بررسی مفاهیم رشد اقتصادی و ادوار تجاری
![بررسی مفاهیم رشد اقتصادی و ادوار تجاری](/files/fa/news/1403/5/17/44193_518.jpg)
کلمه رشد به معناي بزرگ شدن، یک مفهوم کمی محسوب میشود. رشد اقتصادي یک کشور را میتوان اینگونه تعریف كرد: افزایش تولید ملی واقعی سرانه آن کشور در طول یک دوره زمانی بلندمدت. دلایل مطرح شده براي چنین تعریفی به شرح زیر است:
کلمه رشد به معناي بزرگ شدن، یک مفهوم کمی محسوب میشود. رشد اقتصادي یک کشور را میتوان اینگونه تعریف كرد: افزایش تولید ملی واقعی سرانه آن کشور در طول یک دوره زمانی بلندمدت. دلایل مطرح شده براي چنین تعریفی به شرح زیر است:
1 – بهکار بردن کلمه تولید واقعی، به منظور حذف اثر افزایش سطح عمومی قیمتها است.
2- در تعریف مذکور براي دستیابی به نتایج واقعیتر و امکان مقایسه وضعیت یک جامعه در سالهاي مختلف یا مقایسه جوامع مختلف با تعداد جمعیت متفاوت، از تولید ملی سرانه به جاي تولید ملی استفاده شده است.
3- دلیل استفاده از لغت بلندمدت اطمینان یافتن از استمرار رشد اقتصادي است.
رشد اقتصادی، یکی از متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان است که توسط دولت کنترل میشود. به منظور اندازهگیری رشد اقتصادی، به طور معمول از دادههای مربوط به تولید ناخالص داخلی استفاده میشود، زیرا تولید ناخالص داخلی، درآمد کل تمام افراد را در اقتصاد شامل میشود، بنابراین تفاوتهایی در نرخ رشد واقعی میتواند تفاوتهای مشاهده شده در استانداردهای زندگی را در کشورهای مقطعی توضیح دهد.
تولید ناخالص داخلی واقعی، معمولا حرکتی ناهموار و همراه با فراز و نشیب و با سرعتی غیرمتناوب دارد. سیر حرکت GDP واقعی، معمولا با چهار مرحله مشخص میشود. مراحلی که حاکی از وضعیت اقتصادی و کسب و کار هستند. به این مراحل به اصطلاح ادوار تجاری میگویند. این اصطلاح را به شرح زیر تعریف میکنند:
«ادوار تجاري نوعي نوسانهاي با قاعده و منظم در فعاليتهاي كلان اقتصادي كشورهاست كه بيشتر به وسيله بنگاههاي تجاري سازماندهي ميشوند. يك چرخه، با يك دوره رونق اقتصادي كه همزمان در فعاليتهاي متعدد اقتصادي رخ ميدهد، شروع شده و به دوره ركود و انقباض منتهي ميشود. اين سلسله از تغييرات بارها و بارها تكرار ميشوند ولي حالت منظم و دورهاي ندارند. به عبارتي، مدت زمان ادوار تجاري ممكن است از يك تا 10 يا 12 سال متغير باشد. اين چرخه، قابل تقسيم به چرخههاي كوتاهتري نيست.»
در اين تعريف سه نكته اساسي ديده ميشود:
الف- اين نوسانها در فعاليتهاي مهم اقتصادي فقط مربوط به توليد ملي نميشوند، بلكه براي بعضي متغيرهاي ديگر نظير اشتغال، سطح قيمتها و متغيرهاي بازار مالي نيز بااهميت هستند.
ب- ادوار تجاري اختصاص به بخشهاي خاصي از اقتصاد ندارند، بلكه رونق و ركود به صورت همزمان در بسياري از فعاليتهاي اقتصادي مطرح ميشوند. به این ویژگی هم حرکتی میگویند.
ج- الگوهاي كسادي و رونق به طور پيوسته تكرار میشوند اما الگوي متناوب پديد نميآورند. به اين معني كه گسترش و شدت نوسانها همواره برابر نيستند و به دنبال رونق و ركود بارها و بارها در اقتصاد مشاهده ميشود.
ادوار تجاري را ميتوان به طور خلاصه به صورت رونق و بهبود، نقطه اوج، ركود و نقطه حضيض تقسیمبندی كرد. رونق و بهبود به دوره زماني اطلاق ميشود كه توليد ناخالص داخلي واقعي آغاز به رشد ميكند. نقطه اوج نقطهاي است كه در آن روند افزايش توليد ناخالص داخلي متوقف و سير نزولي آن آغاز ميشود. در نقطه اوج، اشتغال، مخارج مصرفكنندگان و توليد به بالاترين سطح خود میرسد.
نقطه اوج ميتواند براي مدت كوتاه يا طولاني به طول انجامد. اگر وضعیت اقتصادی براي مدت زیادی در نقطه اوج قرار بگیرد به اطلاح به آن دوره رفاه گفته میشود. ركود يا كسادي به دورهاي اطلاق ميشود كه با كاهش مقدار توليد ناخالص داخلي واقعي همراه بوده و طي آن به دليل افت ميزان فروش، بنگاهها تصميماتي برای كاهش تعداد كارگران و توقف طرحهاي توسعهاي به منظور كاهش مخارجشان را اتخاذ ميكنند.
درنهايت نقطه حضيض يا بحران به موقعيتي اطلاق ميشود كه در آن اقتصاد با نرخ بالاي بيكاري و نزول درآمد سالانه و مازاد عرضه مواجه ميشود. به عبارتی زماني كه روند نزولي توليد ناخالص داخلي واقعي متوقف شده است باید در انتظار آغاز دوره رونق و بهبود اقتصادي بود.