزید طیفور بن عیسی بن آدم بن سروشان بسطامی ملقب به سلطان العارفین بزرگترین عارف قرن سوم هجری و از پایهگذاران تصوف ایرانی است.
قدم به صحن آرامگاه بایزید که میگذارید پیش از آجرکاری دیوارها سروهایی به چشم میآیند که در سکوت آرامگاه، همچون مثالی از باغ ایرانی، تاریخ عرفان ایرانی را پیش چشم میآورند و جاودانگی را تصویر میکنند. و جابهجا بر دیوارها نقوشی از آیین دیرین و رازورانه مهر نشسته است و این را سردابهیی که بهتازگی در کنار آرامگاه یافتهاند و مشغول کاوش آن هستند نیز تایید میکند.
تا از کرانههای کویر قدمی فاصله نگیریم، از بسطام راهی بیارجمند میشویم. کیلومترها جاده بیآب و علف اما دیدنی پیش رویمان است و در راه گاه گاه بناهایی شگفت و روستاهایی کاهگلی نیز به چشم میخورد. در قلب همین جاده کویری، بنایی گلی پیدا میشود که قدمتش را نمیدانیم. اگر بایستید و از نزدیک نگاهش کنید، دورتادورش را ببینید و قدم به قدم نزدیکش شوید با نوشتهیی مبهوتکننده رو به رو خواهید شد: «این ملک به فروش میرسد.»
از باغهای انار تا قلعههای اسماعیلی
آرام آرام ضلع شمالی کویر مرکزی ایران را پشت سر گذاشتهایم و از کناره ضلع شرقی رو به جنوب میپیچیم. ۲۵کیلومتر پایینتر از عشق آباد، در جایی به نام منصوریه، هست که درست پای کیلومترها تل ماسه و شنهای روان و کویر خشک محض، باغی سبز و آباد داشته که هنوز درختان انار و چشمه آبش زنده است. بنایی زیبا نیز، چهار صفهیی، با گنبدی بر سقف و دیوارهایی گچبری شده در میانه باغ هست که حالا خالی است و رو به ویرانی است. اینجا نقطه مناسبی برای استراحتی کوتاه پس از ساعتها رانندگی است.
مقصد بعدی شهر بسیار دیدنی طبس است. اگر بهدنبال جایی برای شب مانی در چادر و کمپ میگردید حتما سری به باغ گلشن بزنید. ساختمان سردرب آن حجرههایی دیدنی و البته سقفی برای اقامت فراهم کردهاند. در باغ گلشن همان حسی هست که در همه باغهای ایرانی آدم را فرا میگیرد. شاید بهخاطر سروهاست یا شاید بهخاطر آنچه در شعر حافظ و در هر چه ایران زمین راستین است میماند. در باغ گلشن میتوانید از میان سروهای بیش از ۵۰۰ ساله و عناب و زیتون و اکالیپتوس و توت و نارنج و هزار درخت دیگر و از کنار آب نماهایی زیبا قدم بزنید، عقابهای بلندپروازی که در قفس نگاه داشتهاند را ببینید و سری هم به پلیکانها که نماد شهر طبس هستند بزنید.
از دیگر دیدنیهای این شهر ارگ طبس است. با ورود به آن خرابههای ارگی که از دوران ساسانی تا بسیار بعدها مورد استفاده بوده است را میبینید. حوضها و طاقیهای آجرچین و دیوارها که پر از یادگاری کندههای مردم همین ایران زمینند و در میان حوضی، سنگی مرمرین که پیداست روزگاری بس دور فوارهیی بوده است. دو سه زیر زمین هم هست که میتوانید داخلشان را ببینید.
طبس دیدنیهای بسیار دیگری هم دارد از جمله طاق شاه عباسی نزدیک خرو، سد کریت که صدها سال قدمت دارد، قلعه اسماعیلی نزدیک خروان و دره شگفتانگیز کال جنی. طاق در مسیر گردشگری روستای خرو و در فاصله ۲۷کیلومتری شهر طبس در نزدیکی چشمه آب گرم مرتضی علی قرار دارد. بالاتر از این چشمه، دره محصور و تنگ شدهیی وجود دارد که در آن سد (طاق) شاه عباسی بنا شده و بسیار دیدنی است. طاق دارای سنگ نگارههایی چون نقوش بزکوهی، نماد درخواست فراوانی آب، زایندگی و فراوانی نعمت است. این نقوش بر گوشه گوشه این طاق ترسیم شده است. اینها نمادی از ایزدان و فرشتگانی هستند که برای نگهبانی آب، افزایش و فراوانی نعمت بر دیوارههای طاق حک شدهاند. قدیمیترین و بزرگترین سد قوسی جهان با ارتفاع ۶۰متر ارتفاع، بلندترین سد در جهان برای مدت ۵۵۰سال بوده است و نکته جالبتر اینکه این سد با عرض تاج یک متر، هنوز هم مغرورانه عنوان نازکترین سد جهان را با خود دارد.
و دیگر اینکه طبس قلب سرزمین قهستان است. سرزمین بسیار قلاع اسماعیلی که گرچه تاراج و زلزله را پشت سر گذاشتهاند اما امروزه با سرعتی ناباور ویران میشوند. یکی از دیدنیترینهای آن را میتوانید در خروان ببینید. اگر به تماشا و گمگشتگی در قلعههای شگفتانگیز علاقه دارید روستایی هم در شمال طبس هست بهنام پیرحاجات. نام روستا از بقعهیی به همین نام آمده که بنایش به دورههای متاخر باز میگردد اما چسبیده به روستا که درختی قدیمی و چشمهیی از آب خنک و زلال هم در آن هست قلعهیی هست که میتوانید ساعتها در آن بچرخید. در پیچاپیچ راههای آن گم شوید و پیدا شوید و به تماشای تنورها و آغلهای قدیمی بگذرانید و بر لبه پرتگاههای نگهبانی دیرینه آن توقف کنید.
اتاقی که امروزه آغلی شده زمانی شاید در طاقچههایش گُلی گذاشته بودند. شاید در این دالانهای تو در تو تصویر مردی ستبر، انتظار زنی را میساخته سالها و همین جا شاید مردی برای کودکی معنای پدری که از جنگی بازگشته را متصور میکرده است.
مگر میتوان سیر شد از این همه قصه که در این همه هزارتو جا مانده است و باز در پیچاپیچ قلعه گم نشد؟ گنجی از گل که با سرعتی عجیب رو به ویرانی است: کافی است بر گِلی که نمیدانی پا بگذاری و سقفی دیرینه فرو بریزد…
از تپههای شنی تا خانه یغما
حالا راهی سومین ضلع کویر میشویم. برای سفر بر ضلع جنوبی کویر از طبس بهسمت غرب راه خود را بهسوی مصر دنبال میکنیم. جایی بسیار دور از شهرهای شلوغ، در نزدیکترین نقطه بهقلب کویر مرکزی ایران جزیرهیی کوچک در میان شنهای روان خفته است. روستایی که درست مثل خود کویر شگفت است و حیرتانگیز. هرچند که پهنهها، بلندیها و پستیهای طبیعت سراسر شگفتی است؛ اما شگفتی منحصر بهفرد، شگفتی کویر، افسونی است که تنها باحضور میتوان آن را درک کرد. بسیاری از علاقهمندان ایرانی و خارجی ستارهشناسی، آسمان صاف و تاریک این مکان را برای برپایی کارگاههای رصدی خود انتخاب میکنند و دیگران نیز میتوانند با یک شب اقامت در خانهیی سنتی با بخشی از ویژگیهای زندگی کویری آشنا شوند. اغلب خانهها دارای چهار اتاق و یک ایوان شاه نشین است که دورتادور حیاط که نخل کوچکی هم وسط آن هست قرار دارند. در نزدیکی مصر میتوانید بهمیان تلماسههای کویر و انحناهای بیمانندشان بروید. در 6کیلومتری شرق مصر نیزار مصر را میبینیم که در اثر آب چشمهیی زیبا پدید آمده است. با نیهای بلندی که تا چهار متر قدشان است و چشمهیی که آبشخور حیوانات منطقه است.
مسیرمان را که بهسوی جندق ادامه میدهیم که دو سوی جاده خاکی آن را شکلهای شگفتانگیز طبیعی فرا گرفته است که دیوارهها و ستونهایی خیالی را میمانند. از میان شهر خیالی کویر میگذریم و بهجندق میرسیم. جندق نیز شمایل دژ شهری قدیمی را دارد با خانههایی بر کنار هم نشسته از جنس کاهگل و کوچههای مسقف و پیچ در پیچ و طاقهای گلی زیبا.
در زمانهای دور کاروانهایی که از جنوب ایران قصد عزیمت به ری و شمال کشور را داشتهاند، قبل از عبور از دریای کویر در جندق اتراق میکردهاند. آب انبارهای فراوان، قلعه انوشیروان عادل، و خانه یغما جندقی شاعر پرآوازه ایرانی تنها بخشی از دیدنیهای جندق هستند. کویر ریگ جن، از صعبالعبورترین نواحی دنیا، که پر از تپههای شنی و باتلاقهای نمکی است و مردم محلی آن را سرزمینی نفرین شده میدانند نیز در غرب جندق قرار گرفته است و خود فرصتی مفصل برای معرفی میطلبد.
اینجا قلب کویر را نشانه بگیر
برای پایان سفر بهقلب کویر مرکزی ایران میرویم. یعنی بهجای اینکه ضلع غربی کویر را طی کنیم از جادهیی که درست از وسط کویر مرکزی ایران میگذرد و جندق را بهمعلمان و از آنجا بهدامغان میرسد میرویم و سپس بهسمت تهران بازگردیم. اگر بهتصاویر شگفتانگیز، وهمآلود و زیبای کویری علاقهمندید، جاده جندق به معلمان را ازدست ندهید. به احتمال زیاد در طول جاده تنها خواهید بود و هنگام طی مسافت حدود 200کیلومتری این جاده انواع بافتهای عجیب و غریب کویری را مشاهده خواهید کرد.
فراموش نکنید که در جندق باک خودرویتان را پر کنید و بعد بهجاده بروید. در برخی نقاط در دوسویتان تا خط افق حتی بتهیی خار دیده نمیشود و گاهی تپههای خاکی سرخ رنگ همه میدان دیدتان را میگیرد. اگر قصد تجربه کویر محض را دارید، سکوت کویر را اینجا میتوانید تجربه کنید، از جندق در نزدیکی خور و بیابانک در استان اصفهان تا معلمان در نزدیکی دامغان در استان سمنان. جایی در میانههای جاده بایستید، ماشین را کنار جاده پارک کنید و به افق خیره بمانید. قلب کویر مرکزی ایران اینجاست.